Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (25 milliseconds)
English
Persian
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
Other Matches
loud
باصدای بلند
loudest
باصدای بلند
highest
باصدای بلند
highs
باصدای بلند
louder
باصدای بلند
aloud
باصدای بلند
high
باصدای بلند
dirdum
توبیخ باصدای بلند
to laugh boisterously
باصدای بلند خندیدن
harangues
باصدای بلند نطق کردن
sound off
باصدای بلند صحبت کردن
harangued
باصدای بلند نطق کردن
haranguing
باصدای بلند نطق کردن
harangue
باصدای بلند نطق کردن
ululate
باصدای بلند ناله وزاری کردن
declamatory
مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
slams
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slam
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slammed
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slamming
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
snuffle
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
platforms
درجای بلند قرار دادن
platform
درجای بلند قرار دادن
perches
درجای بلند قرار دادن
perch
درجای بلند قرار دادن
perching
درجای بلند قرار دادن
pedestals
بلند کردن ترفیع دادن
perched
درجای بلند قرار دادن
to put forth
بلند کردن نمایش دادن
pedestal
بلند کردن ترفیع دادن
crane
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
craned
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
cranes
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
craning
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
lever
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
levers
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
eminent
بلند
pointers
خط کش بلند
mouth filling
بلند
upland
بلند
vociferous
بلند
fortes
بلند
loudly
بلند
aloud
بلند
long
بلند
highest
بلند
high (1 9 to 36)
بلند
long-
بلند
longed
بلند
longer
بلند
highs
بلند
longest
بلند
longs
بلند
forte
بلند
uplands
بلند
highfalutin
بلند
tallest
قد بلند
talll
قد بلند
lengthwise
بلند
towering
بلند
high grown
بلند قد
amplifiers
بلند گو
loud speaker
بلند گو
megaphone
بلند گو
megaphones
بلند گو
soaring
بلند
legged
پا بلند
amplifier
بلند گو
willowy
بلند
talll
بلند
loudspeaker
بلند گو
tallest
بلند
high
بلند
eton collan
بلند
tall
قد بلند
skyscraper
بلند
taller
بلند
taller
قد بلند
loftily
بلند
tall
بلند
skyscrapers
بلند
rumbustious
بلند
pointer
خط کش بلند
grandiose
بلند
blast furnace coke
کک کوره بلند
quick time
سر قدم بلند
large hearted
نظر بلند
mounts
بلند شدن
heave
بلند کردن
high hat
کلاه بلند
rises
بلند شدن
rise
بلند شدن
staffs
چوب بلند
heaved
بلند کردن
upland
زمین بلند
mount
بلند شدن
uplands
زمین بلند
surged
موج بلند
levitating
بلند شدن
surge
موج بلند
magnanimity
بلند همتی
Catholic
بلند نظر
capote
شنل بلند
inextenso
کاملا بلند
row de dow
صدای بلند
Catholics
بلند نظر
soars
بلند پروازکردن
soared
بلند پروازکردن
levitates
بلند شدن
surges
موج بلند
raised kerb
جدول بلند
raised kerb
لبه بلند
sonorous
قلنبه بلند
keep down
بلند نشوید
boisterous laughter
خنده بلند
jointing plane
رنده بلند
levitate
بلند شدن
levitated
بلند شدن
soar
بلند پروازکردن
staffed
چوب بلند
tossing
ضربه بلند
gantelope
دستکش بلند
gantlope
دستکش بلند
exalted
بلند مرتبه
giant swing
تاب بلند
promontory
دماغه بلند
high grown
بلند بالا
supereminent
بسیار بلند
high flying
بلند خیال
promontories
دماغه بلند
lofty
بلند بزرگ
tallish
نسبتا بلند
ambition
بلند همتی
ambition
بلند پروازی
ambitions
بلند همتی
ambitions
بلند پروازی
long wave
موج بلند
gaberdine
ردای بلند
lofty
بلند پایه
gigas
رویش بلند تر
high flying
بلند پرواز
high-minded
بلند همت
chivalrous
بلند همت
hoists
بلند کردن
gaff
خنده بلند
slender
بلند وباریک
hoist
بلند کردن
hoisted
بلند کردن
grandiloquence
بلند پروازی
throw up
بلند کردن
hessian boot
چکمه بلند
high crowned
نوک بلند
heists
بلند کردن
heist
بلند کردن
talll
بلند بالا
altivolant
بلند پرواز
high-flying
بلند پرواز
ambitious
بلند همت
ambitious
بلند پرواز
tosses
ضربه بلند
staff
چوب بلند
hip boot
چکمه بلند ضد اب
coamings
لبه بلند
tore
علف بلند
highs
بلند پایه
highest
بلند پایه
elevated
بلند مرتبه
high hurle
مانع بلند
hornblends
هرن بلند
to kick up
با پا بلند کردن
clarion
شیپور بلند
icarian
بلند پرواز
crepido
پی پایه بلند
shandygaff
بلند رویایی
chivalric
بلند همت
choir-stall
صندلی بلند
bell-tower
برج بلند
banquette
زمین بلند
banquet
زمین بلند
high
بلند پایه
knee-high
بلند تا سر زانو
slab sided
بلند ولاغر
elevated ground
زمین بلند
forte
موسیقی بلند
fortes
موسیقی بلند
mitt
دستکش بلند
mitts
دستکش بلند
shandies
بلند رویایی
shandy
بلند رویایی
toss
ضربه بلند
high pass
پاس بلند
downland
چراگاه بلند
high rise block
ساختمان بلند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com