Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (1 milliseconds)
English
Persian
stint
بقناعت واداشتن
stints
بقناعت واداشتن
Other Matches
contentedly
بارضایت بقناعت
stand
واداشتن
cause
واداشتن
causes
واداشتن
causing
واداشتن
wresting
واداشتن
wrested
واداشتن
wrest
واداشتن
to set on
واداشتن
wrests
واداشتن
put through
واداشتن
countenance
[encourage]
به شجاعت واداشتن
hearten
به شجاعت واداشتن
encourage
به شجاعت واداشتن
embolden
به شجاعت واداشتن
elate
به شجاعت واداشتن
helotize
بغلامی واداشتن
actuate
به عمل واداشتن
laying of setts
واداشتن سنگها
reanimate
به شجاعت واداشتن
prompts
بفعالیت واداشتن
operate
بفعالیت واداشتن
appoints
گماشتن واداشتن
operated
بفعالیت واداشتن
prompted
بفعالیت واداشتن
appoint
گماشتن واداشتن
prompt
بفعالیت واداشتن
operates
بفعالیت واداشتن
putting
منصوب کردن واداشتن
to lead a person a d.
کسیرابه رقاصی واداشتن
puts
منصوب کردن واداشتن
ranged
به نظم وترتیب واداشتن
put
منصوب کردن واداشتن
pricks
با سیخونک بحرکت واداشتن
pricking
با سیخونک بحرکت واداشتن
pricked
با سیخونک بحرکت واداشتن
range
به نظم وترتیب واداشتن
ranges
به نظم وترتیب واداشتن
prick
با سیخونک بحرکت واداشتن
up end
راست نشاندن یا واداشتن
galvanize
تحریک کردن به حرکت واداشتن
slap together
<idiom>
به عجله وبی مراقبت واداشتن
encouraged
ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
encourage
ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
encourages
ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
dragoons
بزور شکنجه بکاری واداشتن
dragoon
بزور شکنجه بکاری واداشتن
pit
به رقابت واداشتن هسته میوه را دراوردن
pits
به رقابت واداشتن هسته میوه را دراوردن
to drink to a person
نخست خودنوشیدن وسپس دیگریرابنوشیدن واداشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com