English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (4 milliseconds)
English Persian
pass بلیط
passed بلیط
passes بلیط
ticket بلیط
tickets بلیط
Other Matches
elder hard سر بلیط
tickets بلیط منتشرکردن
season ticket بلیط فصلی
season tickets بلیط فصلی
return ticket بلیط دوسره
return tickets بلیط دوسره
booking clerk بلیط فروش
commutation ticket بلیط با تخفیف
deadhead بی بلیط سفرکردن
trip ticket بلیط مسافرت
meal ticket بلیط غذا
meal tickets بلیط غذا
rain check بلیط باران
8 oclock sharp . On the stroke of 8. بلیط دوسره
hares مسافر بی بلیط
complimentary بلیط افتخاری
tokens بلیط ورود
token بلیط ورود
stubbing ته بلیط کوتوله
stub ته بلیط کوتوله
stubs ته بلیط کوتوله
ticket بلیط منتشرکردن
hare مسافر بی بلیط
stubbed ته بلیط کوتوله
rain check بلیط مجانی یا مجدد
to queue [line] up for tickets برای بلیط در صف ایستادن
box office باجه بلیط فروشی
day return بلیط رفتو برگشت
cards کارت ویزیت بلیط
card کارت ویزیت بلیط
show your ticket to him بلیط خودراباونشان دهید
ticket بلیط دار کردن
return ticket بلیط رفت و برگشت
box offices باجه بلیط فروشی
tickets بلیط دار کردن
bookable بلیط هواپیما-صندلیتئاتر رزروشده
deadhead کسیکه بدون بلیط سوار
grilles شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
box office گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box offices گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
this ticket admits one با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
grille شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
show him your ticket بلیط خودرا باو نشان دهید
There are no tickets available for tonight . بلیط برای امشب موجود نیست
There are a few tickets left for tonight . چند بلیط برای امشب مانده
sell out تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell-out تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
sell-outs تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
fare dodger کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
rain check <idiom> بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
gatecrashers کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
bleacher کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
third class درجه سوم بلیط درجه 3
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com