English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
frequenter بسیار امد و شد کننده
Other Matches
vlsi مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
u.h.f. بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency بسامد بسیار بسیار زیاد
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
desperate بسیار بد
muckle بسیار
sadly بسیار بد
multiplicity بسیار
not a lettle بسیار
by far بسیار
thousand and one بسیار
lot بسیار
overly بسیار
very بسیار
clinking بسیار
much بسیار
mickle or muckle بسیار
galore بسیار
very little بسیار کم
awfully بسیار
parlous بسیار
sorely بسیار
multiped بسیار پا
unco بسیار
powerfully بسیار
many بسیار
mickle بسیار
beastby بسیار
longeval بسیار زی
abundant بسیار
all- بسیار
far بسیار
an abundance of بسیار
lousy <adj.> بسیار بد
rotten <adj.> بسیار بد
so mush بسیار
detestable بسیار بد
numerous بسیار
precious بسیار
multifarious بسیار
seldom بسیار کم
lashongs بسیار
all بسیار
terrible <adj.> بسیار بد
plenty بسیار
far and away بسیار
out and a way بسیار
ever so بسیار
oftentimes بسیار
immortally بسیار
awful <adj.> بسیار بد
sopping بسیار
no end of بسیار
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
multi-millionaires بسیار پولدار
infernality زشتی بسیار
multitudes گروه بسیار
multitude گروه بسیار
polygons بسیار پهلو
overripe بسیار رسیده
squeaky clean بسیار تمیز
overrefinement تصفیه بسیار
multi-millionaires بسیار ثروتمند
nymph زن بسیار زیبا
overly بسیار گرانه
ogygian بسیار کهنه
oliguresis پیشاب بسیار کم
multi-millionaire بسیار ثروتمند
multi-millionaire بسیار پولدار
well-to-do <idiom> بسیار ثروتمند
wedded بسیار علاقمند
corking بسیار عالی
fined بسیار اماده
finest بسیار اماده
frigid بسیار سرد
extra- بسیار خیلی
extra بسیار خیلی
polygon بسیار پهلو
fine بسیار اماده
desperate بسیار سخت
dirt cheap بسیار ارزان
cloying بسیار احساساتی
clued-up بسیار مطلع
daylights بسیار ترسناک
elongated بسیار بلندولاغر
nymphs زن بسیار زیبا
all right <idiom> بسیار خوب
be unable to say boo to a goose بسیار ترسو
extras بسیار خیلی
low-rise نه بسیار بلند
polystome جانور بسیار
priceless بسیار پر قیمت
precisionist بسیار دقیق
supersubtlety زرنگی بسیار
superheat بسیار گرم
superfine بسیار فریف
supereminent بسیار بلند
prepotency نفوذ بسیار
prepotent بسیار توانا
priceless بسیار گران
precipitancy تعجیل بسیار
lots بسیار فراوان
crucially بسیار سخت
crucial بسیار سخت
the d. is in him بسیار شروراست
thank you very much بسیار ممنونم
diaphoresis خوی بسیار
primal بسیار قدیمی
precipitance تعجیل بسیار
gelid بسیار سرد
primordiality قدمت بسیار
terrible بسیار بد سهمناک
tinier بسیار کوچک
sizzler بسیار گرم
monstrosities شرارت بسیار
monstrosity شرارت بسیار
punctuality دقت بسیار
high strung بسیار حساس
heavy poll ارا بسیار
heart break اندوه بسیار
hairline rule خط بسیار نازک
herculean بسیار دشوار
thoroughgoing بسیار دقیق
hunky dory بسیار خوب
tiniest بسیار کوچک
tiny بسیار کوچک
dozens of girls ذختران بسیار
excessive بسیار یا بزرگ
colossal بسیار بزرگ
e. use ful بسیار سودمند
whackings بسیار عظیم
whacking بسیار عظیم
main بسیار مهم
polystomatous جانور بسیار
high-pitched بسیار شیبدار
delightsome بسیار دلپسند
inappreciable نامحسوس بسیار کم
deluxe بسیار زیبا
pleophagous بسیار خوار
ultramodern بسیار تازه
point device بسیار درست
pointdovice بسیار درست
regiment گروه بسیار
pianissimo بسیار اهسته
deep read بسیار خوانده
perfervid بسیار باحرارت
death traps بسیار خطرناک
death trap بسیار خطرناک
peracute بسیار حاد
d. stupid بسیار کودن
all-powerful بسیار نیرومند
ad nauseam بسیار زننده
peracute بسیار سخت
dateless بسیار قدیم
regiments گروه بسیار
v.l.f. بسامد بسیار کم
superb بسیار خوب
prodigies بسیار زیرک
polyhistor دانش بسیار
polyphagous بسیار غذا
overweening بسیار مغرور
ravenous بسیار گرسنه
polyphonic بسیار صدا
polyphonous بسیار صدا
polysemia بسیار معنایی
prodigy بسیار زیرک
polyhistor بسیار دانی
polygram شکل بسیار خط
superbly بسیار خوب
polygraph بسیار نویس
polygraphs بسیار نویس
wary بسیار محتاط
polychromatic بسیار رنگ
polychromic بسیار رنگ
polygonal بسیار گوشه
polygonal بسیار پهلو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com