English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
English Persian
prevocalic بلافاصله قبل از حرف صدادار
Other Matches
snant صدادار
vowels صدادار
vowel صدادار
riptide جریان اب صدادار
phonofilm فیلم صدادار
phonic جسم صدادار
vocalic صدادار صوتی
vocalical صدادار صوتی
at that [at that provocation] <adv.> بلافاصله
thereat <adv.> بلافاصله
thereupon <adv.> بلافاصله
short notice بلافاصله
subsequently <adv.> بلافاصله
as a result <adv.> بلافاصله
consequently <adv.> بلافاصله
direct <adj.> بلافاصله
unintermediate <adj.> بلافاصله
instantaneous <adj.> بلافاصله
immediate <adj.> بلافاصله
intuitive <adj.> بلافاصله
next in fornt of بلافاصله درجلو
umlaut ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
intervocalic واقع میان دو حرف صدادار بین الهجائین
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
to be available for delivery at short notice بلافاصله قابل تحویل بودن
postvocalic بلافاصله بعد از حرف با صدا
postconsonantal بلافاصله بعد از حرف بیصدا
half volley ضربه بلافاصله پس ازتماس توپ با سطح
macron علامت "-" که بالای حروف صدادار گذارده میشود تاصدای ان بلندتر شود
pocket judgment سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
an حرف a در جلو حروف صدادار و جلو حرف Hبصورت an استعمال میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com