English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
transpose بطرف دیگر معادله بردن
transposes بطرف دیگر معادله بردن
transposing بطرف دیگر معادله بردن
Other Matches
transposition انتقال اعدادمعلوم بیکسو ومجولات بطرف دیگر معادله فراگذاری
implicit function معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
athwart از طرفی بطرف دیگر
ferries گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferried گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferry گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferrying گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
recursive equations معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
pinches محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinch محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
hale سوی دیگر بردن
dowse پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
skyward بطرف اسمان بطرف بالا
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
telemark پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
quantity equation of exchange یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
chips قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
equations معادله
equation معادله
equation معادله همچندی
potential equation معادله پتانسیل
saving equation معادله پس انداز
schrodinger equation معادله شرودینگر
simple equation معادله خطی
state equation معادله حالتی
definitional equation معادله تعریفی
inhomogeneous equation معادله غیرهمگن
regression equation معادله رگرسیون
redundant equation معادله اضافی
redundant equation معادله زائد
gas equation معادله گاز
reaction equation معادله واکنش
field equation معادله ی میدان
rate equation معادله سرعت
dimensions معادله ابعادی
saha's equation معادله ساها
transformer equation معادله ترانسفورماتور
regression equation معادله برگشت
tetrad equation معادله چهارعنصری
tax equation معادله مالیات
equations معادله همچندی
tax equation معادله مالیاتی
nerst equation معادله نرنست
moment equation معادله لنگر
maxwell equation معادله ماکسول
equate معادله ساختن
equated معادله ساختن
linear equation معادله خطی
laplace's equation معادله لاپلاس
three moment equation معادله سه لنگری
equates معادله ساختن
dimension معادله ابعادی
behavioral equation معادله رفتاری
equation of state معادله حالت
dirac equation معادله دیراک
dispersion equation معادله پاشندگی
continuity equation معادله پیوستگی
equation of equinoxes معادله اعتدالین
empirical equation معادله تجربی
boltzmann equation معادله بولتسمان
boundary equation معادله حدی
bragg's equation معادله براگ
characteristic equation معادله مشخصه
equation solving حل معادله [ریاضی]
equation معادله [ریاضی]
differential equation معادله فاضلهای
behavioral equation معادله کرداری
berthelot equation معادله برتلو
hartree equation معادله هارتری
equation typesetting درج معادله
de broglie equation معادله دوبروی
wierl equation معادله ویرل
wave equation معادله موج
differential equation معادله دیفرانسیل
energy equation معادله انرژی
difference equation معادله تفاضلی
virial equation معادله ویریال
imbibing تحلیل بردن فرو بردن
imbibes تحلیل بردن فرو بردن
imbibed تحلیل بردن فرو بردن
imbibe تحلیل بردن فرو بردن
to push out پیش بردن جلو بردن
van der waals equation معادله وان در والس
differential equation معادله دیفرانسیل [ریاضی]
clausius clapeyron equation معادله کلازیوس- کلاپیرون
quantum wave equation معادله کوانتومی موج
clapeyron clausius equation معادله کلازیوس- کلاپیرون
quasi linear equation معادله شبه خطی
equation of motion معادله حرکت [فیزیک]
reaction equation معادله عکس العمل
equation of continuity معادله همبستگی جریان
partial differential equation معادله دیفرانسیل جزیی
momentum equation معادله مقدار حرکت
quadratic equation معادله درجه دو [ریاضی]
quadratic equation معادله درجه دوم
quadratic e quation معادله درجه دوم
quadratic form معادله درجه دوم
masochism لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
ordinary differential equation [ODE] معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
differential equation معادله متغیر مشتق چیزی
van der waals equation of state معادله حالت وان در والس
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
partial differential equation [PDE] معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای [ریاضی]
into بطرف
levo بطرف چپ
at بطرف
in بطرف
in- بطرف
he was otherwise ordered جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
onwards بطرف جلو
dorsad بطرف پشت
pakkorro بطرف بیرون
without بطرف خارج
to بطرف روبطرف
orients بطرف خاوررفتن
riverward بطرف رودخانه
apporro بطرف جلو
frontwards بطرف جلو
frontward بطرف جلو
aport بطرف چپ کشتی
rearward بطرف عقب
forwards بطرف جلو
to the east of بطرف مشرق
toward بطرف نسبت به
upgrading بطرف بالا
mesal بطرف وسط
mesail بطرف وسط
mediad بطرف وسط
edgewise بطرف لبه
manward بطرف انسان
cephalad متمایل بطرف سر
to win over to one's side بطرف خوداوردن
upgrades بطرف بالا
orienting بطرف خاوررفتن
home بطرف خانه
upgraded بطرف بالا
with بطرف درجهت
homes بطرف خانه
homeward بطرف منزل
eastwards بطرف مشرق
edgeways بطرف جلوباشد
earthwards بطرف زمین
on بعلت بطرف
upgrade بطرف بالا
abaft بطرف عقب
upwards بطرف بالا
upward بطرف بالا
downwards بطرف پائین
atop بطرف بالا
earthward بطرف زمین
orient بطرف خاوررفتن
cityward بطرف شهر
coastward بطرف ساحل
coastwards بطرف ساحل
heavenward بطرف اسمان
southeastward بطرف جنوب شرقی
upthrust حرکت بطرف بالا
upwell بطرف بالا رفتن
stern ward بطرف عقب کشتی
uptilt بطرف بالا کج کردن
ashore بکنار بطرف ساحل
stern wards بطرف عقب کشتی
fronting بطرف جلو روکردن به
nobbling بطرف خود اوردن
front بطرف جلو روکردن به
phototropism گرایش بطرف نور
ap chagi ضربه پا بطرف جلو
outwards بطرف خارج بیرونی
southern جنوبا بطرف جنوب
outward بطرف خارج بیرونی
inwards or inward بطرف داخل بباطن
astern بطرف عقب پسین
northwestwards بطرف شمال غربی
northwardly بطرف شمال شمالی
norther بیشتر بطرف شمال
northeastward بطرف شمال شرقی
downstroke ضربه بطرف پایین
biteuro chagi ضربه پا بطرف اریب
downswing نوسان بطرف پایین
cephalad متمایل بطرف راس
nobbles بطرف خود اوردن
nobbled بطرف خود اوردن
lean تکیه دادن بطرف
leaned تکیه دادن بطرف
leans تکیه دادن بطرف
adaxial متمایل بطرف محور
gravitated متمایل شدن بطرف
gravitating متمایل شدن بطرف
gravitates متمایل شدن بطرف
upstroke خط منبسط بطرف بالا
gravitate متمایل شدن بطرف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com