Dictiornary-Farsi | بسیار پیوند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
multivincular	بسیار پیوند


Other Matches

hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
colligation	پیوند
hyphen	پیوند
hyphens	پیوند
bond	پیوند
consociation	پیوند
ligaments	پیوند
connexion	پیوند
syntheses	پیوند
synthesis	پیوند
ligament	پیوند
relation	پیوند
zonule	پیوند
nexus	پیوند
graft	پیوند
bonding	پیوند
merging	پیوند
grafts	پیوند
grafting	پیوند
anastomosis	پیوند
strapping	پیوند
linkages	پیوند
linkage	پیوند
grafted	پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
inosculation	رگ پیوند
ligature	خط پیوند
slurring	پیوند
unrelated	بی پیوند
associated	هم پیوند
slurs	پیوند
slurred	پیوند
slur	پیوند
imping	پیوند
transplantation	پیوند
grafter	پیوند زن
associates	هم پیوند
associate	هم پیوند
graftage	پیوند
connexions	پیوند
connection	پیوند
associating	هم پیوند
link	پیوند
peptide bond	پیوند پپتیدی
syntropy	پیوند سالم
peptide linkage	پیوند پپتیدی
root graft	پیوند ریشهای
confederacies	اتحاد پیوند
protocol	پیوند نامه
confederacy	اتحاد پیوند
organ transplantation	پیوند عضو
outcrossing	پیوند دو نژاد
osteoplasty	پیوند استخوانی
three center bonding	پیوند سه مرکزی
tie bar	اهن پیوند
additives	پیوند کد مخابراتی
dynamic link	پیوند پویا
hybridization	پیوند زنی
buckets	منحنی پیوند
sailmaker splice	پیوند چادردوز
bucket	منحنی پیوند
linked	پیوند یافته
short splice	پیوند کوتاه
single bond	پیوند یگانه
outer connection	پیوند برونی
single bond	پیوند ساده
polar bond	پیوند قطبی
flanges	پیوند لوله
flange	پیوند لوله
splicer	پیوند دهنده
synchondrosis	پیوند غضروفی
syndesmosis	پیوند رباطی
additive	پیوند کد مخابراتی
radio link	پیوند رادیویی
protocols	پیوند نامه
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
long splice	پیوند بلند
crossbreed	پیوند زدن
cross breeding	پیوند دوجنس
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
mesalliance	پیوند ناجور
covalent bond	پیوند کووالانسی
metallic bond	پیوند فلزی
communications link	پیوند مخابراتی
communication link	پیوند ارتباطی
cold link	پیوند دستی
cold link	پیوند سرد
chink grafting	پیوند غلافی
localized bond	پیوند مستقر
cut splice	پیوند میانی
linker	پیوند دهنده
graftage	پیوند زنی
eye splice	پیوند چشمی
equatorial bond	پیوند استوایی
engraft	پیوند زدن
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
doubly linked	با پیوند مضاعف
double bond	پیوند دوگانه
ionic bond	پیوند یونی
link register	ثبات پیوند
defragmentation	پیوند تکه ها
linkage time	زمان پیوند
dative bond	پیوند داتیو
data link	پیوند دادهای
chink grafting	پیوند اسکنهای
axial bond	پیوند محوری
atomic bond	پیوند اتمی
mismarriage	پیوند نامناسب
anaplasty	پیوند کاری
multiple bond	پیوند چندگانه
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
acetylenic link	پیوند استیلنی
acetylenic bond	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene bond	پیوند استیلنی
ablosung	پیوند گسلی
neural bond	پیوند عصبی
back splice	پیوند معکوس
back splice	پیوند وارون
basic linkage	پیوند اساسی
chemical bond	پیوند شیمیایی
chain splice	پیوند زنجیری
bond strength	قدرت پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
bond order	مرتبه پیوند
bond moment	گشتاور پیوند
bond energy	انرژی پیوند
bond length	طول پیوند
bond distance	طول پیوند
bond angle	زاویه پیوند
bent bond	پیوند خمیده
heat affected zone	ناحیه پیوند
ogee	منحنی پیوند
splice	پیوند زدن
graft	پیوند گیاه
bonding	تشکیل پیوند
association	پیوند ارتباط
splice	پیوند کردن
unions	پیوند وصلت
transplantable	پیوند شدنی
triple bond	پیوند سه گانه
underpass approach	سرازیری پیوند
union	پیوند وصلت
underpass approach	نشیب پیوند
link	پیوند دادن
warm link	پیوند گرم
splicing	پیوند کردن
grafts	پیوند گیاه
splicing	پیوند زدن
splices	پیوند زدن
data link	پیوند داده
grafted	پیوند گیاه
associations	پیوند ارتباط
splices	پیوند کردن
spliced	پیوند زدن
spliced	پیوند کردن
autoplasty	پیوند از خود بخود
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
graft	جفت کردن پیوند
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
bond cleavage	گسسته شدن پیوند
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
grafted	جفت کردن پیوند
union	پیوند اتحادیه اتصالی
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
grafting	عمل پیوند زدن
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
intercage bond	پیوند بین قفسی
juncture	پیوند گاه درز
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
imping	عمل پیوند زدن
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
grafts	جفت کردن پیوند
homopolar bond	پیوند جور قطبی
homograft	پیوند از جنس خود
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی

multivincular

بسیار پیوند