English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
representative firm بنگاه تولیدی نمونه
Other Matches
user cost of capital هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
two input firm بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sampled نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
progenitive تولیدی
output تولیدی
counterproductive ضد تولیدی
outputs تولیدی
generative تولیدی
productive تولیدی
sampling نمونه گیری برداشت نمونه
manufactoring plant کارخانه تولیدی
productive capacity فرفیت تولیدی
business goods کالای تولیدی
producer's goods مواد تولیدی
productive work کار تولیدی
producer goods کالاهای تولیدی
productive sector بخش تولیدی
government enterprise موسسات تولیدی دولتی
atomistic society واحدهای کوچک تولیدی
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
producer price index شاخص قیمت تولیدی
producer durable equipment تجهیزات با دوام تولیدی
opportunity cost هزینههای کالای تولیدی
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
undisturbed sample نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
businesses بنگاه
corporations بنگاه
firms بنگاه
business بنگاه
instituting بنگاه
corporation بنگاه
institution بنگاه
institute بنگاه
instituted بنگاه
concern بنگاه
concerns بنگاه
firmer بنگاه
firm بنگاه
firmest بنگاه
institutes بنگاه
establishment بنگاه
establishments بنگاه
value added اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
pawnbrokers بنگاه رهنی
pawnbroker بنگاه رهنی
instituting بنداد بنگاه
news agency بنگاه خبرگزاری
mont de piete بنگاه رهنی
head-hunters بنگاه کاریاب
service بنگاه سرویس
serviced بنگاه سرویس
foundation بنیان بنگاه
enterprise بنگاه اقتصادی
pawnshop بنگاه رهنی
enterprises بنگاه اقتصادی
state enterprise بنگاه دولتی
news agencies بنگاه خبرگزاری
competitive firm بنگاه رقابتی
institute بنداد بنگاه
exchange service بنگاه معاوضه
business enterprise بنگاه تجاری
business enterprise بنگاه بازرگانی
carpooling center [American E] بنگاه همسفری
instituted بنداد بنگاه
institutes بنداد بنگاه
head-hunter بنگاه کاریاب
industrial concern بنگاه صنعتی
hydrotherapeutic بنگاه اب درمانی
hydropath establishment بنگاه اب درمانی
margin productivity نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
absolute advantage برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
margin cost مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
settlement حل و فصل توافق بنگاه
enterprise موسسه یا بنگاه اقتصادی
settlements حل و فصل توافق بنگاه
enterprises موسسه یا بنگاه اقتصادی
nonprofit firm بنگاه غیر انتفاعی
real estate agency بنگاه معاملات املاک
pawnbrokers دلال در بنگاه رهنی
pawnbroker دلال در بنگاه رهنی
rectorate ریاست بنگاه مذهبی
institution اصل حقوقی بنگاه
outclearing فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
hacienda بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
BBC مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
open shop بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
out relief دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
subvention اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
place utility استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
imperial institute بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
expansion path مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
robot وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robots وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
corporation شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
break even point نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
corporations شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
elasticity of factor substitution کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
iron law of wage قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
representatives نمونه
examples نمونه
representative نمونه
exemplars نمونه
types نمونه
typed نمونه
exemplar نمونه
formats نمونه
type نمونه
format نمونه
example نمونه
strickle نمونه
sampling نمونه
specimen نمونه
specimens نمونه
paragon نمونه
paragons نمونه
modules نمونه
paradigm نمونه
forme نمونه
foretype نمونه
ensample نمونه
breadboard نمونه
copyslip نمونه
calligraph نمونه
typicalness نمونه
module نمونه
modeled نمونه
copy نمونه
model نمونه
copying نمونه
pattern نمونه
schema نمونه
progenitors نمونه
instance نمونه
models نمونه
instances نمونه
progenitor نمونه
schemata نمونه
modelled نمونه
precedents نمونه
sample نمونه
copied نمونه
paradigms نمونه
precedent نمونه
sampled نمونه
copies نمونه
patterns نمونه
sample واحد نمونه
test specimen نمونه ازمایشی
test specimen نمونه ی ازمایش
exemplarily بطور نمونه
samplery نمونه گیری
sample نمونه گرفتن
by the square مطابق نمونه
emulation نمونه سازی
test model نمونه ی ازمایش
core sample نمونه استوانهای
emulator نمونه ساز
test piece نمونه ازمایشی
coring نمونه گیری
test piece نمونه ازمایش
models نمونه اصلی
exemplification نمونه اوری
reference pilot نمونه مرجع
prototyping ساخت یک نمونه
protoplast نمونه اصل
polls نمونه برداشتن
copied نمونه ساختن
copies نمونه ساختن
per sample طبق نمونه
copy نمونه ساختن
probability sample نمونه احتمالاتی
samplery نمونه برداری
quota sample نمونه سهمیه
poll نمونه برداشتن
polled نمونه برداشتن
sample data داده نمونه
sample distribution توزیع نمونه
sample size حجم نمونه
random sample نمونه تصادفی
sample size بزرگی نمونه
pilot production تولید نمونه
pilot plant کارخانه نمونه
pilot plant کارگاه نمونه
model نمونه اصلی
ladle samble نمونه پاتیل
modeled نمونه اصلی
holotype نمونه شاخص
g نمونه معیار
free sample نمونه مجانی
modelled نمونه اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com