Dictiornary-Farsi | بهم زدن ارامش عمومی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
breach of the peace	بهم زدن ارامش عمومی
breaches of the peace	بهم زدن ارامش عمومی


Other Matches

general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
imperturbableness	ارامش
composure	ارامش
quiescence	ارامش
calmness	ارامش
peaceableness	ارامش
sedateness	ارامش
quietude	ارامش
stillness	ارامش
impassiveness	ارامش
imperturbation	ارامش
imperturbability	ارامش
peaceably	با ارامش
quietness	ارامش
placidity	ارامش
calming	: ارامش
calmest	: ارامش
sedately	با ارامش
calmer	: ارامش
calmed	: ارامش
calm	: ارامش
peacefulness	ارامش
equilibrium	ارامش
pacification	ارامش
peace	ارامش
serenely	با ارامش
serenity	ارامش
calms	: ارامش
callmness	ارامش
ataraxy	ارامش
quiet	ارامش سکون
soothing	ارامش بخش
he seeks rest but finds none	ارامش میجویدولی
impact basin	حوضچه ارامش
quietism	ارامش گرایی
tranquillity	ارامش اسودگی
lulls	ارامش سکون
peace breaker	ارامش بهم زن
social peace	ارامش اجتماعی
ataraxia	ارامش قلب
ataraxia	ارامش درون
quietest	ارامش سکون
pacifist	ارامش طلب
lull	ارامش سکون
lulled	ارامش سکون
lulling	ارامش سکون
day of rest	روز ارامش
tranquility	ارامش اسودگی
silencing	سکوت ارامش
resting pool	حوضچه ارامش
p was restored in the country	ارامش درکشوربرقرارشد
pacificist	ارامش طلب
staidness	ارامش پایداری
silence	سکوت ارامش
silenced	سکوت ارامش
silences	سکوت ارامش
taciturnity	سکوت ارامش
solace	مایه تسلی ارامش
impassivity	ارامش پوست کلفتی
mitigatory	مایه کاهش یا ارامش
pacificism	ارامش طلبی صلحجویی
composedness	ارامی- ارامش- اسودگی
cisterns	حوضچه ارامش منبع
pacifism	ارامش طلبی صلحجویی
cistern	حوضچه ارامش منبع
hush	ارامش دادن مخفی نگاهداشتن
implacably	از روی سختی یا سنگدلی چنانکه ارامش نپذیرد
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
cooling-off periods	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
angle of repose	زاویه تعادل زاویه ارامش
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
generic	عمومی
overt	عمومی
popular	عمومی
common user	عمومی
wide	عمومی
oecumenical	عمومی
wider	عمومی
widest	عمومی
ecumenic	عمومی
rife	عمومی
hackneyed	عمومی
general porpose	عمومی
commoners	عمومی
commoners	:عمومی
public	عمومی
common	عمومی
common	:عمومی
generals	عمومی
commonest	عمومی
commonest	:عمومی
universal	عمومی
outlining	خط عمومی
outlines	خط عمومی
outlined	خط عمومی
outline	خط عمومی
the public voice	عمومی
general	عمومی
pissoir	مستراح عمومی
state property	اموال عمومی
suffrage universal	حق رای عمومی
encyclic	عمومی دوری
GHQ	ستاد عمومی
folkway	طرزفکر عمومی
general assembly	مجمع عمومی
general cargo	بار عمومی
general concepts	تدبیر عمومی
general damage	خسارت عمومی
general depot	انبار عمومی
respublica	رفاه عمومی
general equilibrium	تعادل عمومی
records depository	بایگانی عمومی
general amnesty	عفو عمومی
rule of thumb	قانون عمومی
folkway	احساسات عمومی
fourth estate	مطبوعات عمومی
general depot	امادگاه عمومی
general ability	توانایی عمومی
general act	سند عمومی
general allotment	اختصاصات عمومی
g/a	خسارت عمومی
social good	کالاهای عمومی
general factor	عامل عمومی
general requirements	نیازهای عمومی
collective call sign	معرف عمومی
checkup	معاینه عمومی
central war	جنگ عمومی
cameralistic science	مالیه عمومی
alameda	گردشگاه عمومی
baths	استخر عمومی
vogue	عمومی ورایج
public baths	استخر عمومی
common grid	شبکه عمومی
prosecture	وکیل عمومی
counsel for the crown	وکیل عمومی
bath-house	حمام عمومی
consolidated annuities	دیون عمومی
comulative action	اثر عمومی
common user items	اقلام عمومی
common user	خدمات عمومی
general paralysis	فلج عمومی
common purse	وجوه عمومی
common parts	قطعات عمومی
common nuisance	اضرار عمومی
common language	زبان عمومی
common labour	کارگر عمومی
common items	قطعات عمومی
common hardware	قطعات عمومی
general education	اموزش عمومی
general grant	کمک عمومی
public finance	مالیه عمومی
public facilities	تسهیلات عمومی
public expenditures	مخارج عمومی
public enterprises	موسسات عمومی
public domain	خط مشی عمومی
public deposits	سپردههای عمومی
public decency	عفت عمومی
public debt	قرضه عمومی
public cost	هزینه عمومی
public borrowing	استقراض عمومی
public benefits	منافع عمومی
public amnsement	نمایشگاه عمومی
public affairs	روابط عمومی
public a	وکیل عمومی
public services	خدمات عمومی
potlatch	جشن عمومی
public servant	مستخدم عمومی
public goods	کالاهای عمومی
public image	تصور عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
public place	محل عمومی
public place	مکان عمومی
public order	نظم عمومی
public network	شبکه عمومی
public library	کتابخانه عمومی
public law	حقوق عمومی
public interest	نفع عمومی
public policy	سیاست عمومی
public interest	منافع عمومی
public institutions	موسسات عمومی
public property	مال عمومی
public information	اطلاعات عمومی
plaza	میدان عمومی
general plan	نقشه عمومی
general paresis	فلج عمومی
general supplies	اماد عمومی
general outpost	پاسدار عمومی