Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (2 milliseconds)
English
Persian
as long as
بمدت طولانی
Other Matches
decennial
بمدت دهسال
tenruial
وابسته بمدت تصرف یااجاره
fibre
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
extension
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
prolong
طولانی
long-
طولانی
short
طولانی نه
longed
طولانی
of long standing
طولانی
longer
طولانی
prolix
طولانی
shortest
طولانی نه
longest
طولانی
shorter
طولانی نه
longsome
طولانی
prolonging
طولانی
longs
طولانی
great-
طولانی
greatest
طولانی
long
طولانی
agelong
طولانی
prolongs
طولانی
protracted
طولانی
great
طولانی
elongation
طولانی کردن
telephone
در یک مسافت طولانی
telephoned
در یک مسافت طولانی
telephones
در یک مسافت طولانی
gangling
طولانی و دراز
telephoning
در یک مسافت طولانی
long play
صفحه طولانی
blue moon
مدت طولانی
prolonging
طولانی کردن
prolongs
طولانی کردن
longer
طولانی طویل
extend
طولانی تر کردن
extends
طولانی تر کردن
long
طولانی طویل
long-
طولانی طویل
longed
طولانی طویل
periphrastically
بطور طولانی
extending
طولانی تر کردن
longs
طولانی طویل
prolong
طولانی کردن
longest
طولانی طویل
hold over
<idiom>
طولانی نگهداشتن
slot
سوراخ طولانی و باریک
livelong
طولانی وخسته کننده
prolongation
طولانی کردن تطویل
lengthened
طولانی کردن کشیدن
scrolls
نوشته یافهرست طولانی
heatwave
هوای گرم طولانی
heatwaves
هوای گرم طولانی
long-drawn-out
بیش از اندازهی طولانی
symphony
قطعه طولانی موسیقی
lengthen
طولانی کردن کشیدن
symphonies
قطعه طولانی موسیقی
lengthening
طولانی کردن کشیدن
lengthens
طولانی کردن کشیدن
slotting
سوراخ طولانی و باریک
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
gabfest
محاوره طولانی و مفصل
degressive burning
سوختن طولانی خرج
prolegomenous
دارای مقدمه طولانی
long recoil
عقب نشینی طولانی
protracted war
استراتژی نبرد طولانی
long tail liability
تعهد طولانی مدت
scroll
نوشته یافهرست طولانی
strip
ماده طولانی نازک
marathon
جلسه گروهی طولانی
marathons
جلسه گروهی طولانی
slots
سوراخ طولانی و باریک
swigs
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
To live a long life .
عمر طولانی (زیاد ) کردن
prolongate
طولانی کردن امتداد دادن
long game
بازی با لزوم ضربههای طولانی
We have a long journey before us .
مسافرت طولانی در پیش داریم
go long
تلاش درپاس طولانی بجلو
macrobiotics
دانش طولانی کردن عمر
T link
اتصال سریع و طولانی داده
prolonger
تاخیر دهنده طولانی کننده
swigging
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigged
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
stream
جریان طولانی داده سری
long-distance
با شعاع عمل زیاد طولانی
swiped
حرکت جاروبی جرعه طولانی
long distance
با شعاع عمل زیاد طولانی
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
swiping
حرکت جاروبی جرعه طولانی
swipe
حرکت جاروبی جرعه طولانی
streams
جریان طولانی داده سری
streamed
جریان طولانی داده سری
swig
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
to give a long recital of something
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dromos
[راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
stalling
حفظ گوی برای مدت طولانی
long iron
چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
grand touring car
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
stall
حفظ گوی برای مدت طولانی
The outcome of the long struggle .
نتیجه این مبا رزه طولانی
point race
مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
phoning
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phones
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoned
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phone
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
outstay
بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
storage
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
extensions
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extension
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
archive
ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
long base method
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
phugoid oscillation
نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
skip breathing
حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
He swigged the beer in four gulps.
او
[مرد]
آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
stationery
صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
pseudo random
رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
off roader
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
hyphenation
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
prescription
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescriptions
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
papers
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papering
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papered
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
segments
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
space
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
burn in
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
segment
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
spaces
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
edges
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
latest event time
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
flight
پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
longest
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
broadband
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
thick Ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
wideband
روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند
degressive burning
اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
protracted war
جنگ طولانی جنگ دراز مدت
complexes
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
macbinary
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
phosphor
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
cisc
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
retardation
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com