English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (5 milliseconds)
English Persian
rise بلندی
rises بلندی
exaltation بلندی
elevation بلندی
elevations بلندی
Highness بلندی
Highnesses بلندی
loom بلندی
loomed بلندی
looming بلندی
looms بلندی
altitude بلندی
altitudes بلندی
upland بلندی
uplands بلندی
height بلندی
heights بلندی
ascendent بلندی
exaltedness بلندی
loftiness بلندی
loudness بلندی
sublimity بلندی
tallness بلندی
the sublime بلندی
toft بلندی
Other Matches
low-rise کم بلندی
gratification سر بلندی
height of building بلندی ساختمان
crow's nest بالای بلندی
ups and down پستی و بلندی
eminence تعالی بلندی
hypsometry بلندی پیمایی
how tall is it? بلندی ان چقدراست
ruggedness پستی و بلندی
effective length of strut بلندی کمانش
volumes بلندی صدا
eminency تعالی بلندی
tonal volume بلندی صوت
hilliness پستی و بلندی
suction lift بلندی مکش
volume بلندی صدا
height of fill بلندی اکند
critical height بلندی بحرانی
Highness بلندی مقام
contour پست و بلندی
supremacy بلندی افراشتگی
headroom بلندی طاق
acrophobia ترس از بلندی
acrophobia بلندی هراسی
Highnesses بلندی مقام
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
sone واحد بلندی صوت
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
vu واحد بلندی صدا
volume unit واحد بلندی صدا
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
generously با نظر بلندی به جوانمردی
feature line خط پست و بلندی زمین
altitude بلندی از سطح دریا
embank بلندی یاپشته ساختن
altitudes بلندی از سطح دریا
edge raise بلندی لبه ورق
accentuation پستی و بلندی صدا
head way بلندی طاق سرعت
lifting مرتفع بنظرامدن بلندی
lift مرتفع بنظرامدن بلندی
lifted مرتفع بنظرامدن بلندی
lifts مرتفع بنظرامدن بلندی
featured وضع پست و بلندی زمین
lapseratc میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
bird's eye view منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views منظرهای که از بلندی دیده میشود
relief شکل فاهری و پست و بلندی
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
feature وضع پست و بلندی زمین
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
featuring وضع پست و بلندی زمین
features وضع پست و بلندی زمین
the door banged درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
dipole انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
nilometer الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
dolman جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
grandfather clocks ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
to take the a بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
douglas fir یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
liberal gift بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
hot dog skiing اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com