Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
there are numbers who |
بسیاری هستند که |
|
|
Other Matches |
|
standards |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
standard |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
profuseness |
بسیاری |
not a few |
بسیاری |
multiplicity |
بسیاری |
muchness |
بسیاری |
many |
بسیاری |
multitude |
بسیاری |
multitudes |
بسیاری |
exuberance |
بسیاری |
deepness |
بسیاری ته |
multeity |
بسیاری |
plentifulness |
بسیاری |
multiplicity of creeds |
بسیاری کیش ها |
widely |
در بسیاری موارد |
manifoldness |
چندتایی بسیاری |
many people |
بسیاری از مردم |
plenty |
فراوانی بسیاری |
many of them |
بسیاری از انها |
many d. of hunger |
بسیاری از گرسنگی می میرند |
Many explanations were proffered. |
توضیحات بسیاری پیشنهاد شد. |
cad |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
cads |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
we had a heavy p to day |
امروز نامههای بسیاری ازپست داشتیم |
She has had many privations in her youth . |
درجوانی از بسیاری چیزها محروم مانده |
to poreone's eyes out |
چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن |
to smoke oneself sick |
از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن |
To experience great hardships. |
سختیها ومشقات بسیاری را تجربه کردن (متحمل شدن ) |
accumulates |
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص |
accumulate |
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص |
spillage |
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند |
spillages |
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند |
accumulating |
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص |
commoners |
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است |
commonest |
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است |
common |
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است |
Most home helps prefer to live out. |
بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند . |
synchronous |
سیستم پنهان ثانویه سریع در بسیاری از کامپیوترها که از نقط ه پردازنده pentium استفاده میکند |
Ouroboros |
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود. |
vital necessity |
پدیدهای که دولتها با توسل به ان بسیاری از اعمال غیر منطقی یا نامشروع یا تجاوزکارانه خود را توجیه می کنند |
distribute |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
distributes |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
distributing |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
Roman law |
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است |
disclaimers |
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد |
disclaimer |
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد |
numeric |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
Netscape Navigator |
یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است |
they are all of one mind |
هستند |
are |
هستند |
plants indigenous to that soil |
هستند |
ScriptX |
هستند |
they are at loggerheads |
هر دو سنگ یک من هستند |
they are well matched |
هم کفو هستند |
who are they? |
انها کی هستند |
they are well matched |
حریف یکدیگر هستند |
5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
analogues |
ی از حالت آنالوگ هستند |
Such people are wicked . |
اینگونه آدمها شر هستند |
such as are happy |
انهایی که خوشبخت هستند |
analog |
ی از حالت آنالوگ هستند |
analogue |
ی از حالت آنالوگ هستند |
The roads are obstructed. |
جاده ها مسدود هستند. |
Take things as you find them. <proverb> |
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر . |
series |
مداری که قط عات آن با هم سری هستند |
However difficult the circumstances [are] , ... |
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ... |
ring topology |
در حلقه بهم وصل هستند |
great dangers impend over us |
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند |
dialectical materialism |
اساسا اقتصادی یا مادی هستند . |
These football players are the pick of the bunch . |
این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند |
The two are rhyming words . |
این دو لغت هم قافیه هستند |
Price are fixed here . |
دراینجا قیمتها ثابت هستند |
numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
the ins |
انان که سر کا یا دارای متامی هستند |
X/OPEN |
ول ایجاد سیستمهای باز هستند |
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. |
بخون یکدیگه تشنه هستند |
qwerty keyboard |
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی |
People are looking for new ideas. |
مردم عقب فکرهای تازه هستند |
the outer world |
مردمی که بیرون از محیط شخص هستند |
a further 50 are in prospect |
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند |
mode |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
bank holiday |
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند |
capability |
لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند |
Prices are rising ( falling ) . |
قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند |
buffer |
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند |
anticlastic |
[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.] |
The twins look just like each other. |
دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند. |
things in possession |
اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند |
target audience |
گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند |
regular guy <idiom> |
شخص مهربانی که همه با دوست هستند |
nut structure |
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند |
outs and ins |
انانی که سر کار دارای مقامی هستند |
I musn't eat food containing ... |
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم. |
What percentage of the people are literate? |
چند درصد مردم با سواد هستند ؟ |
the strangers in tehran |
بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند |
downsize |
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند. |
Boys will be boys. |
پسرها حالا دیگه اینطور هستند. |
This canary and its mate are in the same cage |
این قناری وجفتش در یک قفس هستند |
modes |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
arrays |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
finished |
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند |
array |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
channel |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
queues |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
channeled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
queueing |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
set |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
the iron interest |
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند |
sets |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
coresident |
دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند |
form |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
setting up |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
hylotheism |
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند |
storage |
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند |
queen's ware |
فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند |
rotaglider |
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند |
sig |
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند |
repertoire |
لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند |
forms |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
formed |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
Are animals able to think ? |
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟ |
queued |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
clock |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟ |
channelled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channels |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
clocks |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
to feel a pang of guilt |
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند |
They are openly seeking his being sacked. |
آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند. |
channeling |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
library |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
libraries |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟ |
queue |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
association for women in computing |
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند |
perspectives |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
cyclic item |
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند |
checks |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
purpuric acid |
اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند |
check |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
monogenism |
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند |
queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
perspective |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
I cant get into these shoes. |
این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند ) |
Theyre twins and it is impossible to know one from the other . |
آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه |
queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
identities |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
1 and 2 are poles apart. <idiom> |
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] . |
identity |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
bank holiday |
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند |
ultramontane |
وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند |
queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
checked |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
resource |
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند |
parallel |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
fastest |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
fasted |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
tabling |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
serials |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
paralleled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
tables |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
tabled |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
table |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
rapid |
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند |
buffer pool |
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند |
microcomputer |
ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند |
Well, now everyone's here, we can begin. |
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم. |
sequential |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
haplont |
موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند |
fast |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
ring |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
parallels |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
parallelling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
fasts |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
synchronous |
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند |
serial |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
parallelled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
evolutionism |
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند |
consistency check |
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند |
paralleling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
topology |
توپولوژی شبکه که تمام وسایل به یک کابل و به hub مرکزی وصل هستند |
synchronizes |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronising |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
special contracts |
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند |
microwave hop |
یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند |
synchronize |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronises |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronised |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
short timer |
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند |
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> |
مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.] |
backbones |
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند |
backbone |
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند |
bar printer |
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند |
deque |
صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند |
check |
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر |
checked |
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر |
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. |
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند. |
uncommitted logic array |
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند |
topology |
توپولوژی بکه که تمام قط عات به یک کابل وصل هستند که در هر انتها Terminator دارد |