Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
indefeasible	بطلان ناپذیر
Other Matches
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
defeasance	بطلان
annulation	بطلان
annulment	بطلان
anullment	بطلان
cancelation [American]	بطلان
cancellation	بطلان
nullification	بطلان
recision	بطلان
strilkeout	بطلان
discomfits	بطلان
obliteration	بطلان
oblieration	بطلان
nullity	بطلان
nulity	بطلان
irritancy	بطلان
invalidation	بطلان
discomfit	بطلان
discomfiting	بطلان
discomfited	بطلان
invalidity	بطلان
abrogation	بطلان
letter of dismissal	بطلان
notice to quit	بطلان
withdrawal	بطلان
termination	بطلان
quitting	بطلان
quit	بطلان
notice of termination	بطلان
notice of determination	بطلان
notice of cancellation	بطلان
revocation	بطلان
lay-off	بطلان
dismissal	بطلان
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
rescindable <adj.>	بطلان پذیر
cancellable [British] <adj.>	بطلان پذیر
revocation of probate	بطلان وصیتنامه
nullity proceeding	دعوی بطلان
terminable <adj.>	بطلان پذیر
obliteration	نسخ بطلان
nullity of marriage	بطلان ازدواج
voidable <adj.>	بطلان پذیر
relative nullity	بطلان نسبی
cancelable [American] <adj.>	بطلان پذیر
invalidity	بطلان فساد
absolute nullity	بطلان مطلق
crossest	خط بطلان کشیدن بر
crosses	خط بطلان کشیدن بر
crosser	خط بطلان کشیدن بر
cross	خط بطلان کشیدن بر
callable <adj.>	بطلان پذیر
invalidation of company	بطلان شرکت
annullable <adj.>	بطلان پذیر
defeasance	شرط بطلان یاالقاء
revocation of probate	بطلان وصیتنامهای که قبلا" صحت مفادش تصدیق شده
reductive ad absurdum	روش اثبات بطلان استدلال ازطریق محال بودن نتیجه ان
inappeasable	ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
unalterable	تغییر ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
invariable	تغییر ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
atomic	تجزیه ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com