English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English Persian
to get up بلندکردن ترتیب دادن
Other Matches
ennobling شرافت دادن بلندکردن
ennobles شرافت دادن بلندکردن
ennobled شرافت دادن بلندکردن
ennoble شرافت دادن بلندکردن
televise درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televising درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
sequences ترتیب دادن
to map out ترتیب دادن
dresses ترتیب دادن
sequence ترتیب دادن
arrengement ترتیب دادن
ordain ترتیب دادن
ordained ترتیب دادن
ordaining ترتیب دادن
dress ترتیب دادن
ordains ترتیب دادن
arranged ترتیب دادن اراستن
arrange ترتیب دادن اراستن
arranges ترتیب دادن اراستن
arranging ترتیب دادن اراستن
to arrange matters ترتیب دادن امور
adhibit ترتیب دادن پذیرفتن
pre arrenge از پیش ترتیب دادن
pre arrange از پیش ترتیب دادن
marshaled به ترتیب نشان دادن
To arrange (fix up) something. ترتیب کاری را دادن
marshaling به ترتیب نشان دادن
prearrange قبلا ترتیب دادن
marshals به ترتیب نشان دادن
marshalled به ترتیب نشان دادن
marshal به ترتیب نشان دادن
agreeing ترتیب دادن درست کردن
agree ترتیب دادن درست کردن
agrees ترتیب دادن درست کردن
preordain قبلا وقوع امری را ترتیب دادن
structures ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
range قرار دادن متن در یک ترتیب معین
ranges قرار دادن متن در یک ترتیب معین
alphabetize قرار دادن به ترتیب حروف الفبا
structuring ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
structure ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
ranged قرار دادن متن در یک ترتیب معین
collate مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
to dress a salad with mayonnaise مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
collates مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collated مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collating مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
printed روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
prints روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
print روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
schedules ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
extolling بلندکردن
heft بلندکردن
extols بلندکردن
rears بلندکردن
rearing بلندکردن
reared بلندکردن
pickup بلندکردن
rear بلندکردن
removing بلندکردن
removes بلندکردن
loft بلندکردن
extolled بلندکردن
lofts بلندکردن
remove بلندکردن
extol بلندکردن
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
enhanced زیادکردن بلندکردن
enhancing زیادکردن بلندکردن
enhances زیادکردن بلندکردن
shoot up <idiom> ناگهانی بلندکردن
to raise a dust گردوخاک بلندکردن
louden صدا را بلندکردن
to kick up dust خاک بلندکردن
enhance زیادکردن بلندکردن
lifted یک وهله بلندکردن بار
he wants stirring up برای بلندکردن بایدسیخش زد
lifts یک وهله بلندکردن بار
lift یک وهله بلندکردن بار
lifting یک وهله بلندکردن بار
enthrones برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroning برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrone برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
pile driver ماشین یا دستگاه بلندکردن الوار
enthroned برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
luff قلاب مخصوص بلندکردن چیزهای سنگین
sticks خطای بلندکردن چوب بیش ازحد نشانه
hay fork چنگال مخصوص بلندکردن بسته علف ویونجه
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
statue of liberty play بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
reduce تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
assortments ترتیب
sequence ترتیب
ataxic بی ترتیب
lay out ترتیب
catenation ترتیب
assortment ترتیب
arrangment ترتیب
kelter ترتیب
arr ترتیب
systems ترتیب
set up ترتیب
arrangements ترتیب
arrangement ترتیب
ordonnance ترتیب
respectively به ترتیب
out of kelter بی ترتیب
to make an arrangement ترتیب
anomaly بی ترتیب
anomalies بی ترتیب
organization ترتیب
organisations ترتیب
sequences ترتیب
orderless بی ترتیب
system ترتیب
order ترتیب
collocation ترتیب
in series به ترتیب
orderliness ترتیب
randomly بی ترتیب
random بی ترتیب
ordering ترتیب
pial بی ترتیب
organizations ترتیب
configuration ترتیب
to order <idiom> به ترتیب
immethodical بی ترتیب
configurations ترتیب
management ترتیب
regvlarity ترتیب
managements ترتیب
irregular بی ترتیب
regularity ترتیب
arramgement ترتیب
disorderly بی ترتیب
regularities ترتیب
serialization ترتیب
kelter or kilter ترتیب
permanencies ترتیب همیشگی
precedence ترتیب تقدم
formation ترتیب قرارگرفتن
instrumentation ترتیب اهنگ
alphabetical order ترتیب رکوردها
sequence check مقابله ترتیب
decreasing order ترتیب کاهنده
ratings ترتیب تقدم
curialism ترتیب دربارپاپ
sort order نظم ترتیب
arrangements ترتیب تنظیم
data set ترتیب داده
arrangements ترتیب اصلاح
rating ترتیب تقدم
chronological به ترتیب تاریخ
in chronological order به ترتیب تاریخ
arrangement ترتیب تنظیم
layout ترتیب وسایل
arrangement ترتیب اصلاح
connecting arrangement ترتیب متصل
run ترتیب محوطه
connecting arrangement ترتیب پیوسته
word order ترتیب واژه ها
layouts ترتیب وسایل
permanency ترتیب همیشگی
lighting scheme ترتیب روشنایی
runs ترتیب محوطه
control sequence ترتیب کنترل
sequence number شماره ترتیب
rearrngement ترتیب مجد د
make-up ترتیب گریم
schemed ترتیب رویه
schemes ترتیب رویه
indue order به ترتیب صحیح
disciplining تادیب ترتیب
disciplines تادیب ترتیب
sequence رشته ترتیب
kelter بی ترتیب مختل
scheme ترتیب رویه
gradational به ترتیب درجه
line up به ترتیب ایستادن
line-up به ترتیب ایستادن
line-ups به ترتیب ایستادن
untune بی ترتیب کردن
ascending order ترتیب صعودی
random fill خاکریز بی ترتیب
tactics نظم و ترتیب
alternatively <adv.> به ترتیب دیگر
apart from that <adv.> به ترتیب دیگر
sequencing ترتیب گذاری
sequencer ترتیب سنج
sequences رشته ترتیب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com