Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
horizontally
بطور افقی
Search result with all words
flying shore
تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
Other Matches
plane
افقی سطح افق افقی کردن
planed
افقی سطح افق افقی کردن
planes
افقی سطح افق افقی کردن
level
تراز سطح افقی افقی کردن
leveled
تراز سطح افقی افقی کردن
levelled
تراز سطح افقی افقی کردن
planing
افقی سطح افق افقی کردن
levels
تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge
گاوه افقی یاکولاس افقی
irretrievably
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
indisputable
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
immortally
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
indeterminately
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly
بطور ناچیز بطور غیر کافی
abusively
بطور ناصحیح بطور دشنام
improperly
بطور غلط بطور نامناسب
incisively
بطور نافذ بطور زننده
latently
بطور ناپیدا بطور پوشیده
martially
بطور جنگی بطور نظامی
genuinely
بطور اصل بطور بی ریا
indecorously
بطور ناشایسته بطور نازیبا
horizontal
افقی
laterad
افقی
lateral
افقی
tiers
ردیف افقی
horizontal taping
مساحی افقی
cross beam
تیر افقی
horizontal wedge
کولاس افقی
horizontal wedge
گاوه افقی
trunnion
پاشنه افقی
horizontal growth
رشد افقی
transom
الت افقی
cross head
تیر افقی
horizontal section
برش افقی
brise-soleil
پرده افقی
horizontal scrolling
حرکت افقی
horizontal pump
پمپ افقی
tier
ردیف افقی
abscissa
محور افقی
straight
افقی بطورسرراست
horizontal
سطح افقی
horizontal integration
ادغام افقی
horizontal integration
تمرکز افقی
horizontal disparity
ناهمخوانی افقی
horizontal integration
انضمام افقی
plain coordinates
مختصات افقی
straightest
افقی بطورسرراست
brise-soleil
کرکره افقی
jack arch
طاق افقی
straighter
افقی بطورسرراست
trunnion
مفصل افقی
transom
وادار افقی
horizontal polarization
قطبش افقی
transverse plane
صفحه افقی
ordinate
حور افقی
cross level
افقی کردن
yardarm
بازوی افقی
cross-beam
تیر افقی
landscape orientation
تمایل افقی
horizontal mobility
تحرک افقی
rhumb
دایره افقی
horizontal cornice
رخ بام افقی
horizontal loading
کولاس افقی
crosscut saw
اره افقی بر
horizontal crossbar
میله افقی
horizontal candlepower
شمع افقی
cross hatch
هاشور افقی
horizontal boring
سوراخکاری افقی
abscissa
بعد افقی
horizontal hook
قلاب افقی
horizontal combination
ترکیب افقی
putlog or lock
تیر افقی
horizontal plane
صفحه افقی
horizontal arch element
حلقه افقی قوس
horizontal labor mobility
تحرک افقی کارگر
horizon system of coordinates
دستگاه مختصات افقی
horizontal loading
بارگیری افقی کشتیها
horizontal loom
دار افقی
[قالی]
dragon-tie
تیر افقی گوشه ها
vertical loom
دار افقی
[قالی]
horizontal phase control
تنظیم فاز افقی
bar
میله افقی در پرش
x axis
بردار افقی گراف
X coordinate
مختصات بردار افقی
crossbars
تیرک افقی دروازه
crossbar
تیرک افقی دروازه
x plates
صفحات انحراف افقی
common roof
تیرچه افقی خرپا
transverse adduction
نزدیک کردن افقی
transverse abduction
دور کردن افقی
transom
الت افقی کمرکش
grand pianos
پیانوی بزرگ و افقی
horizontal social mobility
تحرک افقی اجتماعی
surge
حرکات افقی اب دریا
surged
حرکات افقی اب دریا
advection
جابجایی افقی هوا
lateral
واقع درخط افقی
surges
حرکات افقی اب دریا
elevators
مکان افقی متحرک
elevator
مکان افقی متحرک
cross grinder
شاه تیر افقی
ridge pole
کش دیرک افقی چادر
roof tree
کش دیرک افقی چادر
cross level
حباب تراز افقی
breastsummer
تیر افقی سردر
lateralrelationship
نسبت در خط افقی از پهلو
horizontal synchronizing
همزمان ساز افقی
laterad
واقع درخط افقی
grand piano
پیانوی بزرگ و افقی
horizontal shearing stress
تنش برش افقی
mean horizontal candlepower
شمع افقی متوسط
bars
میله افقی در پرش
boom
ستون افقی
[کشتی]
horizontal stabilizer
مکان افقی ثابت
spar
ستون افقی
[کشتی]
booming
تیر افقی وصل به بادبان
crosspiece
قسمت افقی وعرضی هر چیزی
booms
تیر افقی وصل به بادبان
windowsill
قسمت افقی لبه پنجره
x axis
محور افقی مختصات یا محورطولها
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
adjustment for horizontal-circle image
تنظیم افقی مرکز تصویر
racing dive
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
ledger
تیر افقی جلو چوبست
crossbars
چوب افقی بالای مانع
yards
بازوی افقی دکل ناو
crossbar
چوب افقی بالای مانع
ledgers
تیر افقی جلو چوبست
boomed
تیر افقی وصل به بادبان
western roll
غلطیدن افقی از روی میله
chitary jireugi
ضربه مشت موازی یا افقی
transit compass
الت سنجش گوشههای افقی
foward speed
همنه سرعت در صفحه افقی
axis
برای مختصات افقی در گراف
scan
یکی ازخط وط افقی فسفری
bar
چوب افقی بالای مانع
scanned
یکی ازخط وط افقی فسفری
bars
چوب افقی بالای مانع
scans
یکی ازخط وط افقی فسفری
horizontal event numbering
شماره گذاری افقی وقایع
yard
بازوی افقی دکل ناو
boom
تیر افقی وصل به بادبان
wale
تیر افقی انتخاب کردن
twisting
دوران حول محور افقی پیچش
twist
دوران حول محور افقی پیچش
horizontal drilling and milling machine
دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
lateral
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
twists
دوران حول محور افقی پیچش
row
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
rowed
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
breast
چوب افقی پایین دار
[قالی]
sliding wedge
تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
bail
چوب کوتاه افقی روی پایه
horizontal tab
حرکت مکان نما به صورت افقی
mid span
مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
validity
بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
warp beam
چوب افقی بالای دار
[قالی]
x amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
trabeation
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
x axis
محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
orientation
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
outhaul
طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
advection
حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
bowled
باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
purlin
قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
raster scan graphics
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
planche
وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
side cast
پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
treadmills
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmill
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
purline
قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
spreader
میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
potter wheel
صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
planimetric
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
two-dimensional
آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
jetstream
باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
dish rag
حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
femur
[نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
ledger board
تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
panning
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
scan
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
irrevocably
بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
topping lift
طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
theodolite
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
variation
زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
theodolites
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
tipping
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com