Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
awry
بطور مایل
aslant
بطور مایل
obliquely
بطور مایل
Search result with all words
backswept
برگشته بطور مایل واریب
raker
تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
Other Matches
irretrievably
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
indisputable
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
immortally
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
indeterminately
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly
بطور ناچیز بطور غیر کافی
abusively
بطور ناصحیح بطور دشنام
improperly
بطور غلط بطور نامناسب
martially
بطور جنگی بطور نظامی
incisively
بطور نافذ بطور زننده
latently
بطور ناپیدا بطور پوشیده
genuinely
بطور اصل بطور بی ریا
indecorously
بطور ناشایسته بطور نازیبا
sloping
مایل
mile
مایل
skews
مایل
skewing
مایل
skew
مایل
oblique
مایل کج
pitching
مایل
nothing loath
مایل
rathe
مایل
rath
مایل
gauche
مایل
willful
مایل
bevelled
مایل
slanting
مایل
oblique
مایل
inclined
مایل
miles
مایل
agreeable
مایل
bevel
پخ مایل
inclinable
مایل
studious to do a thing
مایل
desirous
مایل
studious of doing a thing
مایل
declivous
مایل
f. of books
مایل به کت اب
loxodrome
خط مایل
lickerish
مایل
sidling
مایل
interested
مایل
bevel
مایل
propense
مایل
italic
مایل
willing
مایل
sideling
مایل
slantingly
کج یا مایل
whitey
مایل به سفید
reddish
مایل بقرمز
whity
مایل به سفید
incline plane
سطح مایل
he is f. her
مایل اوست
inclined face of dam
نمای مایل سد
inclined compression
فشار مایل
caramel
مایل به قرمز
inclined drilling
حفاری مایل
geographical mile
مایل جغرافیایی
greeny
مایل بسبز
fonder
مایل مشتاق
bluish
مایل به ابی
fond
مایل مشتاق
he has a good mind
مایل است
blueish
مایل به ابی
solicitous
مایل نگران
solicitously
مایل نگران
recessive
مایل ببازگشت
comatant
مایل بجنگ
he was found of her
مایل او بود
caramels
مایل به قرمز
xanthic
مایل به زردی
fondest
مایل مشتاق
gaff
میله مایل
solicitous to go
مایل به رفتن
bitterish
مایل به تلخی
side flow weir
سر ریز مایل
purplish
مایل به ارغوانی
the mast has raked
مایل شدن
the mast has raked
مایل کردن
centripetal
مایل به مرکز
three point perspective
پرسپکتیو مایل
nautical miles
مایل دریایی
nautical mile
مایل دریایی
likes
مایل بودن
liked
مایل بودن
greyish
مایل به خاکستری
chamfer
مایل شدن
yellowish
مایل بزردی
sourish
مایل به ترشی
cant
سطح مایل
lief
مطلوب مایل
slant range
برد مایل
purply
مایل به ارغوانی
like
مایل بودن
mile ohm
مایل- اهم
statute mile
مایل رسمی
oblique rotation
چرخش مایل
oblique section
مقطع مایل
albescent
مایل به سفیدی
oblique perspective
پرسپکتیو مایل
oblique lattice
شبکه مایل
oblique system
سیستم مایل
aslant
حرکت مایل
flavescent
مایل بزردی
viridescent
مایل به سبز
oblique projection
تصویر مایل
to incline to green
یا مایل بودن
wilful
مشتاق مایل
oppositive
مایل به ضدیت
inclined barrel arch
طاق گهوارهای مایل
rubicund
رنگ مایل به قرمز
hoary
سفید مایل به خاکستری
sloping barrel vault
سقف گهوارهای مایل
sloping barrel vault
طاق ضربی مایل
they canŠif they so wishŠ.....
اگر مایل باشندمیتوانند...........
mph
مخفف مایل در ساعت
brownish
مایل به قهوهای یاخرمایی
i am unwilling to go
مایل نیستم بروم
bay
سرخ مایل به قرمز
bayed
سرخ مایل به قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
bays
سرخ مایل به قرمز
scarlet
قرمز مایل به زرد
tattletale gray
سفید مایل بخاکستری
swart
سبزه مایل به سیاه
roll piercing process
روش نورد مایل
to be prepared to go
مایل به رفتن بودن
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
reddish
مایل بسرخی زننده
isabella
زرد مایل به خاکستری
pea green
زرد مایل بسبز
suntan
قهوه مایل بسرخ
suntans
قهوه مایل بسرخ
pinkish
مایل به رنگ صورتی
auburn
قهوهای مایل به قرمز
umber
قهوه ای مایل به زرد
green with a blue tint
سبز مایل به ابی
blackish
مایل به سیاه تیره
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
oblimin rotation
چرخش مایل کمینه
oblimax rotation
چرخش مایل بیشینه
canescent
سفید مایل به تار
low oblique
عکس مایل پایین
cuesta
جلگه مایل یااریب
loxodromics
کشتی رانی در خط مایل
luteovirescent
زرد مایل بسبز
homosexuals
مایل به جنس خود
homosexual
مایل به جنس خود
isabel
زرد مایل به خاکستری
grege
اردهای مایل به خاکستری
griseous
خاکستری مایل به ابی
he was not inclined to go
مایل برفتن نبود
buffyy
مایل به رنگ نخودی
he is not willing to go
مایل برفتن نیست
inclined shear plane
سطح برش مایل
inclined coil meter
سنجه با پیچک مایل
inclined barrel arch
طاق ضربی مایل
he was found of her
باو مایل بود
incilnable to do something
مایل کردن بکاری
he is indisposed to go
مایل نیست برود
declined
مایل شدن رو بزوال گذاردن
mahogany
رنگ قهوهای مایل به قرمز
nautical miles
مایل دریایی معادل 0581متر
nautical mile
مایل دریایی معادل 0581متر
mikado
رنگ زرد مایل به قرمز
ti turn in
سوی پایین مایل بودن
sea green
رنگ سبز مایل بابی
tawniest
تیره زرد مایل بقهوهای
tawny
تیره زرد مایل بقهوهای
rufous
بور خرمایی مایل بقرمز
luridly
رنگ زرد مایل به قرمز
ruffous
بور خرمایی مایل بقرمز
petunias
رنگ قرمز مایل بابی
tawnier
تیره زرد مایل بقهوهای
shell pink
رنگ قرمز مایل به زرد
decline
مایل شدن رو بزوال گذاردن
slate blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
slate black
رنگ ارغوانی مایل بسیاه
declines
مایل شدن رو بزوال گذاردن
teal blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
lurid
رنگ زرد مایل به قرمز
loxodromic
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
hoar
سفید مایل به خاکستری موسفید
declining
مایل شدن رو بزوال گذاردن
matelot
رنگ ابی مایل بقرمز
taupe
رنگ خاکستری مایل به قهوهای
indian red
خاک سرخ مایل بزرد
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
oxford blue
ابی سیر مایل به ارغوانی
pansies
رنگ قرمز مایل به ابی
pansy
رنگ قرمز مایل به ابی
raisin
رنگ قرمز مایل به ابی
gooseberries
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
What's the charge per mile?
اجاره هر مایل چقدر است؟
peacock blue
رنگ ابی مایل بسبز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com