Dictiornary-Farsi | بهره مالکانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
economic rent	بهره مالکانه


Other Matches

tontine	تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
manorial	مالکانه
possessory	مالکانه
proprietary right	حق مالکانه
seigniorial	مالکانه
proprietary	مالکانه
proprietorial	مالکانه
usury	گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
possessory	سهم مالکانه
hold down	نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
diminishing marginal productivity	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
interests	بهره
interest	بهره
exploiter	بهره کش
productive	بهره زا
yielded	بهره
yield	بهره
efficiency	بهره
exploiters	بهره کش
portion	بهره
portions	بهره
yields	بهره
exploited	بهره ده
gained	بهره
gains	بهره
gain	بهره
quotients	بهره
quotient	بهره
efficient	بهره ور
interest for delay	بهره دیرکرد
high interest	بهره سنگین
interest rate	نرخ بهره
high interest	بهره گران
factor payments	بهره وسود
exploiting class	طبقه بهره کش
divestiture	بی بهره سازی
exploited class	طبقه بهره ده
exploitative character	منش بهره کش
economic rent	بهره اقتصادی
dispossessor	بی بهره سازنده
divestment	بی بهره سازی
abusing	بهره کشی
abuses	بهره کشی
abused	بهره کشی
abuse	بهره کشی
exploitation	بهره برداری
gavels	بهره غیرمجاز
gavel	بهره غیرمجاز
accrued interest	بهره متعلقه
advantage by illness	بهره بیماری
benefic	بهره بردار
deprival	بی بهره سازی
exploitation	بهره کشی
default interest	بهره معوق
declaration of interest	اعلام بهره
contango	بهره دیرکرد
cheap money	پول با بهره کم
bank interest	بهره بانکی
at % interest	با بهره 21 درصد
antenna gain	بهره انتن
utilisations	بهره برداری ها
optimising	بهره بردن
interest	بهره [اقتصاد]
exploitation [utilization]	بهره برداری
utilizations	بهره برداری ها
usages	بهره برداری ها
utilisation [British]	بهره برداری
using	بهره برداری
usage	بهره برداری
lending rate	بهره - نزولپول
sweatshops	بهره کشخانه
pure interest	بهره خالص
productive work	کار بهره زا
passive debt	وام بی بهره
loan interest	بهره وام
legal interest	بهره قانونی
laser gain	بهره لیزر
put out to interest	به بهره گذاشتن
quantum yield	بهره کوانتومی
rat of interest	نرخ بهره
sweatshop	بهره کشخانه
voltage gain	بهره ولتاژ
transducer gain	بهره دگرسازی
rq	بهره تنفسی
rate of interest	نرخ بهره
resipatory quotient	بهره تنفسی
operation	بهره برداری
shared	بهره قسمت
shares	بهره قسمت
lot	بهره قسمت
lot	بخش بهره
divested	بی بهره کردن
divest	بی بهره کردن
interest	سودیا بهره
interests	سودیا بهره
divests	بی بهره کردن
divesting	بی بهره کردن
efficiency	بهره وری
depriving	بی بهره کردن
deprives	بی بهره کردن
deprive	بی بهره کردن
share	بهره قسمت
productivity	بهره وری
utilization	بهره برداری
compound interest	بهره مرکب
gain	بهره تقویت
gained	بهره تقویت
gain	بهره برداری
gained	بهره برداری
gains	بهره تقویت
gains	بهره برداری
primary gain	بهره اصلی بیماری
operating budget	بودجه بهره برداری
operating cost	هزینه بهره برداری
out law	از حقوق بی بهره کردن
paranosic gain	بهره اصلی بیماری
prime rate of interest	نرخ بهره ترجیحی
gains	سود بردن بهره
per capita productivity	بهره وری سرانه
paranosis	بهره کشی از بیماری
nominal interest rate	نرخ بهره اسمی
neutral rate of interest	نرخ بهره خنثی
interest rate per annum	نرخ بهره سالانه
it was sold at 0 year's p	بهره برابردرامدسالیانه اش فروخته شد
landuse	بهره وری از زمین
tapped	بهره برداری کردن از
tap	بهره برداری کردن از
margin productivity	حد بهره وری تولید
marginal productivity	بهره وری نهائی
market rate of interest	نرخ بهره بازار
maximum value	مقدار بهره برداری
money lender	پول به بهره گذار
money rate of interest	نرخ بهره پولی
myrmecophilous	بهره برنده ازمورچه
natural rate of interest	نرخ بهره طبیعی
principal and interest	اصل پول و بهره
passives	پدافندغیر عامل بی بهره
passive	پدافندغیر عامل بی بهره
underutilization of labor	کم بهره گیری از کارگر
utilization statistics	امار بهره وری
sweatshop	کارگاه بهره کشی
sweatshops	کارگاه بهره کشی
exploiting	بهره برداری کردن از
to put out money to interest	پول به بهره گذاشتن
sexual abuse	بهره کشی جنسی
gain	سود بردن بهره
interest free loan	وام بدون بهره
pure rate of interest	نرخ بهره خالص
exploits	بهره برداری کردن از
prime rate	نرخ بهره پایه
gained	سود بردن بهره
enjoyment	بهره مند شدن از
rate of yield	نرخ بهره موثر
ready for use	اماده بهره برداری
real interest rate	نرخ بهره واقعی
real rate of interest	نرخ بهره واقعی
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
exploit	بهره برداری کردن از
tapping	بهره برداری کردن از
emergency operation	بهره برداری اضطراری
high rate of interest	نرخ بالای بهره
enjoys	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
utilizes	بهره برداری کردن
high efficiency	ضریب بهره بالا
effective interest rate	نرخ بهره موثر
utilize	بهره برداری کردن
child abuse	بهره کشی از کودک
factor productivity	بهره دهی عوامل
utilising	بهره برداری کردن
exploitation of labor	بهره کشی کارگر
exploitation of colonies	بهره کشی مستعمرات
utilises	بهره برداری کردن
utilised	بهره برداری کردن
average productivity	بهره دهی متوسط
secondary gain	بهره ثانوی بیماری
epinosic gain	بهره ثانوی بیماری
utilizing	بهره برداری کردن
high rate of interest	نرخ سنگین بهره
enjoyed	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
bank rate	نرخ بهره بانکی
beneficiary	بهره بردار ذیحق
interest profit	عایدی حاصل از بهره
beneficiaries	بهره بردار ذیحق
enjoy	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
infatute	ازخرد بی بهره کردن
enjoying	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
royalty	حق بهره برداری از چیزی
i paid the debt plus interest	بدهی را با بهره ان دادم
royalties	حق بهره برداری از چیزی
partaken	شریک شدن بهره داشتن
partakes	شریک شدن بهره داشتن
partook	بهره داشتن طرفداری کردن
decreasing marginal productivity	بهره وری نهائی نزولی
capacity utilization rate	نرخ بهره داری از فرفیت
imparts	بهره مند شدن از رساندن
agronomics	علم بهره برداری از زمین
agricultural labor productivity	بهره دهی کارگر کشاورزی
impart	بهره مند شدن از رساندن
benefical owner of an estate	مالک بهره برداریک دارایی
imparted	بهره مند شدن از رساندن