Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
best move
بهترین حرکت شطرنج
Other Matches
forced move
حرکت اجباری شطرنج
fifty move rule
قانون 05 حرکت شطرنج
quiet move
حرکت ارام شطرنج
illegal move
حرکت غیرقانونی شطرنج
forcing move
حرکت اجباراور شطرنج
book move
حرکت کتابی شطرنج
candidate move
حرکت انتخابی شطرنج
key
[حرکت کلیدی شطرنج]
mechanical move
حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
sealed move
حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
brand leader
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
sicilian attack
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
tiptop
بهترین
prides
بهترین
priding
بهترین
foremost
بهترین
prided
بهترین
pride
بهترین
best
بهترین
first class
بهترین
gilt-edged
بهترین
gilt edge
بهترین
of the first water
بهترین
gilt edged
بهترین
the best of all
بهترین
optimum
بهترین امکان
best efforts
بهترین مساعی
best
به بهترین وجه
In the best possible manner.
به بهترین وجه
quality
بهترین کیفیت
qualities
بهترین کیفیت
best
بهترین کار
top-notch
<idiom>
عالی ،بهترین
dressed to kill
<idiom>
بهترین لباس را پوشیدن
classics
مطابق بهترین نمونه
lion share
بزرگترین یا بهترین بخش
tip top
بهترین اعلی درجه
(live off the) fat of the land
<idiom>
بهترین از هرچیز را داشتند
classic
مطابق بهترین نمونه
back on one's feet
<idiom>
به بهترین سلامتی رسیدن
prime
کمال بهترین قسمت
primed
کمال بهترین قسمت
napping
بهترین شرکت کننده
napped
بهترین شرکت کننده
nap
بهترین شرکت کننده
primes
کمال بهترین قسمت
naps
بهترین شرکت کننده
second best theory
نظریه بهترین دوم
first-class
درخورمردم طبقه یک بهترین
skimeister
بهترین اسکی باز
designated tournament
مسابقه بهترین بازیگران
The best advice is, not to give any
<idiom>
بهترین اندرز ندادن آن است
hit it off with someone
<idiom>
بهترین همراه با کسی داشتن
flight
بهترین نتیجه دور مقدماتی
honesty is the best policy
راستی ودرستی بهترین رویه
beluga
نام بهترین نوع خاویار
best governed country
کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
You are counted among my best friends.
شما را از بهترین دوستانم می شمارم
History is the best testimony.
تاریخ بهترین شاهد است
the best thatone can do
بهترین کاری که میتوان کرد
dress up
<idiom>
بهترین لباس خود را پوشیدن
i had best to leaveit
بهترین کاران است که ان راول کنیم
golden shoe
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
I wish you the best of luck.
بهترین موفقیتها رابرایتان آرزومی کنم
make the best of
<idiom>
دربدترین شرایط بهترین را انجام دادن
give someone the benefit of the doubt
<idiom>
همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
the best game out
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
optima legum ilerpres est consuetudo
عرف و عادت بهترین تفسیرقانونی است
ground badge
علامت بهترین درجه دار یاسرباز
Which is the best way to Tehran ?
بهترین راه به تهران کدام است ؟
money player
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
heisman trophy
جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
sullivan award
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
to make the most of
به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از
least cost design
بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
record prices
بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
best ball
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
Hunger is the best sauce.
<proverb>
گشنگی بهترین خوشمزه کننده غذا است.
[ضرب المثل ]
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
handicap
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicaps
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tilt and swivel
که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
adjudicate
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
decca
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
chess
شطرنج
al fil
شطرنج
chequer
شطرنج
rook
رخ شطرنج
rooks
رخ شطرنج
doll up
بهترین لباس خود را پوشیدن خود را اراستن
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
progressive chess
شطرنج سریع
bad bishop
فیل بد شطرنج
rules of chess
قوانین شطرنج
square
خانه شطرنج
chessomania
شیفتگی شطرنج
chessophrenetic
متعصب شطرنج
impledge
پیاده شطرنج
lightning chess
شطرنج سریع
crampet game
بازی شطرنج
checker
خانه شطرنج
squaring
خانه شطرنج
squares
خانه شطرنج
squared
خانه شطرنج
pieces
مهره شطرنج
queen
وزیر شطرنج
queens
وزیر شطرنج
chessist
شطرنج دوست
bishop pairs
دو فیل شطرنج
chess clock
ساعت شطرنج
rapid transit
شطرنج سریع
masters
استاد شطرنج
chequer wise
شطرنج وار
mastered
استاد شطرنج
piece
مهره شطرنج
master
استاد شطرنج
chequer
خانه شطرنج
postal chess
شطرنج مکاتبهای
pignorate
پیاده شطرنج
chess machine
ماشین شطرنج
chess man
مهره شطرنج
chessist
شطرنج باز
chess problem
مسئله شطرنج
chess oscar
اسکار شطرنج
man
مهره شطرنج
mans
مهره شطرنج
chess board
صفحه شطرنج
chess olympiad
المپیاد شطرنج
chess master
استاد شطرنج
passer
رونده شطرنج
chessman
مهره شطرنج
chessboards
تخته شطرنج
chessboard
تخته شطرنج
pawning
پیاده شطرنج
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
pawn
پیاده شطرنج
chessmen
مهره شطرنج
pawned
پیاده شطرنج
pawns
پیاده شطرنج
bishops
فیل شطرنج
traditional chess
شطرنج استاندارد
bishop
فیل شطرنج
Memmaker
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
pawn storm
توفان پیادهای شطرنج
panov botvinnik attack
کارو- کان شطرنج
blundered
اشتباه فاحش در شطرنج
blacker
بازیگر دوم شطرنج
notations
ثبت حرکات شطرنج
paris gambit
گامبی پاریس شطرنج
paris opening
گشایش پاریس شطرنج
blacked
بازیگر دوم شطرنج
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
blunder
اشتباه فاحش در شطرنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com