English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (9 milliseconds)
English Persian
trunk بشکه صندوق
trunks بشکه صندوق
Other Matches
tun بقدر یک بشکه ادم یا چیز بشکه مانند
butt بشکه ته
barpel بشکه
barrel بشکه
barrels بشکه
cade بشکه
cask بشکه
casks بشکه
butts بشکه ته
butted بشکه ته
cotainer بشکه
draft از بشکه ریختن
faucets شیر بشکه
tun بشکه بزرگ
kg مخفف بشکه
barrel در بشکه کردن
trusser بشکه ساز
barrels در بشکه کردن
faucet شیر بشکه
bale sling strop حلقه بشکه
rundlet بشکه کوچک
skip car بشکه ی برگردان
bilge شکم بشکه
barrel sling گره بشکه
stave دنده بشکه
taphole سوراخ بشکه
runlet بشکه کوچک
drafts از بشکه ریختن
drafted از بشکه ریختن
gasoline drum بشکه بنزین
iron barrel بشکه اهنی
firkin بشکه چوبی
gasoline barrel بشکه بنزین
bung چوب پنبه بشکه
puncheon بشکه یاخمره باده
bungs چوب پنبه بشکه
scuttlebutt بشکه اب عرشه کشتی
bunged چوب پنبه بشکه
hopper car بشکه ی قیفی شکل
bunging چوب پنبه بشکه
barrel لوله جنگ افزار بشکه
barrels لوله جنگ افزار بشکه
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
on tap <adj.> همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
chock [گوه یا تکه چوبی که چرخ یا بشکه را از غلتیدن باز می دارد.]
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
coffers صندوق
coffer صندوق
boxes صندوق
cash office صندوق
fund صندوق
box صندوق
chest صندوق
chest set صندوق
hutches صندوق
chests صندوق
cashed صندوق
cases صندوق
case صندوق
cashing صندوق
cash صندوق
cashes صندوق
lacunar صندوق
hutch صندوق
funded صندوق
water jacket صندوق اب
pension fund صندوق بازنشستگی
money box صندوق اعانه
trustee savings bank صندوق پس انداز
loan fund صندوق وام
letter drop صندوق پست
postbox صندوق پست
money box صندوق دستگیری
poor box صندوق اعانه
kench تغار صندوق
letter box صندوق پست
penny bank صندوق پس انداز
provident bank صندوق پس انداز
to coffer در صندوق اندوختن
altar-tomb صندوق مزار
post-boxes صندوق پست
post-box صندوق پست
letterbox صندوق مراسلات
letterboxes صندوق مراسلات
strongbox گاو صندوق
letterboxes صندوق پست
letterbox صندوق پست
savings bank صندوق پس انداز
savings bank صندوق پس انداز
closet صندوق خانه
case پوشانیدن صندوق
cases پوشانیدن صندوق
box type van body بدنه صندوق
cases صندوق جعبه
box maker صندوق ساز
box caisson صندوق قالب پی
crate صندوق مشبک
crates صندوق مشبک
bank of deposit صندوق پس انداز
aid fund صندوق تعاون
ballot boxes صندوق ارا
ballot box صندوق ارا
money-box صندوق اعانه
money-boxes صندوق اعانه
closets صندوق خانه
closeting صندوق خانه
closeted صندوق خانه
case صندوق جعبه
caisson صندوق مهمات
bin جازغالی صندوق
cash office دایره صندوق
bins جازغالی صندوق
mailboxes صندوق پست
cashier's allowance کسر صندوق
cash box صندوق پول
mailbox صندوق پست
cash deficit کسر صندوق
risk money کسر صندوق
depositary for a fund سپرده برای یک صندوق
trunk [American E] صندوق چمدان [خودرو]
boot [British E] صندوق چمدان [خودرو]
repositories صندوق تابوت فرف
post صندوق پست تعجیل
repository صندوق تابوت فرف
crate صندوق بزرگ چوبی
caisson [محفظه یا صندوق زیرآبی]
crates صندوق بزرگ چوبی
posts صندوق پست تعجیل
post- صندوق پست تعجیل
posted صندوق پست تعجیل
yegg دزد صندوق شکن
european monetary fund صندوق پولی اروپا
chested صندوق یا سینه دار
mess treasurer متصدی صندوق باشگاه
social insurance fund صندوق بیمههای اجتماعی
gold pool صندوق مشترک طلا
boot locke قفل صندوق عقب
orderly bin صندوق زباله در خیابان
safecracker دزد صندوق باز کن
boxy بشکل صندوق مشت زن
cash registers صندوق پول شمار
cash register صندوق پول شمار
unemployment fund صندوق تامین بیکاری
incase در صندوق قرار دادن
boxlike بشکل صندوق یاجعبه
exchanged stabilization fund صندوق تثبیت ارز
trunk چمدان بزرگ صندوق
trunks چمدان بزرگ صندوق
community chest صندوق اعانه برای امورخیریه
caskets جعبه جواهر صندوق یاتابوت
international monetary fund صندوق بین المللی پول
cashing دریافت کردن صندوق پول
cashes دریافت کردن صندوق پول
cashed دریافت کردن صندوق پول
cash دریافت کردن صندوق پول
cash register صندوق [محل پرداخت پول]
casket جعبه جواهر صندوق یاتابوت
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
savings and loan association صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
pillar box صندوق پستی ستونی شکل
IMF مخفف صندوق بینالمللی پول
pillar boxes صندوق پستی ستونی شکل
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
slop chest صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
yeggman جانی ولگرد دزد صندوق شکن
sales register صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
funded تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
raee show نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
mailbox انباره پیغام های پستی صندوق پست
mailboxes انباره پیغام های پستی صندوق پست
humidor صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
safe deposit صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
offshore company شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
rain box صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
To cast ones vote. رأی خودرا دادن (به صندوق رأی ریختن )
special drawing rights این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com