Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
English
Persian
linear optimization
بهینه سازی خطی
Search result with all words
nonlinear optimization
بهینه سازی
optimality
بهینه سازی
optimization
بهینه سازی
optimize
بهینه سازی
optimizing compiler
کامپایلر بهینه سازی
resource leveling
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
suboptimization
بهینه سازی فرعی
unconstrained optimization
بهینه سازی بدون قید
unconstrained optimization
بهینه سازی بدون محدودیت
Other Matches
optimum code
برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
optimal
بهینه
optimum moisture
نم بهینه
optimized
بهینه
optimum
بهینه
optimize
بهینه ساختن
optimal level
سطح بهینه
optimum temperature
دمای بهینه
optimal distribution
توزیع بهینه
optimum value
مقدار بهینه
optimum speed
کندی بهینه
optimized code
برنامه بهینه
optimal performance
کارکرد بهینه
optimal solution
راه حل بهینه
optimized
بهینه شده
pareto optimality
بهینه پاراتو
optimum output
تولید بهینه
optimalization
بهینه کردن
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
disk optimizer
بهینه ساز دیسک
optimal planning
برنامه ریزی بهینه
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
optimal recalculation
محاسبه مجدد بهینه
optimum coding
برنامه نویسی بهینه
optimize
برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
nonaligned
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
minimal tree
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
file level model
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
optimum moisture
رطوبت بهینه رطوبت مناسب
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
individualized
تک سازی
individualising
تک سازی
truncation
بی سر سازی
retortion
خم سازی
padding
له سازی
flooring
کف سازی
retortion
کج سازی
repk lection
پر سازی
flection
خم سازی
pavements
کف سازی
compaction
تو پر سازی
pavement
کف سازی
bridge building
پل سازی
individualises
تک سازی
individualize
تک سازی
individualizes
تک سازی
individualizing
تک سازی
stylization
مد سازی
idolization
بت سازی
local anasthesia
سر سازی
individuation
تک سازی
individualised
تک سازی
deflexion
خم سازی
bridgework
پل سازی
individualization
تک سازی
resolving
برطرف سازی
oscillation
نوسان سازی
emulation
نمونه سازی
forging signatures
امضا سازی
emulsification
امولسیون سازی
gelatination
دلمه سازی
nationalization
ملی سازی
gnomonics
فن شاخص سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
gemination
جفت سازی
divestiture
بی بهره سازی
divestiture
برهنه سازی
divestment
بی بهره سازی
domestication
اهلی سازی
discolourment
بدرنگ سازی
industrialization
صنعتی سازی
duplexing
مضاعف سازی
glycogenesis
گلیکوژن سازی
dwelling construction
خانه سازی
enthralment
بنده سازی
oscillations
نوسان سازی
gaingiving
مشتبه سازی
foundation materials
مصالح پی سازی
feminization
مونث سازی
flatting
تنکه سازی
packing
فشرده سازی
displacement
جانشین سازی
depletion
تهی سازی
rejuvenation
جوان سازی
arching
طاق سازی
foliation
برگ سازی
wording
عبارت سازی
form work
کاذب سازی
equality gate
برابر سازی
milling
ارد سازی
assimilation
همگون سازی
fumigation
ضد عفونی سازی
assimilation
درون سازی
elution
پاکیزه سازی
eversion
واژگون سازی
evisceration
تهی سازی
formularization
فرمول سازی
smoothing
صاف سازی
forgeries
صورت سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
curtailment
کوتاه سازی
infuriation
خشمگین سازی
inspissation
غلیظ سازی
intensification
پر قوت سازی
inurement
معتاد سازی
mutilation
معیوب سازی
invalidation
باطل سازی
inebriation
مست سازی
hymnography
سرود سازی
bonification
به سازی محیط
forgeries
سند سازی
individualization
منفرد سازی
solutions
چاره سازی
solution
چاره سازی
individualization
فرد سازی
stripping
برهنه سازی
individuation
جدا سازی
separating
جدا سازی
abbreviations
کوته سازی
abbreviation
کوته سازی
vaporization
بخار سازی
latticing
شبکه سازی
levigation
نرم سازی
liquefaction
ابگونه سازی
idealising
دلخواه سازی
machicolation
مزغل سازی
machine building
ماشین سازی
magnifcation
بزرگ سازی
lapidification
سنگ سازی
lapidation
سنگسار سازی
landscape painting
منظره سازی
replacements
جانشین سازی
replacement
جانشین سازی
irksomeness
کسل سازی
irreticence
فاش سازی
lamponery
هجونامه سازی
lancination
مجروح سازی
lancination
پاره سازی
malting
مالت سازی
gold beating
زرورق سازی
simulations
شبیه سازی
simulation
همانند سازی
simulation
فاهر سازی
simulations
فاهر سازی
grillwork
شبکه سازی
grillwork
سبد سازی
gunsmithery
تفنگ سازی
haematogenesis
خون سازی
simulations
همانند سازی
simulation
شبیه سازی
harmonization
هم اهنگ سازی
heterodyne reception
زنه سازی
roofing
سقف سازی
implementation
پیاده سازی
incavation
پوک سازی
inceration
موم سازی
forgery
صورت سازی
forgery
سند سازی
reduction
ساده سازی
reductions
ساده سازی
impregnation
ابستن سازی
notification
اگاه سازی
relocation
جابجا سازی
histogenesis
بافت سازی
horology
ساعت سازی
ichnography
زمینه سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com