Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
cost of construction
بهای ساختمان
Other Matches
dumping
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
reduced price
بهای کاسته بهای تخفیف دار
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
for
به بهای
at a low price
بهای کم
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
face value
بهای اسمی
nominal value
بهای اسمی
fancy price
بهای تفننی
conversion price
بهای تبدیل
fancy price
بهای گزاف
fee
بهای واحد
all in price
بهای کامل
at a great penny worth
به بهای زیاد
book value
بهای دفتری
break up price
بهای تصفیه
break up price
بهای انحلال
cash price
بهای نقدی
reduced price
بهای نازل
probability cost
بهای احتمالی
money worth
بهای پول
trade price
بهای تجارتی
resonable price
بهای عادله
reserve price
بهای قطعی
unit price
بهای واحد
nominal price
بهای اسمی
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
resale price
بهای خرده فروشی
eric
خون بهای ایرلندی
declared value
بهای اعلام شده
retail price
بهای خرده فروشی
par
بهای رسمی سهم
above par
بالاتر از بهای اسمی
below par
کمتر از بهای اسمی
contratual rent
اجاره بهای مقطوع
cost plus
اضافه بر بهای تمام شده
to take something off and pric
اندکی از بهای چیزی کاستن
coinage
طبقه بندی بهای مسکوک
cost and freight
قیمت و بهای حمل و نقل
dispraise
از بهای چیزی کاستن کم گرفتن
to mark good
بهای کالا را در روی ان نوشتن
to mark down an article
بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
the price was not reasonable
بهای ان معقول بنظر نمیرسید
reserve price
قیمت نهایی بهای قطعی
upset price
کمترین بهای مقطوع درهراج
height money
اضافه بهای کار در ارتفاع
spot price
بهای جنس در معامله نقدی
share list
صورت بهای سهام شرکتها
to compound
قسطی پرداختن
[کمتراز بهای اصلی]
write down
تنزل دادن بهای اسمی سهام
the price was not reasonable
بهای گزافی بران گذاشته بودند
revalorization
اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
at par
قیمت ثابت انتقال ارز به بهای اسمی
how is sugar
بهای قندچیست قند درچه حال است
price as natural ice
یخ ساختگی بهمان بهای یخ طبیعی فروخته میشد
write down
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
prohibitive price
بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
unearned icremrnt
افزایش بهای ملک در نتیجه اباد شدن محل نه کوشش مالک
unearned increment
افزایش بهای ملک در نتیجه اباد شدن محل نه کوشش مالک
unpriced
درباب چیزی گفته میشودکه بهای ان معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
accretion
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
feminality
طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
direct fire sights
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
frame
ساختمان
typed
ساختمان
stances
ساختمان
types
ساختمان
stance
ساختمان
substructures
پی ساختمان
substructure
پی ساختمان
making
ساختمان
homoplastic
هم ساختمان
carbody
ساختمان
building line
بر ساختمان
built up
پر از ساختمان
structureless
بی ساختمان
structure of an animal
ساختمان
type
ساختمان
erection
ساختمان
structures
ساختمان
structure
ساختمان
constructions
ساختمان
erections
ساختمان
built-up
پر از ساختمان
structuring
ساختمان
construction
ساختمان
foundation
پی ساختمان
building
ساختمان
mechanisms
ساختمان
mechanism
ساختمان
constructiveness
قوه ساختمان
contracting industry
صنعت ساختمان
contractors pump
پمپ ساختمان
constructional feature
طرح ساختمان
height of building
بلندی ساختمان
house building
ساختمان مسکونی
home building
ساختمان مسکونی
component part
جزء ساختمان
City Hall
ساختمان شهرداری
trench
گود ساختمان
high rise block
ساختمان بلند
height overall
ارتفاع ساختمان
constructional dimension
بعد ساختمان
constructional dimension
ابعاد ساختمان
edifices
ساختمان بزرگ
real estate
املاک و ساختمان
block
یک دستگاه ساختمان
exhibition building
ساختمان نمایشگاه
annexe
ساختمان فرعی
dentition
ساختمان دندانها
cone
ساختمان مخروطی
chapter-house
ساختمان جلسات
blocked
یک دستگاه ساختمان
blocks
یک دستگاه ساختمان
fabric
ساختار ساختمان
formation
ساختمان تشکیلات
data structure
ساختمان داده ها
foundation soil
پی ریزی ساختمان
edifice
ساختمان بزرگ
material
مصالح ساختمان
cost of construction
هزینه ساختمان
front
نمای ساختمان
materials
مصالح ساختمان
crane construction
ساختمان جرثقیل
fleuron
[آراستن ساختمان با گل]
building line
خط کناری ساختمان
steel framed structured
ساختمان فولادی
superstructures
ساختمان فوقانی
pygidium
ساختمان دم و کفل
tower building
ساختمان برجی
propylaeum
در بزرگ ساختمان
primary structure
ساختمان اولیه
primary structure
ساختمان اصلی
trisyly
ساختمان سه ستونی
plant construction
ساختمان کارخانه
turn out
ساختمان اب پخش
under construction
دردست ساختمان
front door
[of house]
در جلویی
[ساختمان]
superstructure
ساختمان فوقانی
structuralization
ایجاد ساختمان
fronting
نمای ساختمان
steel construction
ساختمان فولادی
structuralize
ساختمان کردن
steeple
ساختمان بلند
steeples
ساختمان بلند
soil structure
ساختمان خاک
situation of a building
موقعیت ساختمان
site engineering
مدیر ساختمان
system's design
ساختمان سیستم
sandwitch construction
ساختمان لایهای
tectonics
ساختمان شناسی
front
نمای ساختمان
entry door
در جلویی
[ساختمان]
overall width
عرض ساختمان
entrance
در جلویی
[ساختمان]
laminated structure
ساختمان لایهای
laminated construction
ساختمان ورقهای
intermediate structure
ساختمان داخلی
integral construction
ساختمان یکپارچه
inhouse work
توکار ساختمان
industrial building
ساختمان صنعتی
imperfect structural
ساختمان ناتمام
hydraulic construction
ساختمان ابی
laminated structure
ساختمان متورق
length overall
طول ساختمان
on the stocks
در دست ساختمان
office building
ساختمان اداری
gross area
پهنه ساختمان
entrance door
در جلویی
[ساختمان]
zonation
ساختمان غشایی
high-rise
ساختمان بلند
apartment house
ساختمان آپارتمانی
main building
ساختمان اصلی
low loss construction
ساختمان کم تلفات
local building inspector
پلیس ساختمان
stonework
ساختمان سنگی
civil engineers
مهندس ساختمان
constructions
تعبیر ساختمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com