Dictiornary-Farsi | بطور کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (15 milliseconds)

English	Persian
in miniature	بطور کوچک
pettily	بطور کوچک


Search result with all words

joint	دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
bain-marie	[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
double boiler	[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
waterbath	[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water bath	[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water quench	[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
Other Matches

petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
irretrievably	بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably	بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously	بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
indisputable	بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously	بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly	بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
immortally	بطور فنا ناپذیر بطور باقی
grossly	بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly	بطور ناچیز بطور غیر کافی
indeterminately	بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
genuinely	بطور اصل بطور بی ریا
incisively	بطور نافذ بطور زننده
indecorously	بطور ناشایسته بطور نازیبا
improperly	بطور غلط بطور نامناسب
abusively	بطور ناصحیح بطور دشنام
martially	بطور جنگی بطور نظامی
latently	بطور ناپیدا بطور پوشیده
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
inexplicably	بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
davit	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
ponceau	پل کوچک
weenier	کوچک
fractional	کوچک
venule	رگ کوچک
weeniest	کوچک
half pint	کوچک
weeny	کوچک
petit	کوچک
cerebellum	مخ کوچک
exiguousness	کوچک
dinky	کوچک
ickle	کوچک
plumelet	پر کوچک
canis minoris	سگ کوچک
minus cule	کوچک
puny	کوچک
minor	کوچک
minuscule	کوچک
pint size	کوچک
plumule	پر کوچک
pint-size	کوچک
culvert	پل کوچک
culverts	پل کوچک
imminution	کوچک
canis minor	سگ کوچک
runty	کوچک
short ton	تن کوچک
dimmers	کوچک
petty	کوچک
bantams	کوچک
tiddliest	کوچک
pilule	حب کوچک
seed bud	پر کوچک
pillule	حب کوچک
tiddly	کوچک
pipsqueaks	کوچک
fortalice	دژ کوچک
minute	کوچک
pipsqueak	کوچک
diminutive	کوچک
bantam	کوچک
little	کوچک
weensy	کوچک
thumbnails	کوچک
thumbnail	کوچک
micro	کوچک
smallest	کوچک
tiddlier	کوچک
micros	کوچک
floret	گل کوچک
whiffet	سگ کوچک
small fry	کوچک
small	کوچک
gracile	کوچک
smaller	کوچک
streakily	بطور خط خط
confusedly	بطور در هم و بر هم
meanly	بطور بد
flabbily	بطور شل و ول
atilt	بطور کج
transtively	بطور
wetly	بطور تر
loosely	بطور شل یا ول
lastingly	بطور پا بر جا
bambino	بچه کوچک
sprays	شاخه کوچک
cay	جزیره کوچک
canula	میل کوچک
banneret	پرچم کوچک
cellule	سلول کوچک
spraying	شاخه کوچک
sprayed	شاخه کوچک
eyelet	چشم کوچک
chiffonier	اشکاف کوچک
smallholding	زمین کوچک
cam	تپه کوچک
cams	تپه کوچک
smallholdings	زمین کوچک
chainlet	زنجیر کوچک
cod	کیسه کوچک
muskets	شاهین کوچک نر
cellule	حجره کوچک
musket	شاهین کوچک نر
eyelets	چشم کوچک
pedicel	پای کوچک
bight	خلیج کوچک
burp gun	تفنگ کوچک
jaunt	مسافرت کوچک
buckler	سپر کوچک
petty offence	جرم کوچک
brooklet	جوی کوچک
branchlet	شاخه کوچک
Just a small portion.	یک پرس کوچک
bourne	نهر کوچک
a small car	یک اتومبیل کوچک
bourn	نهر کوچک
blockette	کنده کوچک
piggy bank <idiom>	بانک کوچک
statuette	مجسمه کوچک
petit mal	صرع کوچک
caster	چرخ کوچک
pockets	کوچک جیبی
cannikin	پیمانه کوچک
pocket	کوچک جیبی
bantling	بچه کوچک
canikin	پیمانه کوچک
camarilla	اطاق کوچک
cablet	کابل کوچک
cabana	خانه کوچک
cove	: خلیج کوچک
coves	: خلیج کوچک
barbule	موی کوچک
phlyctenule	تاول کوچک
statuettes	مجسمه کوچک
spray	شاخه کوچک
crosslet	خاج کوچک
a building of small scale	عمارت کوچک
chapels	کلیسای کوچک
chapel	کلیسای کوچک
fibulas	ساق کوچک
fibulae	ساق کوچک
fibula	ساق کوچک
forenames	نام کوچک
forename	نام کوچک
first names	نام کوچک
mini-	در معنای کوچک
hillock	تپه کوچک
crosslet	صلیب کوچک
crownet	تاج کوچک
onager	گورخر کوچک
molehills	تپه کوچک
molehill	تپه کوچک
hillocks	تپه کوچک
first name	نام کوچک
tinier	بسیار کوچک
tinier	کوچک ناچیز
small-scale	مقیاس کوچک
small scale	مقیاس کوچک
deerlet	گوزن کوچک
infinitesimal	بی نهایت کوچک
infinitesimal	بینهایت کوچک
tiniest	کوچک ناچیز
tiniest	بسیار کوچک
tiny	کوچک ناچیز
kegs	چلیک کوچک
oliver	چکش کوچک
cruets	تنگ کوچک
cruet	تنگ کوچک
abaciscus	موزائیک کوچک
aedicule	پرستشگاه کوچک
aedicula	پرستشگاه کوچک
tiny	بسیار کوچک
cirque	دایره کوچک
booms	تیر کوچک
alleys	خیابان کوچک
alley	خیابان کوچک
crafts	شناوه کوچک
craft	شناوه کوچک
small country town	شهرستان کوچک
figurines	پیکر کوچک
figurine	پیکر کوچک
papilla	برامدگی کوچک
alleyways	خیابان کوچک
colonnette	ستون کوچک
coffeehouse	کافه کوچک
booming	تیر کوچک
boomed	تیر کوچک