English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
control block بلوک کنترل
Other Matches
block length درازای بلوک طول بلوک
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
block header سر بلوک
canton بلوک
blocked بلوک
cantons بلوک
blocks بلوک
nested block بلوک تو در تو
monoliths بلوک
blocs بلوک
block بلوک
districts بلوک
monolith بلوک
parishes بلوک
district بلوک
parish بلوک
bloc بلوک
block protection حفافت بلوک
blocks بلوک ساختن
block move جابجایی بلوک
en bloc دریک بلوک
block operation عملیات بلوک
block transfer انتقال بلوک
fuse block بلوک فیوز
blocking بلوک بندی
radius block بلوک شعاعی
radium block بلوک شعاعی
cylinder block بلوک سیلندر
form block بلوک فرمکاری
anchor لنگر بلوک
anchoring لنگر بلوک
anchors لنگر بلوک
storage block بلوک ذخیره
roughed slab بلوک کوچک
block move انتقال بلوک
arrow block بلوک پیکانی
engine block بلوک موتور
eob پایان یک بلوک
erratic block بلوک نامنظم
block بلوک سیمانی
block بلوک ساختن
sprite یک بلوک از پیکسل ها
block diagram بلوک دیاگرام
blocked بلوک سیمانی
dosseret بلوک سه بعدی
deblocking از بلوک دراوردن
block definition تعریف بلوک
end of block پایان یک بلوک
blocks بلوک سیمانی
blocked بلوک ساختن
mastic blocks بلوک قیری
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
block lining پوشش با بلوک سیمانی
erratic block بلوک جابجا شونده
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
blocking factor فاکتور بلوک بندی
block graphics نگاره سازی بلوک
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
comecon گروه تجاری بلوک شرق
corps de logis [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
character map شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
boss formerly boce [بلوک منبت کاری شده برجسته]
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
cyclopean [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
cylinder block بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
dou [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
controlling کنترل
control code کد کنترل
controls کنترل
minor control کنترل کم
control کنترل
check-up کنترل
check-ups کنترل
rein کنترل
line control کنترل خط
exchange control کنترل ارزی
experimental control کنترل ازمایشی
controlling کنترل کردن
control slide کشوی کنترل
frame کنترل هایی
full command کنترل کامل
external control کنترل خارجی
controlling کنترل بازبینی
governing mode روش کنترل
cu واحد کنترل
control sheet برگ کنترل
electronic control کنترل الکترونیکی
error control کنترل خطا
exchange control کنترل ارز
bank sluice دریچه کنترل
control store انباره کنترل
frequency control کنترل فرکانس
direct control کنترل مستقیم
net control کنترل شبکه
automatic control کنترل خودکار
numerical control کنترل عددی
damage control کنترل خسارات
organization control کنترل سازمانی
fiscal control کنترل مالی
fly control برج کنترل
penstock دریچه کنترل اب
flight control کنترل پرواز
electric control کنترل الکتریکی
data control کنترل داده ها
fire control کنترل اتش
fighter control کنترل شکاریها
digital control کنترل دیجیتالی
field control کنترل میدان
relays یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
control کنترل بازبینی
control کنترل کردن
frequency check کنترل فرکانس
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
forms control کنترل فرم ها
flow control کنترل جریان
control signal علامت کنترل
government control کنترل دولتی
inspection lamp لامپ کنترل
lateral control کنترل جانبی
control word کلمه کنترل
level control کنترل سطح
lever control کنترل اهرمی
lift control کنترل اسانسور
light brightness control کنترل روشنایی
indirect control کنترل غیرمستقیم
lighting control کنترل روشنایی
light control کنترل نور
light control کنترل روشنایی
air way station ایستگاه کنترل
control wheel صفحه کنترل
manual control کنترل دستی
pulpits میز کنترل
pulpit میز کنترل
controllability قابلیت کنترل
uncontrolled کنترل نشده
controlled کنترل شده
intensity control کنترل شدت
access control کنترل دستیابی
accuracy control کنترل دقت
inventory control کنترل موجودی
control lever اهرم کنترل
input control کنترل ورودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com