English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (6 milliseconds)
English Persian
high grade petrol بنزین سوپر
premium grade petrol بنزین سوپر
Premium gas بنزین سوپر
Search result with all words
high octane دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
Other Matches
gasoline سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
super vga سوپر وی جی ای
superacid سوپر اسید
blower tupe supercharger سوپر شارژر
superheterodyne receiver گیرنده سوپر هترودین
phantoms شبح هواپیمای سوپر سونیک جنگنده رهگیر
phantom شبح هواپیمای سوپر سونیک جنگنده رهگیر
turbosupercharger سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
gasoline بنزین
benzole بنزین
benzine بنزین
motor sprit بنزین
gasolene بنزین
storm bird بنزین
gases بنزین
petrol بنزین
fuels بنزین
fuelling بنزین
fuelled بنزین
fueled بنزین
gas بنزین
fuel بنزین
gasses بنزین
gassed بنزین
gas pump پمپ بنزین
gasoline drum بشکه بنزین
gasoline barrel بشکه بنزین
gas pump تلمبه بنزین
petrol tank مخزن بنزین
gassed بنزین گازمعده
petrol pump تلمبه بنزین
gas recovery بازیابی بنزین
gas storage مخزن بنزین
gas tank پودر بنزین
gas tank بخار بنزین
gasoline can قوطی بنزین
gasoline electric بنزین الکتریکی
phenyl اصل بنزین
petrol pipe لوله بنزین
petrol filter صافی بنزین
petrol container فرف بنزین
light gasolin بنزین سبک
gasolinic وابسته به بنزین
naphtha بنزین سنگین
petrol can باک بنزین
gasoline dump باک بنزین
gasoline consumption مصرف بنزین
fuel filter صافی بنزین
petrol pump پمپ بنزین
gas بنزین گازمعده
filling stations پمپ بنزین
aviation gasoline بنزین هواپیما
avgas بنزین هواپیما
filling station پمپ بنزین
gas station پمپ بنزین
gas stations پمپ بنزین
gases بنزین گازمعده
fuel pump پمپ بنزین
gas level سطح بنزین
gas inlet valve needle ژیگلور بنزین
gasses بنزین گازمعده
gas injection پاشش بنزین
gas injection تزریق بنزین
I've run out of petrol. بنزین تمام کردم.
petrol بنزین گیری کردن
unleaded petrol بنزین بدون سرب
petrol injection pump پمپ تزریق بنزین
pr etrol filling station ایستگاه پمپ بنزین
gasoline dump مخزن موقتی بنزین
storm bird بنزین ریختن ماشین
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
gas synthesis ترکیب مصنوعی بنزین
gas form natrural gas بنزین از گاز طبیعی
gas air mixture مخلوط بنزین و هوا
gasoline brick بنزین خوش سوز
gasoline brick بنزین بااکتان بالا
gas inlet valve needle سوزن شیرورودی بنزین
gasholder محل نگهداری بنزین
gasoline gels بنزین تغلیظ شده
gasholders محل نگهداری بنزین
Where is the neareset petrol station? نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
service stations ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
service station ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
gas form natrural gas بنزین حاصله از گاز طبیعی
benzoline بنزین خام یاپالوده نشده
gas saving صرفه جویی در مصرف بنزین
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
serivce station ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
The bus stopped for fuel [ to get gas] . اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
The gas station is nearby . پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
gas level gauge دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
They were falling over one another to get petrol(gasoline). برای خرید بنزین سرودست می شکستند
mpg مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
class iii supplies اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
throttling جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttled جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttle جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
Gasoline is volatile . بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
contraband of war قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
napalms ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalm ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalming ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
best economy mixture نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
benzene هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
gummed رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com