Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (11 milliseconds)
English	Persian
polygraph	بسیار نویس
polygraphs	بسیار نویس
Other Matches
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
chirographer	خط نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
essayists	مقاله نویس
essayist	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
columnist	مقاله نویس
typists	ماشین نویس
typist	ماشین نویس
romancer	رمان نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
write once read many	یکبار نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
playwrights	پیس نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
playwright	نمایشنامه نویس
playwright	پیس نویس
novelists	رمان نویس
novelist	رمان نویس
satirists	هجو نویس
conveyancer	قباله نویس
copyreader	سرمقاله نویس
typewritter	ماشین نویس
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
letter writer	کاغذ نویس
cryptographer	رمز نویس
magniloquent	قلنبه نویس
magazinist	مقاله نویس
magazinist	مجله نویس
chronicler	وقایع نویس
calligraphist	خوش نویس
calligrapher	خوش نویس
satirist	هجو نویس
draughtsmen	طرح نویس
draughtsman	طرح نویس
draftsmen	طرح نویس
lexicographers	لغت نویس
lexicographer	لغت نویس
annotator	تفسیر نویس
aphorist	موجز نویس
aphorist	پند نویس
mythographer	اسطوره نویس
magazin	مجله نویس
programmer	برنامه نویس
historians	تاریخ نویس
historian	تاریخ نویس
proverbialist	مثل نویس
phonographer	صدا نویس
rewriter	دوباره نویس
rough or foul copy	چرک نویس
pamphleteers	رساله نویس
scholiast	حاشیه نویس
scrabbler	مسوده نویس
sign writer	تابلو نویس
proser	نثر نویس
prosateur	نثر نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
programmers	برنامه نویس
proforma	پیش نویس
prosaist	نثر نویس
sign writer	لوحه نویس
songwriter	سرود نویس
stenograph	تند نویس
tractarian	مقاله نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
affiant	گواهی نویس
allegorist	تمثیل نویس
natural historian	تاریخ نویس
anecdotist	حکایت نویس
annalist	تاریخچه نویس
biographers	تذکره نویس
biographer	تذکره نویس
the psalmist	زبور نویس
caption	زیر نویس
story teller	افسانه نویس
paragrapher	عبارت نویس
paper stainer	کتاب نویس
tabulating machine	جدول نویس
minute	پیش نویس
pamphleteer	رساله نویس
tabulator	جدول نویس
orthographer	درست نویس
acceptor	قبولی نویس
captions	زیر نویس
annotator	حاشیه نویس
fabler	افسانه نویس
odist	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
emblematist	مثل نویس
dramaturge	درام نویس
draft	چرک نویس
draft	پیش نویس
dialogist	مکالمه نویس
editorialist	سرمقاله نویس
fictionist	افسانه نویس
endorser	فهر نویس
endorser	پشت نویس
epistler	رساله نویس
fabulist	افسانه نویس
epistoler	نامه نویس
endorseer	فهر نویس
idyllist	قصیده نویس
elegiast	قصیده نویس
ballpens	روان نویس ها
ball pens	روان نویس ها
ballpoints	روان نویس ها
ballpoint pens	روان نویس ها
elegist	مرثیه نویس
letter writer	نامه نویس
geneologist	شجره نویس
evangelist	انجیل نویس
evangelists	انجیل نویس
foul copy	چرک نویس
drafts	پیش نویس
deponent	گواهی نویس
lapicide	سنگ نویس
inker	مرکب نویس
songwriter	ترانه نویس
drafts	چرک نویس
gazetteer	روزنامه نویس
gazetteer	مجله نویس
drafted	پیش نویس
drafted	چرک نویس
head liner	سرصفحه نویس
fictionist	داستان نویس
systems programer	برنامه نویس سیستم
system programmer	برنامه نویس سیستم
holograph	سند دست نویس
minute	پیش نویس کردن
protocols	پیش نویس معاهده
relative coding	برنامه نویس نسبی
sketch	پیش نویس ازمایشی
sketches	پیش نویس ازمایشی
sketched	پیش نویس ازمایشی
abstracter	خلاصه نویس دزد
endorses	پشت نویس کردن
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
protocols	پیش نویس سند
protocol	پیش نویس معاهده
proforma	پیام پیش نویس
protocol	پیش نویس سند
serialist	داستان نویس سریال
endorsing	پشت نویس کردن
holographs	سند دست نویس
roughs	طرح پیش نویس
story teller	افسانه گو حکایت نویس
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
endorsed	پشت نویس کردن
coder	برنامه نویس رمزگذار
gossiper	دری وری نویس
penny a line	ارزان نویس بی مایه
subscript	زیر نویس امضاء
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
endorse	پشت نویس کردن
application programmer	برنامه نویس کاربردی
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
verbose	دراز نویس درازگو
draft	پیش نویس کردن
draft	پیش نویس طرح
draft	پیش نویس قرارداد
fountain pen	قلم خود نویس
fountain pens	قلم خود نویس
draft	پیش نویس چرکنویس
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
draft of a treaty	پیش نویس معاهده
draft plan	پیش نویس برنامه
applications programmer	برنامه نویس کاربردی
drafted	پیش نویس چرکنویس
drafts	پیش نویس کردن
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
drafts	پیش نویس طرح
drafts	پیش نویس چرکنویس
computer programmer	برنامه نویس کامپیوتر
drafted	پیش نویس کردن
drafted	پیش نویس طرح
drafted	پیش نویس قرارداد
mythopoet	شاعر افسانه نویس
drafts	پیش نویس قرارداد
write black engine	موتور سیاه نویس
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
to make a minute of	پیش نویس کردن
write white engine	موتور سفید نویس
biographers	شرح حال نویس
accepting bank	بانک قبولی نویس
systems programmer	برنامه نویس سیستم
pressman	مخبرروزنامه مقاله نویس

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com