English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
English Persian
height of fill بلندی اکند
Other Matches
embankment اکند
embankments اکند
heights بلندی
height بلندی
uplands بلندی
upland بلندی
altitudes بلندی
gratification سر بلندی
low-rise کم بلندی
toft بلندی
the sublime بلندی
tallness بلندی
sublimity بلندی
loudness بلندی
loftiness بلندی
exaltedness بلندی
ascendent بلندی
altitude بلندی
looms بلندی
Highnesses بلندی
rises بلندی
Highness بلندی
elevations بلندی
elevation بلندی
loom بلندی
loomed بلندی
exaltation بلندی
looming بلندی
rise بلندی
effective length of strut بلندی کمانش
tonal volume بلندی صوت
ups and down پستی و بلندی
volumes بلندی صدا
crow's nest بالای بلندی
supremacy بلندی افراشتگی
height of building بلندی ساختمان
suction lift بلندی مکش
hilliness پستی و بلندی
ruggedness پستی و بلندی
how tall is it? بلندی ان چقدراست
hypsometry بلندی پیمایی
eminency تعالی بلندی
critical height بلندی بحرانی
eminence تعالی بلندی
acrophobia بلندی هراسی
acrophobia ترس از بلندی
headroom بلندی طاق
volume بلندی صدا
Highnesses بلندی مقام
Highness بلندی مقام
contour پست و بلندی
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
volume unit واحد بلندی صدا
vu واحد بلندی صدا
sone واحد بلندی صوت
generously با نظر بلندی به جوانمردی
lifts مرتفع بنظرامدن بلندی
head way بلندی طاق سرعت
lifted مرتفع بنظرامدن بلندی
lift مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting مرتفع بنظرامدن بلندی
embank بلندی یاپشته ساختن
feature line خط پست و بلندی زمین
accentuation پستی و بلندی صدا
altitude بلندی از سطح دریا
edge raise بلندی لبه ورق
altitudes بلندی از سطح دریا
bird's eye view منظرهای که از بلندی دیده میشود
featured وضع پست و بلندی زمین
bird's eye views منظرهای که از بلندی دیده میشود
features وضع پست و بلندی زمین
feature وضع پست و بلندی زمین
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
lapseratc میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
relief شکل فاهری و پست و بلندی
featuring وضع پست و بلندی زمین
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
the door banged درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
dipole انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
grandfather clocks ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
nilometer الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
to take the a بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
dolman جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
douglas fir یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
liberal gift بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
hot dog skiing اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com