Dictiornary-Farsi | بندر ازاد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
free port	بندر ازاد
free ports	بندر ازاد


Other Matches

cabotage	کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
cabotage	کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
terminal port	بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
keelage	حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
glide path	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
free gyroscope	نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea	دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
harbors	بندر
port	بندر
harbouring	بندر
harboring	بندر
harbored	بندر
wayside	بندر
harbour	بندر
harboured	بندر
harbours	بندر
harbourless	بی بندر
seaports	بندر
seaport	بندر
cril	سد بندر
longshoreman	باربرلنگرگاه بندر
longshoremen	باربرلنگرگاه بندر
on berth	در داخل بندر
port of call	بندر لنگراندازی
port of call	بندر توقف
registered port	بندر مشخص
naval port	بندر دریایی
harbour master	رئیس بندر
seaports	دریا بندر
seaports	بندر دریایی
ports of call	بندر لنگراندازی
seaport	بندر دریایی
terminal port	بندر مقصد
bars	پیش بندر
port of destination	بندر مقصد
harbour master	متصدی بندر
port watch	نگهبان بندر
harbour dues	حقوق بندر
harbor master	راهنمای بندر
harbor master	رئیس بندر
port of entry	بندر مقصد
port	بندر ورودی
secondary port	بندر فرعی
port of embarkation	بندر عزیمت
inner harbor	بندر داخلی
outer harbor	پیش بندر
port	بندر گاه
main port	بندر اصلی
malaga	بندر مالاگا
minor port	بندر کوچک
seaport	دریا بندر
ports of call	بندر توقف
Douala	بندر دوالا
aport	بسوی بندر
Plymouth	بندر پلیموت
Sydney	بندر سیدنی
Tel Aviv	بندر تلآویو
Yangon	بندر یانگون
Abidjan	بندر ابیجان
bar	پیش بندر
destination port	بندر مقصد
aport	روبه بندر
Calcutta	بندر کلکته
Bissau	بندر بیسائو
jetty	اسکله بندر
treaty port	بندر پیمانی
jetties	اسکله بندر
way port	بندر سر راه
wharfmaster	رئیس بندر
entry plan	طرح ورود به بندر
bender gestalt test	ازمون طرحهای بندر
destination port	بندر تحویل کالا
lay an embargo on	در بندر توقیف کردن
ex quay	تحویل در بندر مقصد
lay day	روز معطلی در بندر
named port of destination	بندر مقصد مشخص
embargoes	توقیف کشتی در بندر
embargo	توقیف کشتی در بندر
cargo handling at port	جابجایی کالا در بندر
cril	مانع دهانه بندر
captain of the port	افسر انتظامات بندر
harbor control tower	برج مراقبت بندر
jetty	موج شکن بندر
jetties	موج شکن بندر
Cape Town	بندر کیپ تاون
George Town	بندر جرج تاون
Georgetown	بندر جرج تاون
put into port	وارد بندر شدن
out port	بندر دور از مقصد
harbourage	پهلو گرفتن در بندر
port watch	پست نگهبانی بندر
to lay one on a ship	کشتی را در بندر توقیف کردن
Free pree (trade,port).	مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
fast cruise	ازمایش سریع ناو در بندر
water bailiffs	مامور تفتیش کشتیها در بندر
named port of shipment	بندر مشخص برای حمل
afloat support	لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
roustabout	کارگر اسکله یا بندر گاه
port of debarkation	بندر مقصد حمل کالا
harbour master	مسئول بندر متصدی لنگرگاه
controlled port	بندر نظامی کنترل شده
clearance papers	اسناد خروج کشتی از بندر
out bound	عازم بیرون رفتن از بندر
portcall	زمان رسیدن وسایل به بندر
convoy assembly port	بندر محل تجمع ستون موتوری
bender visual motor gestalt test	ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
convoy assembly port	بندر محل تجمع کاروان دریایی
visual bender motor gestalt test	ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
yhis port is not yet peopled	این بندر هنوز اباد نشده است
portcapacity	فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
port of embarkation	بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
free enterprise	اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
sandbar	جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
prize of war	کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
free on quay	قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
portmark	علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
transients	پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient	پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
captain a protest	افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
surcharge	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
at ease	ازاد
exempt	ازاد
exempted	ازاد
exempting	ازاد
exempts	ازاد
sweepers	بک ازاد
go as you please	ازاد
frees	ازاد
unrestrained	ازاد
footloose	ازاد
fetterless	ازاد
immune	ازاد
absolute	ازاد
absolutes	ازاد
sweep back	بک ازاد
suspended floor	کف ازاد
stand easel	ازاد
stand at ease	ازاد
freeman	ازاد
freemen	ازاد
unattached	ازاد
free play	ازاد
slack water	اب ازاد
disengaged	ازاد
unihibit	ازاد
unihibited	ازاد
self administered	ازاد
sweeper	بک ازاد
freeing	ازاد
opens	ازاد
self-service	ازاد
opened	ازاد
free	ازاد
open	ازاد
degage	ازاد
loosest	ول ازاد
looser	ول ازاد
idle line	خط ازاد
self service	ازاد
immundity	ازاد
loose	ول ازاد
freed	ازاد
tramp vessel	کشتی ازاد
datum level	سطح اب ازاد
tramp steamer	کشتی ازاد
total freeboard	عمق ازاد
uncage	ازاد کردن
to set at liberty	ازاد کردن
cut free	ازاد بریدن
clearance angle	زاویه ازاد
free float	فرجه ازاد
let slip	ازاد کردن
unfix	ازاد کردن
free flight	موشک ازاد
free flight	پرواز ازاد
free field	حوزه ازاد
to let ship	ازاد کردن
free expansion	انبساط ازاد
cut clear	ازاد بریدن
to set at large	ازاد کردن
free flow	جریان ازاد
deallocate	ازاد کردن
unloose	ازاد کردن
free association	تداعی ازاد
free aqifer	سفره ازاد
foul line	خط پرتاب ازاد
floating ribs	دندههای ازاد
fingerling	ماهی ازاد
free spillweir	سرریز ازاد
dialing tone	بوق ازاد
drifting mine	مین ازاد
extrication	ازاد کردن
emancipator	ازاد کننده
free atmosphere	اتمسفر ازاد
free climbing	صعود ازاد
unstring	ازاد کردن
deallocation	ازاد سازی
free enthalpy	انتالپی ازاد
free energy	انرژی ازاد