Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
economic mobilization
بسیج منابع اقتصادی باصرفه
Other Matches
mobilization base
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
economic mobilization
بسیج اقتصادی
economic resources
منابع اقتصادی
overhead
منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
renewable resources
منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
e c e
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
presidential call
فرمان بسیج اعلام شده به وسیله رئیس جمهور بسیج اضطراری
mobilization reserves
ذخیرههای مربوط به بسیج نیروها امادهای بسیج
economic nationalism
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
exhaustable resources
منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic liberalism
مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic aggregates
مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic imperialism
جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
serviceable
<adj.>
باصرفه
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
باصرفه
valuable
<adj.>
باصرفه
handy
<adj.>
باصرفه
advantageous
<adj.>
باصرفه
economic
باصرفه
beneficial
<adj.>
باصرفه
utilitarian
[useful]
<adj.>
باصرفه
utile
[archaic]
[useful]
<adj.>
باصرفه
handy
[useful]
<adj.>
باصرفه
useful
<adj.>
باصرفه
helpful
<adj.>
باصرفه
convenient
<adj.>
باصرفه
functional
<adj.>
باصرفه
practicable
<adj.>
باصرفه
expedient
<adj.>
باصرفه
suitable
<adj.>
باصرفه
purposive
<adj.>
باصرفه
applicatory
<adj.>
باصرفه
purposeful
<adj.>
باصرفه
proper
<adj.>
باصرفه
practical
<adj.>
باصرفه
purpose-built
<adj.>
باصرفه
bargained
معامله باصرفه
advantageaus
مفید باصرفه
bargain
معامله باصرفه
bargains
معامله باصرفه
bargaining
معامله باصرفه
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mobilisation
بسیج
mobilization
بسیج
pay gravel or dirt
شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
mobilization of savings
بسیج پس انداز
immobilises
بی بسیج کردن
immobilising
بی بسیج کردن
immobilize
بی بسیج کردن
reserve mobilization
بسیج احتیاطها
partial mobilization
بسیج جزیی
mobilizing
بسیج کردن
immobilized
بی بسیج کردن
immobilised
بی بسیج کردن
mobilize
بسیج کردن
immobilizes
بی بسیج کردن
mobilising
بسیج کردن
mobilises
بسیج کردن
mobilised
بسیج کردن
mobilization exercise
تمرین بسیج
immobilizing
بی بسیج کردن
mobilized
بسیج کردن
mobilization base
مبنای بسیج
mobilizes
بسیج کردن
general mobilization
بسیج عمومی
full mobilization
بسیج کامل
m day
روز بسیج
mobilization
بسیج کردن
civilian preparedness for war
بسیج غیرنظامیان
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
demobilization
رفع بسیج عمومی
recall
بسیج کردن قوا
mobilization exercise
تمرین بسیج نیروها
recalls
بسیج کردن قوا
reserve mobilization
بسیج نیروهای احتیاط
recalled
بسیج کردن قوا
total mobilization
بسیج کامل نیروها
nurse
شیر خوردن باصرفه جویی یا دقت بکاربردن
nursed
شیر خوردن باصرفه جویی یا دقت بکاربردن
nurses
شیر خوردن باصرفه جویی یا دقت بکاربردن
pay gravel
شن یاسنگ زردارکه عمل کردن ان باصرفه باشد
autarky
خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
mobilization
بسیج کردن تحرک دادن
emergency leave
سطح امادلازم برای بسیج
assembly
محل بسیج افراد احتیاط
m day
روز اعلام بسیج عمومی
force development
برنامه تامین یا بسیج یکانها
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
battalia
بسیج دستههای نظامی ونیروهای مسلح
demobilization
بر طرف کردن حالت بسیج عمومی
m day force
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
mobilization
به حرکت دراوردن تحرک بخشیدن بسیج احتیاط ها
demobilize
ازحالت بسیج بیرون اوردن بحالت صلح دراوردن دموبیلیزه کردن
resources
منابع
sources
منابع
resource sharing
اشتراک در منابع
natural resources
منابع طبیعی
resource endowment
منابع طبیعی
resource deallocation
بازستانی منابع
scarce resources
منابع کمیاب
overhead
منابع حاشیهای
fixed inputs
منابع ثابت
sources law
منابع حقوق
fixed resources
منابع ثابت
human resources
منابع انسانی
sourcing
منابع یابی
unused resources
منابع بیکار
military resources
منابع نظامی
allotments
منابع اختصاصی
allotment
منابع اختصاصی
natural sources
منابع طبیعی
control of resources
نظارت بر منابع
mean
منابع درامد
allocation of resources
تخصیص منابع
control of resources
کنترل منابع
complementary resources
منابع مکمل
meaner
منابع درامد
revenue sources
منابع درامد
resource allocation
تخصیص منابع
meanest
منابع درامد
exhaustable resources
منابع تمام شدنی
misallocation of resources
تخصیص نادرست منابع
conservation programs
برنامههای حفافت منابع
hardware resources
منابع سخت افزاری
conservationists
طرفدارحفظ منابع طبیعی
conservationist
طرفدارحفظ منابع طبیعی
conservation
حفظ منابع طبیعی
efficient allocation of resources
تخصیص کارای منابع
unused resources
منابع استفاده نشده
sourcing of suppliers
یافتن منابع فروش
depletion
کاهش منابع طبیعی
optimum allocation of resources
تخصیص مطلوب منابع
software resources
منابع نرم افزار
resources
منابع اماد ذخایر
inputs
عوامل تولید منابع
nonrenewable resources
منابع تمام شدنی
gathered
دریافت داده از منابع مختلف
nonrenewable resources
منابع غیر قابل تجدید
production resource planning
برنامه ریزی منابع تولید
gather
دریافت داده از منابع مختلف
mobility
انتقال اسان منابع تولید
water utilization project
پروژه بهره برداری از منابع اب
complexity
اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
irm
Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
complexities
اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collection
عمل دریافت داده از منابع مختلف
collections
عمل دریافت داده از منابع مختلف
babbles
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
resource
تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
babble
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
departmental LAN
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
To pool resources to gether .
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
dowse
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
induces
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
available
لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
inducing
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
allocation
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
permission
اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
size
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
dynamically
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
sizes
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
allocations
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
bargained
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargain
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargains
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
interference
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
optical
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
resource leveling
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
allocation
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
job
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
unique
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
uniquely
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
languages
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
language
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
jobs
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
jcl
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
economies
اقتصادی
economy
اقتصادی
socio economic
اقتصادی
economical
اقتصادی
economic
اقتصادی
System Monitor
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com