Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (9 milliseconds)
English
Persian
ulterior
بعدی
succeeding
بعدی
second thoughts
بعدی
further
بعدی
furthered
بعدی
furthering
بعدی
furthers
بعدی
subsequent
بعدی
future
بعدی
puisne
بعدی
serotine
بعدی
Other Matches
projecting
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
three dimensional
سه بعدی
solids
سه بعدی
three dimentional
سه بعدی
two-dimensional
دو بعدی
tridimensional
سه بعدی
solid
سه بعدی
spatial
سه بعدی
unidimensional
تک بعدی
unidimensional
یک بعدی
three-dimensional
سه بعدی
one dimentional
یک بعدی
one dimentional
تک بعدی
cubical
سه بعدی
two dimensional
دو بعدی
three dimensional lattice
شبکه سه بعدی
two demensional chromatography
کروماتوگرافی دو بعدی
three dimentional array
ارایه سه بعدی
three dimensional polymer
بسپار سه بعدی
two dimensional lattice
شبکه دو بعدی
two dimensional array
ارایه دو بعدی
triaxial test
ازمایش سه بعدی
four dimensional
چهار بعدی
stereoscope
سه بعدی نما
tridimensionality
حالت سه بعدی
holographic image
نمایی از شی سه بعدی
tother
نفر بعدی
aftereffect
اثر بعدی
deep space
فضای سه بعدی
feeder report
گزارشات بعدی
follow up
اماد بعدی
follow up
اقدامات بعدی
follow up supply
اماد بعدی
one dimensional array
ارایه یک بعدی
immediate destination
مقصد بعدی
n cube
مکعب N بعدی
latter day
روز بعدی
multidimentional
چند بعدی
solid geometry
هندسه سه بعدی
space frame
قاب سه بعدی
tother
بعدی دیگر
t' other
نفر بعدی
t' other
بعدی دیگر
succeeding generation
نسل بعدی
subsere
توالی بعدی
stereoscopic vision
دید سه بعدی
versatile
چند بعدی
stereognosis
ادراک سه بعدی
hologram
تصویر سه بعدی
holograms
تصویر سه بعدی
aftertaste
لذت بعدی
aftertastes
لذت بعدی
multidimensional
چند بعدی
aftermath
عواقب بعدی
illusiansm
نقاشی سه بعدی
after-effect
تاثیر بعدی
dosseret
بلوک سه بعدی
3D analysis
بررسی سه بعدی
3D analysis
آنالیز سه بعدی
unidimensionality
یک بعدی بودن
after-effects
تاثیر بعدی
Turn left at the next corner.
سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
flattest
فایل دو بعدی از داده ها
flat
فایل دو بعدی از داده ها
depth quening
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
post indexing
فهرست سازی بعدی
post indexing
شاخص گذاری بعدی
three dimentional spreadsheet
صفحه گسترده سه بعدی
second best
نفر بعدی درجه دو
perspective space
نمایش فضای سه بعدی
afterimage
تصویر بعدی چیزی
space time
دستگاه چهار بعدی
ulterior plans
تدابیر اجل بعدی
bins
بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin
بلوک سه بعدی الکترونیکی
aftereffect
اثر بعدی داور
second-best
نفر بعدی درجه دو
increment
حرکت به محل بعدی
isometric Projection
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
increments
حرکت به محل بعدی
color solid
سه بعدی رنگ نما
next state function
تابع حالت بعدی
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
reticulated
دارای شبکه سه بعدی فریف
Turn right at the next corner.
سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
z axis
بردار عمق در گراف سه بعدی
generic
نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
four address instruction
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
three-dimensional space
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
her next was a merchant
شوهر بعدی وی بازرگان بود
multidimensional
دارای خصوصیت چند بعدی
perspectives
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
rain check
نوید یا قول دعوت بعدی
epiphenomenon
علائم بعدی و ثانوی مرض
solid angle
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
perspective
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
afterborn
زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
on
گویی که هدف ضربه بعدی است
stereophotography
عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
umlaut
ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
photogene
انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
fogging
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
operation
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
solids
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
to take a rain check
[ raincheck]
on an offer
[American E]
رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
solid
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
damping factor
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
posthypnotic
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
Turn right at the next corner.
سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
contour template
مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
soft return
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
fetches
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetched
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
avalanches
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
avalanche
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
arrays
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
I'm looking forward to your next email.
من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
geometry and rendering
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
array
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
shift forward
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
countering
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
countered
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
counter
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
paraboloid
شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
line flyback
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
model geometric
نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
newer
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
dispatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
new-
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
dispatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
hidden
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
dispatch
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
When is the next train to Oxford?
چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
multiple
نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
despatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
newest
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
chaining
ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
formed
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
ball is in your court
<idiom>
[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
link
لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
registers
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
peremptory undertaking
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
forwarded
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
registering
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
culls
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
forward
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
horizontal
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
culling
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
vertex
نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
culled
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
cull
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
VRML
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
propagate
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
storing
ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
marred
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
hang
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hangs
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
fetches
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetched
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
store
ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
succeeding spot
نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
shifted
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
propagates
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
mar
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
register
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
marring
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
shifts
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shift
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
word wrap
حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
telegony
انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
chains
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
sequence
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
chord plane
صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
chain
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
carrying
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carried
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
sequences
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
carries
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
IAR
ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است
spatial measurement
روش ای که به کامپیوتر امکان میدهد تا محل نشانه گر را در سه بعدی پیدا کند
microprogram
ثباتی که آدرس ریز دستور بعدی که اید اجرا شود را دارد.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com