Dictiornary-Farsi | بهره معوق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
default interest	بهره معوق


Other Matches

tontine	تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
usury	گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
outstanding	معوق
outstandingly	معوق
arrear	معوق
overdue	معوق
delayed	معوق
pending	معوق
deferred	معوق
balance due	مانده معوق
back order	سفارش معوق
arrear	بدهی معوق
deferred gratification	کامروایی معوق
deferred payment	پرداخت معوق
deferred reaction	واکنش معوق
procrastinating	معوق گذاردن
procrastinates	معوق گذاردن
procrastinated	معوق گذاردن
to hang up	معوق گذاشتن
stand over	معوق ماندن
procrastinate	معوق گذاردن
lie over	معوق ماندن
table	معوق گذاردن
tabled	معوق گذاردن
arrears	پرداختهای معوق
hang-ups	معوق گذاشتن
hang up	معوق گذاشتن
hang-up	معوق گذاشتن
suspends	معوق داشتن
suspends	معوق گذاردن
suspending	معوق داشتن
to stand over	معوق ماندن
suspend	معوق داشتن
suspending	معوق گذاردن
tables	معوق گذاردن
tabling	معوق گذاردن
suspend	معوق گذاردن
hang up	معوق شدن توقف
outstanding accounts	حساب های معوق
hang-ups	معوق شدن توقف
retarder	کند ساز معوق
hang-up	معوق شدن توقف
string along	وفق داشتن معوق گذاردن
retard	کند ساختن معوق کردن
deferred payment credit	اعتبار برای پرداختهای معوق
retards	کند ساختن معوق کردن
retarding	کند ساختن معوق کردن
pocket veto	رد لایحه قانونی بوسیله معوق گذاردن ان
revivor	تعقیب دعوایی که به علتی معوق مانده بوده است
diminishing marginal productivity	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
exploited	بهره ده
quotients	بهره
quotient	بهره
interest	بهره
efficient	بهره ور
yields	بهره
yielded	بهره
gained	بهره
yield	بهره
gains	بهره
interests	بهره
portion	بهره
efficiency	بهره
productive	بهره زا
exploiters	بهره کش
exploiter	بهره کش
portions	بهره
gain	بهره
exploitation [utilization]	بهره برداری
utilizations	بهره برداری ها
optimising	بهره بردن
interest	بهره [اقتصاد]
at % interest	با بهره 21 درصد
abused	بهره کشی
antenna gain	بهره انتن
abuse	بهره کشی
abuses	بهره کشی
abusing	بهره کشی
utilisations	بهره برداری ها
utilisation [British]	بهره برداری
using	بهره برداری
usage	بهره برداری
benefic	بهره بردار
usages	بهره برداری ها
accrued interest	بهره متعلقه
advantage by illness	بهره بیماری
bank interest	بهره بانکی
lending rate	بهره - نزولپول
cheap money	پول با بهره کم
quantum yield	بهره کوانتومی
laser gain	بهره لیزر
interest rate	نرخ بهره
interest for delay	بهره دیرکرد
high interest	بهره سنگین
legal interest	بهره قانونی
loan interest	بهره وام
resipatory quotient	بهره تنفسی
rate of interest	نرخ بهره
rat of interest	نرخ بهره
put out to interest	به بهره گذاشتن
pure interest	بهره خالص
productive work	کار بهره زا
transducer gain	بهره دگرسازی
high interest	بهره گران
deprival	بی بهره سازی
factor payments	بهره وسود
voltage gain	بهره ولتاژ
sweatshop	بهره کشخانه
sweatshops	بهره کشخانه
declaration of interest	اعلام بهره
contango	بهره دیرکرد
passive debt	وام بی بهره
dispossessor	بی بهره سازنده
exploiting class	طبقه بهره کش
exploited class	طبقه بهره ده
exploitative character	منش بهره کش
economic rent	بهره اقتصادی
economic rent	بهره مالکانه
divestment	بی بهره سازی
divestiture	بی بهره سازی
rq	بهره تنفسی
divests	بی بهره کردن
gains	بهره تقویت
deprive	بی بهره کردن
efficiency	بهره وری
divesting	بی بهره کردن
deprives	بی بهره کردن
gain	بهره تقویت
shares	بهره قسمت
gain	بهره برداری
operation	بهره برداری
gained	بهره تقویت
depriving	بی بهره کردن
divest	بی بهره کردن
gained	بهره برداری
lot	بخش بهره
lot	بهره قسمت
divested	بی بهره کردن
interests	سودیا بهره
exploitation	بهره برداری
productivity	بهره وری
exploitation	بهره کشی
gavel	بهره غیرمجاز
gavels	بهره غیرمجاز
compound interest	بهره مرکب
gains	بهره برداری
interest	سودیا بهره
utilization	بهره برداری
shared	بهره قسمت
share	بهره قسمت
pend	معوق بودن بی تکلیف بودن
beneficiaries	بهره بردار ذیحق
out law	از حقوق بی بهره کردن
money lender	پول به بهره گذار
operating budget	بودجه بهره برداری
operating cost	هزینه بهره برداری
margin productivity	حد بهره وری تولید
factor productivity	بهره دهی عوامل
marginal productivity	بهره وری نهائی
royalty	حق بهره برداری از چیزی
market rate of interest	نرخ بهره بازار
maximum value	مقدار بهره برداری
money rate of interest	نرخ بهره پولی
myrmecophilous	بهره برنده ازمورچه
natural rate of interest	نرخ بهره طبیعی
neutral rate of interest	نرخ بهره خنثی
nominal interest rate	نرخ بهره اسمی
royalties	حق بهره برداری از چیزی
paranosic gain	بهره اصلی بیماری
primary gain	بهره اصلی بیماری
exploits	بهره برداری کردن از
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
sexual abuse	بهره کشی جنسی
passive	پدافندغیر عامل بی بهره
enjoyment	بهره مند شدن از
to put out money to interest	پول به بهره گذاشتن
sweatshops	کارگاه بهره کشی
underutilization of labor	کم بهره گیری از کارگر
utilization statistics	امار بهره وری
child abuse	بهره کشی از کودک
sweatshop	کارگاه بهره کشی
real rate of interest	نرخ بهره واقعی
real interest rate	نرخ بهره واقعی
paranosis	بهره کشی از بیماری
tapping	بهره برداری کردن از
per capita productivity	بهره وری سرانه
tapped	بهره برداری کردن از
exploit	بهره برداری کردن از
prime rate	نرخ بهره پایه
prime rate of interest	نرخ بهره ترجیحی
principal and interest	اصل پول و بهره
tap	بهره برداری کردن از
pure rate of interest	نرخ بهره خالص
exploiting	بهره برداری کردن از
rate of yield	نرخ بهره موثر
ready for use	اماده بهره برداری
passives	پدافندغیر عامل بی بهره
utilised	بهره برداری کردن
exploitation of colonies	بهره کشی مستعمرات
gained	سود بردن بهره