English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (7 milliseconds)
English Persian
yea بلکه رای مثبت
Other Matches
positive قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
rather بلکه
not i but he نه من بلکه او
haply بلکه
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
not only he came but نه تنها امد بلکه
non procedural language بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند
parapherna بخشی از دارایی زن که جزوجهیزیه نبود بلکه در اختیارخود زن بود
This is important, not only today, but also and especially for the future. این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
closed jet tunnel تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
necessaries در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself. زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
distributed load نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
discontinuous wefts پودهای منقطع [این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
quasi contract عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
assertive مثبت
poss مثبت
affirmatory مثبت
declaratory مثبت
justificatory مثبت
positive مثبت
affirmative مثبت
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
positive transference انتقال مثبت
positive transmission پخش مثبت
positive charge بار مثبت
positive column ستون مثبت
positive acceleration شتاب مثبت
positively skewed چوله مثبت
positivity مثبت بودن
posivite ray پرتو مثبت
positive balance مانده مثبت
positive brush زغال مثبت
false positive مثبت کاذب
nonposetive غیر مثبت
if so در صورت مثبت
positive economics اقتصاد مثبت
zincoid قطب مثبت
positive element سازه مثبت
positive conductor سیم مثبت
positive transfer انتقال مثبت
positive slope شیب مثبت
positive electricity برق مثبت
positive electrode الکترد مثبت
positive pole قطب مثبت
positive feedback بازخورد مثبت
positive feedback واخوراند مثبت
positive film فیلم مثبت
positive glow شعله مثبت
positive logic منطق مثبت
positive modulation پخش مثبت
positive electricity الکتریسیته مثبت
positive correlation همبستگی مثبت
positive skewness چولگی مثبت
positive sign علامت مثبت
positive side بخش مثبت
positive relation رابطه مثبت
positive plate صفحه مثبت
positive lead سیم مثبت
positive wire سیم مثبت
positive reinforcement تقویت مثبت
positive potential پتانسیل مثبت
positive modulation تحمیل مثبت
positivism مثبت گرایی
active balance موازنه مثبت
an a answer پاسخ مثبت
plus افزودن به مثبت
affirmatively بطور مثبت
active balance مانده مثبت
hot wire سیم مثبت
hot-wire سیم مثبت
hot-wires سیم مثبت
yea رای مثبت
hot-wiring سیم مثبت
hot-wired سیم مثبت
pro جنبه مثبت
aye رای مثبت
pro- جنبه مثبت
anode الکترود مثبت
anodes قطب مثبت
anode قطب مثبت
anodes الکترود مثبت
affirmative اظهار مثبت
affirmative عبارت مثبت
cation یون مثبت
assertion افهار مثبت
take down <idiom> مثبت وضبط صحبتها
anode قطب مثبت باطری
positive post قطب مدار مثبت
positive terminal قطب مدار مثبت
positive skewness عدم تقارن مثبت
look at the world through rose-colored glasses <idiom> خیلی مثبت بودن
cardinal عدد صحیح مثبت
cardinals عدد صحیح مثبت
to answer in the a پاسخ مثبت دادن
positively محققا" بطور مثبت
positron ذره کوچک مثبت
anodes قطب مثبت باطری
yea-sayer گوینده [رای] مثبت
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
positive cotton effect پدیده مثبت کاتن
averment افهار قطعی یا مثبت
factorial حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
positive feeder سیم تغذیه مثبت
positive integer عدد صحیح مثبت
hydrogen ion یون +H با بار الکتریکی مثبت
to yet had it طرف مثبت اکثریت را دارند
anodize بصورت قطب مثبت در اوردن
amphoteric دارای برق مثبت و منفی
polar دارای الکتریسیته مثبت و منفی
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
positive integer عدد صحیح مثبت [ریاضی]
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anode glow شعله مثبت فضای روشن اند
The pros and cons ( of something ) . جنبه های موافق ومخالف ( مثبت ومنفی )
unipolar سیگنالی که فقط از سط وح ولتاژ مثبت استفاده میکند
favorable balance of trade موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
polarity وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
polarities وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
polarity تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
polarities تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
charge neutrality تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
cation یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
bipolar استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
anticathode قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
favourble balance of trade تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
reverses وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversed وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversing وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
polarities بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarity بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
complementation سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
bipolar روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
positive سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com