English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
cut to length بصورت طولی بریدن
Other Matches
cut to length طولی بریدن
linearize بصورت طولی دراوردن
stirrups میله گردهای کم قطرکه بصورت قاب- بستهای ارماتورهای طولی را دربرمیگیرند
stirrup میله گردهای کم قطرکه بصورت قاب- بستهای ارماتورهای طولی را دربرمیگیرند
have an angle بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
cross member عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
Lambalo لامبالو [این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
To cut in slices . بصورت ورق ( ورق ورق ) بریدن
scarp بریدن عمودی بریدن
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
it will not take long طولی
vertical curve خم طولی
linearly طولی
linear طولی
longitudinal طولی
axis خط طولی یا عرضی
longeron ستون طولی
longitudinal acceleration شتاب طولی
longitudinal axis محور طولی
cut off saw اره طولی بر
longitudinal compression فشار طولی
longitudinal girder تیر طولی
longitudinal groove شیار طولی
longitudinal joint درز طولی
longitudinal profile پروفیل طولی
longitudinal reinforcement ارماتور طولی
longitudinal reinforcement فولادگذاری طولی
abscissa محور طولی
linearity حالت طولی
axis محور طولی
easting مختصات طولی
eftsoon طولی نکشیدکه
longitudinal دنده طولی
variables رکورد با هر طولی
variable رکورد با هر طولی
ground timber تیر طولی
strike joint شکستگی طولی
thrust bearing یاطاقان طولی
soon a طولی نکشیدکه
axial road جاده طولی
linear metre متر طولی
longitudinal screed شمشه طولی
longitudinal section برش طولی
profiles برش طولی
longitudinal seam بخیه طولی
profiling برش طولی
longitudinal stability پایداری طولی
longitudinal section نیمرخ طولی
linear measure مقیاس طولی
longitudinal welding جوشکاری طولی
longitudinal screed شمشه طولی
longitudinal section برش طولی
longitudinal sleeper تراورس طولی
aisle گذرگاه طولی
profiled برش طولی
longitudinal studies بررسیهای طولی
longitudinal seam درز طولی
longitudinal valley دره طولی
profile برش طولی
longitudinal turning تراشکاری طولی
longitudinal wave موج طولی
longitudinal stress تنش طولی
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
fake جمع کردن طولی
end play بازی طولی محور
longitudinal دندههای طولی موتور
summits قله در نیمرخ طولی
soon قریبا طولی نکشید
soonest قریبا طولی نکشید
shipshank کوتاه کردن طولی
summit قله در نیمرخ طولی
anchor at short stay لنگر طولی عمودی
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
longitudinal redundancy check مقابله افزونگی طولی
faked جمع کردن طولی
fakes جمع کردن طولی
axial mining مین گذاری طولی
ball thrust bearing یاطاقان طولی ساچمهای
advancing پیشرفت طولی ناو
advances پیشرفت طولی ناو
advance پیشرفت طولی ناو
longitudinal girder شاه تیر طولی
stay بکسل طولی ناو
stayed بکسل طولی ناو
canaliculate دارای پیچهای طولی
formed hole سوراخ درمقطع طولی
x scale مقیاس طولی عکس
longitudinal shearing stress تنش برشی طولی
vertical curve منحنی در نیمرخ طولی
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
axial road جاده طولی منطقه مواصلات
long service line خط طولی زمین در بازی دونفره
abeam امتداد عمود برمحور طولی
vittate دارای راه راههای طولی
form grind سنگ زدن در مقطع طولی
longitudinal reinforcement [فولاد گزاری طولی در بتن]
fake down چیدن طناب به طور طولی
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
trajectories قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
lrc Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
trajectory قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
roll دوران حول محور طولی غلطش
rolled دوران حول محور طولی غلطش
ripsaw اره مخصوص برش طولی چوب
rolls دوران حول محور طولی غلطش
invariance عدم تغییرباقیمانده درتغییرات طولی وخطی
invariability عدم تغییرباقیمانده درتغییرات طولی وخطی
vertical beam چوب [میله] طولی دار [قالی]
tacks گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacking گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
bank دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
banks دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
it wasdone in no time انجام این کار چندان طولی نکشید
tack گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacked گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
pitch altitude زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
expansion bearing تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
included angle زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
wing heavy تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
braking length طول پارگی نخ [طولی از نخ که در اثر وزن خودش پاره شود]
carves بریدن
carving بریدن
sect بریدن
incises بریدن
haggling بریدن
amputation بریدن
incised بریدن
incise بریدن
intercepts بریدن
intercepting بریدن
intercepted بریدن
truncates بریدن
carvings بریدن
decapitate سر بریدن
haggle بریدن
carved بریدن
carve بریدن
decapitated سر بریدن
haggles بریدن
truncating بریدن
decapitation سر بریدن
decapitating سر بریدن
haggled بریدن
intercept بریدن
skive بریدن
rift بریدن
hews بریدن
hewing بریدن
hewed بریدن
mangling بریدن
mangles بریدن
mangle بریدن
hew بریدن
severs بریدن
severing بریدن
severed بریدن
sects بریدن
stags بریدن
truncated بریدن
truncate بریدن
skived بریدن
amputates بریدن
amputated بریدن
amputate بریدن
decapitates سر بریدن
skives بریدن
skiving بریدن
rifts بریدن
stag بریدن
sever بریدن
sunder بریدن
dissever بریدن
detruncate بریدن
defervescence بریدن تب
chopped بریدن
withdrawal بریدن
chop بریدن
withdrawals بریدن
cut off بریدن
stumps بریدن
stumping بریدن
dissevere بریدن
scissoring بریدن
shear بریدن
exsect بریدن
exsind بریدن
exscind بریدن
expeditate بریدن
to cut off بریدن
excision of clause بریدن
gride بریدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com