Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (13 milliseconds)
English
Persian
tinier
بسیار کوچک
tiniest
بسیار کوچک
tiny
بسیار کوچک
Search result with all words
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
feeler
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
feelers
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
hand-held
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
dial gage
دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
microdevice
وسیله بسیار کوچک مثل ریزپردازنده
underflow
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
Other Matches
vlsi
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
ultra high frequency
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
بسامد بسیار بسیار زیاد
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
state-of-the-art
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
much
بسیار
desperate
بسیار بد
lot
بسیار
sadly
بسیار بد
detestable
بسیار بد
very little
بسیار کم
ever so
بسیار
an abundance of
بسیار
out and a way
بسیار
so mush
بسیار
numerous
بسیار
unco
بسیار
parlous
بسیار
powerfully
بسیار
sorely
بسیار
awfully
بسیار
thousand and one
بسیار
far
بسیار
multiplicity
بسیار
all-
بسیار
all
بسیار
far and away
بسیار
abundant
بسیار
not a lettle
بسیار
beastby
بسیار
many
بسیار
terrible
<adj.>
بسیار بد
sopping
بسیار
overly
بسیار
rotten
<adj.>
بسیار بد
precious
بسیار
plenty
بسیار
by far
بسیار
multiped
بسیار پا
muckle
بسیار
mickle or muckle
بسیار
mickle
بسیار
lousy
<adj.>
بسیار بد
galore
بسیار
very
بسیار
longeval
بسیار زی
oftentimes
بسیار
clinking
بسیار
immortally
بسیار
multifarious
بسیار
awful
<adj.>
بسیار بد
lashongs
بسیار
no end of
بسیار
seldom
بسیار کم
superb
بسیار خوب
meticulosity
دقت بسیار
oft
بسیار رخ دهنده
many books
کتابهای بسیار
polygraphs
بسیار نویس
gelid
بسیار سرد
many persons
مردمان بسیار
superbly
بسیار خوب
wary
بسیار محتاط
polyhistor
دانش بسیار
inappreciable
نامحسوس بسیار کم
well-to-do
<idiom>
بسیار ثروتمند
polygraph
بسیار نویس
excessive
بسیار یا بزرگ
colossal
بسیار بزرگ
infernality
زشتی بسیار
be unable to say boo to a goose
بسیار ترسو
at railway speed
بسیار تند
damn
فحش بسیار
herculean
بسیار دشوار
monstrosities
شرارت بسیار
monstrosity
شرارت بسیار
main
بسیار مهم
devilish
بسیار بد اهریمنی
ambrosial
بسیار مطبوع
amazedly
باشگفت بسیار
nymphs
زن بسیار زیبا
dammit
فحش بسیار
oliguresis
پیشاب بسیار کم
sizzler
بسیار گرم
at full lick
بسیار تند
regiments
گروه بسیار
high strung
بسیار حساس
regiment
گروه بسیار
at a premium
بسیار مطلوب
at a great rat
بسیار تند
thoroughgoing
بسیار دقیق
much rain
باران بسیار
all right
<idiom>
بسیار خوب
primordial
بسیار کهن
much pleased
بسیار خوشتود
overrefinement
تصفیه بسیار
heavy poll
ارا بسیار
heart break
اندوه بسیار
pleophagous
بسیار خوار
hairline rule
خط بسیار نازک
corking
بسیار عالی
terrible
بسیار بد سهمناک
point device
بسیار درست
pointdovice
بسیار درست
polychromatic
بسیار رنگ
polychromic
بسیار رنگ
multisonant
بسیار صدا
hunky dory
بسیار خوب
ogygian
بسیار کهنه
overripe
بسیار رسیده
of great importance
بسیار مهم
peracute
بسیار حاد
peracute
بسیار سخت
perfervid
بسیار باحرارت
bulimy
حرص بسیار
pianissimo
بسیار اهسته
multocular
بسیار چشم
multivincular
بسیار پیوند
multitudinously
با گروه بسیار
polygonal
بسیار گوشه
polygonal
بسیار پهلو
polygram
شکل بسیار خط
precipitance
تعجیل بسیار
precipitancy
تعجیل بسیار
precisionist
بسیار دقیق
prepotency
نفوذ بسیار
prepotent
بسیار توانا
primordiality
قدمت بسیار
overweening
بسیار مغرور
punctuality
دقت بسیار
heartbreak
اندوه بسیار
multangular
بسیار گوشه
polyhistor
بسیار دانی
polyphagous
بسیار غذا
polyphonic
بسیار صدا
polyphonous
بسیار صدا
multiform
بسیار شکل
polysemia
بسیار معنایی
manifold
بسیار زیاد
polysemous
بسیار معنی
polystomatous
جانور بسیار
polystome
جانور بسیار
multidentate
بسیار دندان
much was said
بسیار چیزهاگفته شد
lots
بسیار فراوان
multi-millionaire
بسیار پولدار
abysm
بسیار عمیق
low-rise
نه بسیار بلند
diaphoresis
خوی بسیار
the d. is in him
بسیار شروراست
high-pitched
بسیار شیبدار
e. use ful
بسیار سودمند
ultramodern
بسیار تازه
whacking
بسیار عظیم
whackings
بسیار عظیم
abysses
بسیار عمیق
primes
بسیار مهم
priceless
بسیار گران
supersubtlety
زرنگی بسیار
priceless
بسیار پر قیمت
crucial
بسیار سخت
crucially
بسیار سخت
overly
بسیار گرانه
multi-millionaires
بسیار ثروتمند
multi-millionaires
بسیار پولدار
multi-millionaire
بسیار ثروتمند
prime
بسیار مهم
primed
بسیار مهم
overpriced
<adj.>
بسیار گران
prodigy
بسیار زیرک
chasms
فرق بسیار
ad nauseam
بسیار زننده
too expensive
<adj.>
بسیار گران
frigid
بسیار سرد
stunning
بسیار خوب
d. stupid
بسیار کودن
abyss
بسیار عمیق
multitudes
گروه بسیار
dirt cheap
بسیار ارزان
multisonous
بسیار صدا
all-powerful
بسیار نیرومند
chasm
فرق بسیار
dateless
بسیار قدیم
nymph
زن بسیار زیبا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com