Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
English
Persian
pawnbroker
بنگاه رهنی
pawnbrokers
بنگاه رهنی
mont de piete
بنگاه رهنی
pawnshop
بنگاه رهنی
Search result with all words
pawnbroker
دلال در بنگاه رهنی
pawnbrokers
دلال در بنگاه رهنی
Other Matches
mortgaged
رهنی
hypothecary
رهنی
bonded
رهنی
mortgage money
پول رهنی
pawnshop
موسسه رهنی
mortgage bank
بانک رهنی
closed mortgage
سند رهنی غیر ازاد
deed of trust
سنداستیفای دین از ملک رهنی
to pay off a debt
[mortgage]
بدهی
[رهنی]
را قسطی پرداختن
firms
بنگاه
instituted
بنگاه
institute
بنگاه
institutes
بنگاه
firmest
بنگاه
concern
بنگاه
concerns
بنگاه
firmer
بنگاه
firm
بنگاه
instituting
بنگاه
establishments
بنگاه
corporations
بنگاه
businesses
بنگاه
corporation
بنگاه
institution
بنگاه
business
بنگاه
establishment
بنگاه
hydropath establishment
بنگاه اب درمانی
exchange service
بنگاه معاوضه
hydrotherapeutic
بنگاه اب درمانی
news agency
بنگاه خبرگزاری
head-hunters
بنگاه کاریاب
head-hunter
بنگاه کاریاب
state enterprise
بنگاه دولتی
industrial concern
بنگاه صنعتی
news agencies
بنگاه خبرگزاری
carpooling center
[American E]
بنگاه همسفری
competitive firm
بنگاه رقابتی
enterprises
بنگاه اقتصادی
serviced
بنگاه سرویس
foundation
بنیان بنگاه
institutes
بنداد بنگاه
instituting
بنداد بنگاه
service
بنگاه سرویس
instituted
بنداد بنگاه
enterprise
بنگاه اقتصادی
business enterprise
بنگاه تجاری
business enterprise
بنگاه بازرگانی
institute
بنداد بنگاه
settlement
حل و فصل توافق بنگاه
settlements
حل و فصل توافق بنگاه
institution
اصل حقوقی بنگاه
representative firm
بنگاه تولیدی نمونه
rectorate
ریاست بنگاه مذهبی
real estate agency
بنگاه معاملات املاک
enterprise
موسسه یا بنگاه اقتصادی
enterprises
موسسه یا بنگاه اقتصادی
nonprofit firm
بنگاه غیر انتفاعی
outclearing
فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
hacienda
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
open shop
بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
BBC
مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
user cost of capital
هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
two input firm
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
out relief
دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
subvention
اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
imperial institute
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
turnover
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
expansion path
مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
corporations
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
break even point
نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
institutionalizing
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com