Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
periphrastically
بطور طولانی
Other Matches
fiber
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
extensions
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
irretrievably
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
lusciously
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
agelong
طولانی
longed
طولانی
longer
طولانی
shorter
طولانی نه
prolongs
طولانی
protracted
طولانی
longs
طولانی
short
طولانی نه
long
طولانی
longsome
طولانی
longest
طولانی
prolix
طولانی
prolong
طولانی
of long standing
طولانی
long-
طولانی
great
طولانی
prolonging
طولانی
greatest
طولانی
shortest
طولانی نه
great-
طولانی
poorly
بطور ناچیز بطور غیر کافی
grossly
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
indeterminately
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
immortally
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
extends
طولانی تر کردن
longs
طولانی طویل
telephoned
در یک مسافت طولانی
long play
صفحه طولانی
as long as
بمدت طولانی
telephoning
در یک مسافت طولانی
gangling
طولانی و دراز
extending
طولانی تر کردن
extend
طولانی تر کردن
prolong
طولانی کردن
telephones
در یک مسافت طولانی
long
طولانی طویل
blue moon
مدت طولانی
telephone
در یک مسافت طولانی
elongation
طولانی کردن
hold over
<idiom>
طولانی نگهداشتن
long-
طولانی طویل
longed
طولانی طویل
prolongs
طولانی کردن
longest
طولانی طویل
prolonging
طولانی کردن
longer
طولانی طویل
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
strip
ماده طولانی نازک
long recoil
عقب نشینی طولانی
long tail liability
تعهد طولانی مدت
livelong
طولانی وخسته کننده
lengthen
طولانی کردن کشیدن
protracted war
استراتژی نبرد طولانی
prolongation
طولانی کردن تطویل
marathon
جلسه گروهی طولانی
marathons
جلسه گروهی طولانی
gabfest
محاوره طولانی و مفصل
prolegomenous
دارای مقدمه طولانی
degressive burning
سوختن طولانی خرج
symphony
قطعه طولانی موسیقی
symphonies
قطعه طولانی موسیقی
lengthened
طولانی کردن کشیدن
lengthening
طولانی کردن کشیدن
slots
سوراخ طولانی و باریک
long-drawn-out
بیش از اندازهی طولانی
slot
سوراخ طولانی و باریک
heatwaves
هوای گرم طولانی
slotting
سوراخ طولانی و باریک
lengthens
طولانی کردن کشیدن
scrolls
نوشته یافهرست طولانی
scroll
نوشته یافهرست طولانی
heatwave
هوای گرم طولانی
swigged
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
We have a long journey before us .
مسافرت طولانی در پیش داریم
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
long distance
با شعاع عمل زیاد طولانی
swig
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swiping
حرکت جاروبی جرعه طولانی
go long
تلاش درپاس طولانی بجلو
prolongate
طولانی کردن امتداد دادن
swiped
حرکت جاروبی جرعه طولانی
swipe
حرکت جاروبی جرعه طولانی
To live a long life .
عمر طولانی (زیاد ) کردن
prolonger
تاخیر دهنده طولانی کننده
long-distance
با شعاع عمل زیاد طولانی
swigging
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
T link
اتصال سریع و طولانی داده
streams
جریان طولانی داده سری
macrobiotics
دانش طولانی کردن عمر
streamed
جریان طولانی داده سری
swigs
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long game
بازی با لزوم ضربههای طولانی
stream
جریان طولانی داده سری
abusively
بطور ناصحیح بطور دشنام
latently
بطور ناپیدا بطور پوشیده
improperly
بطور غلط بطور نامناسب
incisively
بطور نافذ بطور زننده
genuinely
بطور اصل بطور بی ریا
indecorously
بطور ناشایسته بطور نازیبا
martially
بطور جنگی بطور نظامی
stall
حفظ گوی برای مدت طولانی
The outcome of the long struggle .
نتیجه این مبا رزه طولانی
dromos
[راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
long iron
چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
grand touring car
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
to give a long recital of something
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
stalling
حفظ گوی برای مدت طولانی
archive
ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
extensions
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
outstay
بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
extension
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
storage
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
phones
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoned
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
point race
مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
phone
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoning
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phugoid oscillation
نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
skip breathing
حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
He swigged the beer in four gulps.
او
[مرد]
آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
long base method
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
stationery
صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
hyphenation
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
pseudo random
رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
off roader
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
prescriptions
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
papered
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papers
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papering
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
burn in
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
space
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
spaces
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
segments
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
segment
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
edge
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edges
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
latest event time
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
irrevocably
بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
flight
پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
broadband
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
inexplicably
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
thick Ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
wideband
روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند
degressive burning
اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
protracted war
جنگ طولانی جنگ دراز مدت
complex
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complexes
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
macbinary
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
phosphor
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
cisc
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
retardation
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
lastingly
بطور پا بر جا
atilt
بطور کج
flabbily
بطور شل و ول
loosely
بطور شل یا ول
wetly
بطور تر
meanly
بطور بد
streakily
بطور خط خط
transtively
بطور
confusedly
بطور در هم و بر هم
catercornered
بطور مورب
cannily
بطور عاقلانه
dingily
بطور تیره
catercorner
بطور مورب
disconnectedly
بطور منفصل
destructively
بطور مخرب
chimerically
بطور واهی
doubliy
بطور مضاعف
plaintively
بطور غم انگیز
digressively
بطور منحرف
plenarily
بطور کامل
cardinally
بطور مهم
by way of exception
بطور استثناء
dispersedly
بطور متفرق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com