Dictiornary-Farsi | بسیار دانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
polyhistor	بسیار دانی


Other Matches

dustbins	اشغال دانی زباله دانی
dustbin	اشغال دانی زباله دانی
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
doghouse	سگ دانی
dog-house	سگ دانی
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
preciosity	اداب دانی
clairvoyance	غیب دانی
pigpens	خوک دانی
pigsties	خوک دانی
pigsty	خوک دانی
decorum	اداب دانی
Do you know at all that … Do you realize that …	هیچ می دانی که ...
illegutimation	ناروا دانی
pigpen	خوک دانی
prescience	پیش دانی
tactics	جنگ دانی
How can you ask?	هنوز نمی دانی؟
ominscience	همه چیز دانی
presciently	از روی غیب دانی
pansophism	همه چیز دانی
gratitude	قدر دانی سپاسگزاری
It is your concern and yours alone. It is entirely up to you.	خودت می دانی وخودت ( خوددانی وخود )
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise <proverb>	از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise	از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
numerous	بسیار
sopping	بسیار
no end of	بسیار
out and a way	بسیار
multiped	بسیار پا
not a lettle	بسیار
muckle	بسیار
plenty	بسیار
abundant	بسیار
galore	بسیار
awfully	بسیار
parlous	بسیار
powerfully	بسیار
sorely	بسیار
oftentimes	بسیار
very	بسیار
mickle	بسیار
thousand and one	بسیار
many	بسیار
so mush	بسیار
far and away	بسیار
far	بسیار
ever so	بسیار
very little	بسیار کم
beastby	بسیار
by far	بسیار
immortally	بسیار
lashongs	بسیار
overly	بسیار
mickle or muckle	بسیار
multifarious	بسیار
detestable	بسیار بد
precious	بسیار
an abundance of	بسیار
longeval	بسیار زی
much	بسیار
multiplicity	بسیار
unco	بسیار
clinking	بسیار
lousy <adj.>	بسیار بد
awful <adj.>	بسیار بد
sadly	بسیار بد
all-	بسیار
all	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
desperate	بسیار بد
lot	بسیار
seldom	بسیار کم
rotten <adj.>	بسیار بد
deep read	بسیار خوانده
dateless	بسیار قدیم
punctuality	دقت بسیار
hairline rule	خط بسیار نازک
d. stupid	بسیار کودن
primordiality	قدمت بسیار
e. use ful	بسیار سودمند
delightsome	بسیار دلپسند
gelid	بسیار سرد
dozens of girls	ذختران بسیار
supereminent	بسیار بلند
oliguresis	پیشاب بسیار کم
superfine	بسیار فریف
dirt cheap	بسیار ارزان
diaphoresis	خوی بسیار
sizzler	بسیار گرم
superheat	بسیار گرم
supersubtlety	زرنگی بسیار
thank you very much	بسیار ممنونم
primes	بسیار مهم
main	بسیار مهم
ambrosial	بسیار مطبوع
amazedly	باشگفت بسیار
ad nauseam	بسیار زننده
all-powerful	بسیار نیرومند
addition resin	بسیار افزایشی
addition polymer	بسیار افزایشی
abysm	بسیار عمیق
at a great rat	بسیار تند
prime	بسیار مهم
at a premium	بسیار مطلوب
the d. is in him	بسیار شروراست
bulimy	حرص بسیار
precipitance	تعجیل بسیار
corking	بسیار عالی
ultramodern	بسیار تازه
primed	بسیار مهم
v.l.f.	بسامد بسیار کم
at railway speed	بسیار تند
at full lick	بسیار تند
abysses	بسیار عمیق
of great importance	بسیار مهم
snazzy	بسیار جالب
goody goody	بسیار خوب
goody-goodies	بسیار خوب
goody-goody	بسیار خوب
meticulosity	دقت بسیار
peracute	بسیار حاد
many persons	مردمان بسیار
many books	کتابهای بسیار
very good	بسیار خوب
peracute	بسیار سخت
perfervid	بسیار باحرارت
pianissimo	بسیار اهسته
overripe	بسیار رسیده
overrefinement	تصفیه بسیار
much pleased	بسیار خوشتود
snazzier	بسیار جالب
multocular	بسیار چشم
multivincular	بسیار پیوند
multitudinously	با گروه بسیار
multisonous	بسیار صدا
multisonant	بسیار صدا
snazziest	بسیار جالب
multiform	بسیار شکل
multidentate	بسیار دندان
multangular	بسیار گوشه
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
much rain	باران بسیار
ogygian	بسیار کهنه
pleophagous	بسیار خوار
polystomatous	جانور بسیار
polystome	جانور بسیار
too expensive <adj.>	بسیار گران
precipitancy	تعجیل بسیار
precisionist	بسیار دقیق
prepotency	نفوذ بسیار
hunky dory	بسیار خوب
high strung	بسیار حساس
heavy poll	ارا بسیار
heart break	اندوه بسیار
prepotent	بسیار توانا
polysemous	بسیار معنی
polysemia	بسیار معنایی
polyphonous	بسیار صدا
point device	بسیار درست
pointdovice	بسیار درست
polychromatic	بسیار رنگ
polychromic	بسیار رنگ
polygonal	بسیار گوشه
polygonal	بسیار پهلو
polygram	شکل بسیار خط
polyhistor	دانش بسیار
infernality	زشتی بسیار
polyphagous	بسیار غذا
polyphonic	بسیار صدا
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
overpriced <adj.>	بسیار گران
monstrosities	شرارت بسیار
desperate	بسیار سخت
all right <idiom>	بسیار خوب
extra	بسیار خیلی
extra-	بسیار خیلی
extras	بسیار خیلی
monstrosity	شرارت بسیار
herculean	بسیار دشوار
thoroughgoing	بسیار دقیق
colossal	بسیار بزرگ
elongated	بسیار بلندولاغر
daylights	بسیار ترسناک
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
wedded	بسیار علاقمند
primal	بسیار قدیمی
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند
lots	بسیار فراوان
priceless	بسیار پر قیمت
whackings	بسیار عظیم
whacking	بسیار عظیم
cloying	بسیار احساساتی
clued-up	بسیار مطلع