Dictiornary-Farsi | بقرار هر نفری هر راس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 84 (6 milliseconds)

English	Persian
percapita	بقرار هر نفری هر راس


Other Matches

century	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board	کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
percent	بقرار در صد
to keep an appointment	بقرار
perdiem	بقرار روزی
per annum	بقرار هر سال
at	بقرار سرتاسر
According to the riport .	بقرار این گزارش
Their names are as follows .	اسامی آنها بقرار زیر است
percentile	محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
triumvirates	سه نفری
triumvirate	سه نفری
percapita	نفری
threesomes	سه نفری
threesome	سه نفری
triumvier	سه نفری
single	تنها یک نفری
parleys	گفتگوی دو نفری
duopoly	انحصار دو نفری
duumvirate	حکومت دو نفری
folie a deux	جنون دو نفری
quintette	پنج نفری
parleying	گفتگوی دو نفری
parleyed	گفتگوی دو نفری
parley	گفتگوی دو نفری
tandem	درشکه دو نفری
trios	سه نفری سه تایی
trio	سه نفری سه تایی
threesomes	بازی سه نفری
threesome	بازی سه نفری
quintets	پنج نفری
tandems	درشکه دو نفری
dialogues	مکالمهء دو نفری
dialogue	مکالمهء دو نفری
quintet	پنج نفری
heptarchy	حکومت هفت نفری
monolog	تک سخنگویی صحبت یک نفری
morrice	نوعی رقص شش نفری
morris	نوعی رقص شش نفری
pleiad	دسته هفت نفری
stichomythia	سوال وجواب در نفری
decurion	رئیس دسته ده نفری
septet	دسته هفت نفری
counsel	مشاوره دو نفری مشورت
delire a quatre	هذیان چهار نفری
monologues	تک سخنگویی صحبت یک نفری
counseled	مشاوره دو نفری مشورت
monologue	تک سخنگویی صحبت یک نفری
counsels	مشاوره دو نفری مشورت
counselled	مشاوره دو نفری مشورت
counselling	مشاوره دو نفری مشورت
foursomes	بازی گلف چهار نفری
foursome	بازی گلف چهار نفری
petit jury	هیئت منصفه دوازده نفری
tarantella	رقص تند دو نفری ایتالیایی
strength	قدرت رزمی استعداد نفری
madrigals	سرود عاشقانه چند نفری
duumvir	شریک رتبه حکومت دو نفری
strengths	قدرت رزمی استعداد نفری
septette	دسته هفت نفری هفتگانه
roomette	اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
madrigal	سرود عاشقانه چند نفری
quadrilles	نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrille	نوعی بازی ورق چهار نفری
rigaudon	رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon	رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
omber	نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
ombre	نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
squad	گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squads	گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
octet	دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
string quartets	ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet	ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
tetrarchy	یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
quintet	قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette	قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets	قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
adagio	رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
all but a few	همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
They were walking three abreast.	سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
quadrumvir	انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
manspace	جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی