English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
English Persian
prompt بفعالیت واداشتن
prompted بفعالیت واداشتن
prompts بفعالیت واداشتن
operate بفعالیت واداشتن
operated بفعالیت واداشتن
operates بفعالیت واداشتن
Other Matches
putting بفعالیت پرداختن
puts بفعالیت پرداختن
put بفعالیت پرداختن
activate بفعالیت پرداختن
activated فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
activates فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
activating فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
to set on واداشتن
stand واداشتن
causes واداشتن
put through واداشتن
causing واداشتن
cause واداشتن
wrests واداشتن
wresting واداشتن
wrested واداشتن
wrest واداشتن
elate به شجاعت واداشتن
reanimate به شجاعت واداشتن
hearten به شجاعت واداشتن
actuate به عمل واداشتن
helotize بغلامی واداشتن
laying of setts واداشتن سنگها
encourage به شجاعت واداشتن
countenance [encourage] به شجاعت واداشتن
embolden به شجاعت واداشتن
stints بقناعت واداشتن
appoints گماشتن واداشتن
stint بقناعت واداشتن
appoint گماشتن واداشتن
up end راست نشاندن یا واداشتن
ranges به نظم وترتیب واداشتن
to lead a person a d. کسیرابه رقاصی واداشتن
range به نظم وترتیب واداشتن
pricked با سیخونک بحرکت واداشتن
prick با سیخونک بحرکت واداشتن
putting منصوب کردن واداشتن
puts منصوب کردن واداشتن
put منصوب کردن واداشتن
pricks با سیخونک بحرکت واداشتن
pricking با سیخونک بحرکت واداشتن
ranged به نظم وترتیب واداشتن
dragoon بزور شکنجه بکاری واداشتن
slap together <idiom> به عجله وبی مراقبت واداشتن
galvanize تحریک کردن به حرکت واداشتن
dragoons بزور شکنجه بکاری واداشتن
encourages ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
encouraged ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
encourage ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
pit به رقابت واداشتن هسته میوه را دراوردن
pits به رقابت واداشتن هسته میوه را دراوردن
to drink to a person نخست خودنوشیدن وسپس دیگریرابنوشیدن واداشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com