English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
humankind بشریت نژاد انسان
Other Matches
non human غیر متعلق به نژاد انسان
non-human غیر متعلق به نژاد انسان
linebreeding پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
epistasis اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasy اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
the human race بشریت
human race بشریت
mankind بشریت
humanity بشریت
humanities بشریت
mortality متوفیات بشریت
humance انسانی شایسته بشریت
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
stirps نژاد
raced نژاد
phylon نژاد
phylum نژاد
races نژاد
origin نژاد
origins نژاد
blood نژاد
descents نژاد
issues نژاد
issued نژاد
issue نژاد
race نژاد
congenerous هم نژاد
Lurs نژاد لر
strain نژاد
siblings هم نژاد
sibling هم نژاد
descent نژاد
strains نژاد
ethnology نژاد شناسی
the black race نژاد سیاه
half breed از نژاد مختلف
outcrossing پیوند دو نژاد
ethnocentrism نژاد پرستی
pedigrees ریشه نژاد
pedigree ریشه نژاد
racism نژاد پرستی
ethnography نژاد پرستی
purebred پاک نژاد
Norman از نژاد نرمان
master race نژاد برتر
mutts سگ پست نژاد
full blood نژاد خالص
full blooded از نژاد اصیل
Slavs از نژاد اسلاو
Slav از نژاد اسلاو
Normans از نژاد نرمان
Celt نژاد سلت
Celts نژاد سلت
mongrel پست نژاد
ethnocentric نژاد پرست
biotype جانداران هم نژاد
mongrels پست نژاد
eugenics اصلاح نژاد
full-blooded پاک نژاد
Adegenerate ( decadent ) race . نژاد فاسد
highborn نیک نژاد
racists نژاد پرست
underbred از نژاد غیراصیل
mutt سگ پست نژاد
genocide نژاد ستیزی
anglian مربوط به نژاد
genocide نژاد زدایی
racist نژاد پرست
skinheads رذل نژاد پرست
skinhead رذل نژاد پرست
game fowl نژاد خروس جنگی
bon ton خوش نژاد اشرافی
of alow parentage فرومایه پست نژاد
negrophobe بیمناک از نژاد سیاه
anti-Semitic مخالف نژاد سامی
top dog نژاد یا شخص غالب
paleface نژاد سفید پوست
semitics نژاد شناسی سامی
gerontomorphosis پیر شدگی نژاد
hamitic مربوط به نژاد حام
hamito semitic از نژاد حامی وسامی
euthenics اصلاح نژاد محیطی
improvement in stock breading اصلاح نژاد چارپایان
inbreed از یک نژاد ایجاد کردن
African American نژاد آفریقایی آمریکایی
Celtic وابسته به نژاد سلت
anglo saxon نژاد انگلیسی وساکنسونی
schnauzer سگ " تری یر "المانی نژاد
quadroon از نژاد سفید وسیاه
heaven born خدایی اسمانی نژاد
interbreed اصلاح نژاد کردن
white civilization تمدن نژاد سفید
akkadian نژاد اکد یا اکاد
africander افریقایی فرنگی نژاد
creoles دارای نژاد مخلوط
creole دارای نژاد مخلوط
Eurasian از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
hamp shire نژاد خوک سیاه امریکایی
jersey giant نژاد ماکیان خانگی بزرگ
Eurasians از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
broodmare مادیان برای تولید نژاد
purebred جانور یا گیاه خوش نژاد
a racist attack حمله ای با غرض نژاد پرستی
turanian مردمی از نژاد التایی اورال
wiltshire نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
orthogenesis اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
anti-Semitic مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
cross fertile اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
segregationist طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
Semitic از نژاد سام بن نوح زبان سامی
eugenic از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
selected breed [گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
studhorse اسب مخصوص تخم کشی واصلاح نژاد
slovak نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
amphimictic مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
mixed marriage پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
cacogenics رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
amerind نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
gamodeme نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
melanochroi سیه مویان نژاد سیاه موی سبزه روی
kafir کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
kaffir کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
pan germanism نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
jackrabbit نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
homosapiens انسان
homo انسان
human beings انسان
human being انسان
mortal انسان
mortals انسان
man انسان
in human shape انسان
loard of creation انسان
mans انسان
lombards گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
homosapiens نوع انسان
anthropocentrism انسان محوری
rump کفل انسان
human movement حرکت انسان
bods بدن انسان
heidelberg man انسان هایدلبرگ
bod بدن انسان
voicing صدای انسان
misanthrope انسان گریز
voice صدای انسان
godman انسان خداوار
humankind نوع انسان
brisket سینه انسان
hominid جنس انسان
anthropology انسان شناسی
human nature طبیعت انسان
homo economicus انسان اقتصادی
economic man انسان اقتصادی
anthropophobia انسان هراسی
homo faber انسان ابزارساز
The human body بدن انسان
homo politicus انسان اجتماعی
atomy اسکلت انسان
voices صدای انسان
eudemonology گفتاردرسعادت انسان
humansit انسان دوست
mankind نوع انسان
palm کف دست انسان
palms کف دست انسان
kindlity انسان وار
dewlaps غبغب انسان
dewlap غبغب انسان
anthropomorphism انسان انگاری
misanthropy انسان بیزاری
egalitarian طرفدارتساوی انسان
superhuman برتر از انسان
anthropomorphic شبیه انسان
humanoids شبیه انسان
humanoid شبیه انسان
marginal man انسان حاشیهای
manward بطرف انسان
cannibalism ادمخواری انسان
primitive انسان اولیه
subhuman مادون انسان
pithecanthrope انسان میمونی
humanitarian انسان گرایانه
anthropologist انسان شناس
rumps کفل انسان
infrahuman مادون انسان
anthropoid انسان نما
misanthropes انسان گریز
anthropoid شبه انسان
infrahuman پایین تر از انسان
the outward man انسان فاهر
humanist انسان گرا
anthropoids انسان نما
anthropoids شبه انسان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com