English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
primal بسیار قدیمی
Other Matches
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
vlsi مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
ultra high frequency بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. بسامد بسیار بسیار زیاد
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
state-of-the-art بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
fogram قدیمی
bygone قدیمی
senior قدیمی
seniors قدیمی
veterans قدیمی
timeworn قدیمی
veteran قدیمی
olden قدیمی
age old قدیمی
archaic قدیمی
dates قدیمی
old time قدیمی
date قدیمی
old timer قدیمی
We old – fashioned people . ما قدیمی ها
outdated قدیمی
ancient قدیمی
age-old قدیمی
antiquated قدیمی
old-timers قدیمی
old-timer قدیمی
stale cheque چک قدیمی
out of date قدیمی
incunabulum کتب قدیمی
ex سابق قدیمی
ex- سابق قدیمی
protolanguage زبان قدیمی
prolonged قدیمی مدید
museum piece قدیمی غیرعادی
clapped-out ماشینخرابو قدیمی
fogey ادم قدیمی
fogy ادم قدیمی
fogeys ادم قدیمی
fuddy-duddies قدیمی مسلک
square toed قدیمی مسلک
presentation copy نسخه قدیمی
paleography کتابت قدیمی
past master استاد قدیمی
old hat قدیمی مسلک
Old – time tunes . آهنگهای قدیمی
past masters استاد قدیمی
(as) old as the hills <idiom> خیلی قدیمی
uptight قدیمی مسلک
unreconstructed قدیمی مسلک
arquebus تفنگ قدیمی
fuddy-duddy قدیمی مسلک
new اخیرا و نه قدیمی
newer اخیرا و نه قدیمی
newest اخیرا و نه قدیمی
ancient manuscript نوشته قدیمی
new- اخیرا و نه قدیمی
oldest دیرینه قدیمی
older دیرینه قدیمی
old دیرینه قدیمی
by gone قدیمی گذشته ها
old hat هر چیز قدیمی
scholastic متفکران قدیمی
culverin یکجورتوپ قدیمی
codex نسخه قدیمی
fogies ادم قدیمی
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
old wives' tales عقیدهی قدیمی و مردود
dodo آدم قدیمی مسلک
slow coach ادم قدیمی مسلک
old-style روش گاهشماری قدیمی
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
runlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
sequins سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
rebeck کمانچه سه سیمه قدیمی
old wives' tale عقیدهی قدیمی و مردود
sequin سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
rebec کمانچه سه سیمه قدیمی
viol ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
rundlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
dodos آدم قدیمی مسلک
dodoes آدم قدیمی مسلک
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
dating rugs [antique] فرش عتیقه [قدیمی]
raffle نوعی بازی قدیمی
archaism انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
to cling to the old ways به رسوم قدیمی چسبیدن
blunderbuss نوعی تفنگ قدیمی
cataphract نوعی زره قدیمی
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
flintlocks تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
Antiguated آنتیک ،کهنه،قدیمی
flintlock تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
ducat مسکوک طلای قدیمی
falcon باز توپ قدیمی
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
inkhorn دوات شاخی قدیمی
raffles نوعی بازی قدیمی
tod واحد قدیمی وزن
fud ادم قدیمی مسلک
clepsydra ساعت ابی قدیمی
primitively بطور قدیمی یا بدوی
falcons باز توپ قدیمی
fogyish مانع پیشرفت قدیمی مسلک
fustier کفک زده قدیمی مسلک
fustiest کفک زده قدیمی مسلک
neoclassic احیا کننده سبکهای قدیمی
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
fusty کفک زده قدیمی مسلک
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
ye شکل قدیمی کلمه The شماها
stroud پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
spicery انباری ادویه [واژه قدیمی]
viola da gamba ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
dog-ear [واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
carrack کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
carack کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
bawdry زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
Hey, old chap! <idiom> چطوری رفیق قدیمی! [اصطلاح روزمره]
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
revivalist طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
bireme یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
driving iron نام قدیمی چوب شماره 1 گلف
Give me those old cars any day . I miss those old cars . قربان آن اتو مبیل های قدیمی
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
graphophone نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
stomacher پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
bad زمان ماضی قدیمی فعل bid
touchhole سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
tumbling verse شعر بی قاعده وبی وزن قدیمی
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
She's not the Laleh I used to know. او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.
He's back to his usual self. او [مرد ] دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
I want to look at old coins. من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
This is the oldest Persian script in existence. این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
You look ridiculous in that old hat . با این کلاه قدیمی قیافه ات مسخره شده
bibliopole کتاب فروش فرشنده کتب قدیمی وکمیاب
hutch نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
superseding گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
latium ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
supersedes گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
superseded گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
supersede گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
hutches نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
revivalist movement جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
to leave everything as it is [not to change anything] رسوم قدیمی را ثابت [دست نخورده] نگه داشتن
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
rehash بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashed بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashes بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
purges پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
veteran سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
purge پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purged پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
veterans سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
trump card <idiom> استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
scholastically موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
Z0 بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت
antique wash دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
an abundance of بسیار
lousy <adj.> بسیار بد
awfully بسیار
lot بسیار
beastby بسیار
clinking بسیار
all بسیار
powerfully بسیار
all- بسیار
rotten <adj.> بسیار بد
overly بسیار
terrible <adj.> بسیار بد
sorely بسیار
ever so بسیار
very little بسیار کم
out and a way بسیار
far and away بسیار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com