Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
There are no tickets available for tonight .
بلیط برای امشب موجود نیست
Other Matches
There are a few tickets left for tonight .
چند بلیط برای امشب مانده
Are you going out tonight?
امشب میروید بیرون
[برای گردش]
؟
clara
هدف موجود نیست
NO VACANCIES
اتاق خالی موجود نیست.
We dont have it in stock .
این جنس موجود نیست ( نداریم )
We consider it a great honor to have you here with us tonight.
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
step frame
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
to queue
[line]
up for tickets
برای بلیط در صف ایستادن
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
busied
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
metabolisms
تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolism
تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
analog
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
share
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
mock-ups
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
analogue
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analogues
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
sizes
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
analog
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
mock-up
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
shared
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
thereis no end to it
انتهای برای ان نیست
It is beyond me.
برای من قابل درک نیست.
analogue
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
flagellant
کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
analogues
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
polymorph
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
He's not suited for a doctor.
او
[مرد]
برای یک پزشک مناسب نیست.
It doesn't fly with me
[American E]
[colloquial]
این رضایت بخش نیست برای من!
That won't work with me!
این رضایت بخش نیست برای من!
current ratio
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
Nothing can excuse such impoliteness.
هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
that is i. to this purpose
برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
Pentium Pro
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
tonight
امشب
to night
امشب
bookings
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
In this contract , there are no loopholes for either party .
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
what is the thir everning
امشب چه نشان میدهد
I need them tonight.
من آنها را امشب میخواهم.
I am invited tonight of all nights .
دعوت شدم آن هم امشب
i bar tonight
من امشب را حساب نمیکنم
sectors
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
voluntary manslaughter
قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
We are invited out tonight .
امشب بیرون مهمانی هستیم
upwards compatible
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upward compatible
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
users
بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست
user
بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست
unmount
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
best fit
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
We wI'll eat out tonight.
امشب می رویم بیرون غذامی خوریم
implied malice
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
proprietary file format
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
low end
سخت افزار یا نرم افزاری که قدرت منه نیست یا برای مبتدیان طراحی شده است
bloop
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
blind copy receipt
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
bituminous paint
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
hand-held
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
All is not gold that glitters.
<proverb>
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
demurrer
ایراد میکند که ادله ابرازی برای اقامه دعوی کافی نیست و بالنتیجه خود را به پاسخگویی دادخواست ملزم نمیداند
menus
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menu
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
valid
سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
winchester disk
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
it is not t.
برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
fix
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
cyphers
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cipher
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
transparent
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
NetBEUI
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
wimps
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
format
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
leaving files open
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
formed
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
his parentage isunknown
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
tickets
بلیط
pass
بلیط
passed
بلیط
passes
بلیط
elder hard
سر بلیط
ticket
بلیط
season tickets
بلیط فصلی
complimentary
بلیط افتخاری
trip ticket
بلیط مسافرت
deadhead
بی بلیط سفرکردن
return tickets
بلیط دوسره
token
بلیط ورود
tokens
بلیط ورود
return ticket
بلیط دوسره
booking clerk
بلیط فروش
commutation ticket
بلیط با تخفیف
tickets
بلیط منتشرکردن
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
بلیط دوسره
stubs
ته بلیط کوتوله
stubbing
ته بلیط کوتوله
hare
مسافر بی بلیط
stubbed
ته بلیط کوتوله
stub
ته بلیط کوتوله
ticket
بلیط منتشرکردن
season ticket
بلیط فصلی
hares
مسافر بی بلیط
meal tickets
بلیط غذا
meal ticket
بلیط غذا
rain check
بلیط باران
it is past all hope
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
rain check
بلیط مجانی یا مجدد
ticket
بلیط دار کردن
show your ticket to him
بلیط خودراباونشان دهید
tickets
بلیط دار کردن
cards
کارت ویزیت بلیط
return ticket
بلیط رفت و برگشت
box office
باجه بلیط فروشی
card
کارت ویزیت بلیط
box offices
باجه بلیط فروشی
day return
بلیط رفتو برگشت
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
bookable
بلیط هواپیما-صندلیتئاتر رزروشده
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
grille
شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
box offices
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
this ticket admits one
با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
box office
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
grilles
شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
show him your ticket
بلیط خودرا باو نشان دهید
sell-out
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
sell-outs
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
fare dodger
کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
gatecrashers
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
existing
موجود
stocked
موجود
entities
موجود
entity
موجود
stock
موجود
bound
موجود
on hand
موجود
handier
موجود
in store
موجود
lives
موجود
going
موجود
available
موجود
handiest
موجود
handy
موجود
inesse
موجود
existent
موجود
life
موجود
to the fore
موجود
disposal
موجود
extant
موجود
presented
موجود اماده
presenting
موجود اماده
present
موجود اماده
to be there
موجود بودن
spot goods
کالاهای موجود
biotype
موجود همزیست
to have in stock
موجود داشتن
existing circumstances
شرایط موجود
wight
موجود زنده
gremlins
موجود وهمی
fleet in being
ناوگان موجود
gremlin
موجود وهمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com