Dictiornary-Farsi | بلوک تو در تو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 71 (2 milliseconds)

English	Persian
nested block	بلوک تو در تو


Search result with all words

sprite	یک بلوک از پیکسل ها
canton	بلوک
cantons	بلوک
monolith	بلوک
monoliths	بلوک
bin	بلوک سه بعدی الکترونیکی
bins	بلوک سه بعدی الکترونیکی
blocking	بلوک بندی
district	بلوک
districts	بلوک
block	بلوک
block	بلوک سیمانی
block	بلوک ساختن
blocked	بلوک
blocked	بلوک سیمانی
blocked	بلوک ساختن
blocks	بلوک
blocks	بلوک سیمانی
blocks	بلوک ساختن
anchor	لنگر بلوک
anchoring	لنگر بلوک
anchors	لنگر بلوک
parish	بلوک
parishes	بلوک
bloc	بلوک
blocs	بلوک
en bloc	دریک بلوک
arrow block	بلوک پیکانی
block definition	تعریف بلوک
block diagram	بلوک دیاگرام
block graphics	نگاره سازی بلوک
block header	سر بلوک
block length	درازای بلوک طول بلوک
block lining	پوشش با بلوک سیمانی
block move	انتقال بلوک
block move	جابجایی بلوک
block operation	عملیات بلوک
block protection	حفافت بلوک
block transfer	انتقال بلوک
blocking factor	فاکتور بلوک بندی
character map	شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
comecon	گروه تجاری بلوک شرق
control block	بلوک کنترل
cylinder block	بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cylinder block	بلوک سیلندر
cylinder block boring machine	دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
deblocking	از بلوک دراوردن
end of block	پایان یک بلوک
engine block	بلوک موتور
eob	پایان یک بلوک
erratic block	بلوک جابجا شونده
erratic block	بلوک نامنظم
form block	بلوک فرمکاری
fuse block	بلوک فیوز
mastic blocks	بلوک قیری
modular construction	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
negative acknowledgement	کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
radium block	بلوک شعاعی
radius block	بلوک شعاعی
roughed slab	بلوک کوچک
storage block	بلوک ذخیره
boss formerly boce	[بلوک منبت کاری شده برجسته]
corps de logis	[بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
cyclopean	[معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
dosseret	بلوک سه بعدی
dou	[در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
isodomon	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
long-and-short work	[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
to walk around the block	دور بلوک خیابان راه رفتن
Partial phrase not found.