English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
not to say ... <idiom> به اضافه اینکه ... است
not to mention ... <idiom> به اضافه اینکه ... است
Search result with all words
intensive cultivation اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
Other Matches
overtime وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
theory of epigensis فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
provided he goes at once بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
surpluses اضافه
in a. to به اضافه
overplus اضافه
special <adj.> اضافه
in addition to <prep.> به اضافه
extras اضافه
plussage اضافه
extra اضافه
increscent اضافه
extra- اضافه
plusage اضافه
surplus اضافه
addition اضافه
spare اضافه
spared اضافه
excesses اضافه
increases اضافه
increased اضافه
increase اضافه
additions اضافه
excess اضافه
augmentation اضافه
extra <adj.> اضافه
superimposable اضافه شدنی
possessive حالت اضافه
possessives حالت اضافه
overloads اضافه فرفیت
accessing الحاق اضافه
accesses الحاق اضافه
accessed الحاق اضافه
margin product اضافه محصول
eke اضافه کردن بر
superimposable قابل اضافه
access الحاق اضافه
imburse اضافه کردن
premiums اضافه ارزش
gen حالت اضافه
exeed اضافه شدن از
premium اضافه ارزش
excess price اضافه قیمت
overshoot اضافه جهش
budget surplus اضافه بودجه
overshooting اضافه جهش
excess luggage اضافه بار
overshoots اضافه جهش
overpopulation اضافه جمعیت
overloading بارگذاری اضافه
overloading اضافه بارگذاری
overloading اضافه بار
confession and avoidance به ان اضافه میکند
added to that اضافه بران
service charge اضافه کار
surtax اضافه مالیات
overcharge اضافه هزینه
overcharged اضافه هزینه
overcharges اضافه هزینه
overcharging اضافه هزینه
genitive حالت اضافه
added اضافه شده
add اضافه کردن
append اضافه کردن
subjoin اضافه کردن
preposition حرف اضافه
prepositions حرف اضافه
overloading اضافه فرفیت
moreover <adv.> اضافه بر این
in addition <adv.> اضافه بر این
further [moreover] <adv.> اضافه بر این
widening اضافه پهنا
add اضافه کردن
furthermore <adv.> اضافه بر این
besides <adv.> اضافه بر این
aside from that <adv.> اضافه بر این
also [moreover] <adv.> اضافه بر این
additionally <adv.> اضافه بر این
adding اضافه کردن
adds اضافه کردن
forby <adv.> اضافه بر این
on top of this <adv.> اضافه بر این
over and above <adv.> اضافه بر این
excess اضافه مازاد
salary increase اضافه حقوق
surcharge اضافه بها
surcharge اضافه بار
surcharges اضافه بها
surcharges اضافه بار
excesses اضافه مازاد
overdraft اضافه برداشت
on to <adv.> اضافه بر این
overdrafts اضافه برداشت
on top of that <adv.> اضافه بر این
what is more <adv.> اضافه بر این
affix اضافه نمودن
affixed اضافه نمودن
overloaded اضافه فرفیت
per حروف اضافه
overloads اضافه بار
overtime اضافه کار
overtime اضافه کاری
beyond that <adv.> اضافه بر این
over load اضافه بار
step up اضافه کردن
overloaded اضافه بار
affixes اضافه نمودن
overvoltage اضافه ولتاژ
overtimer اضافه کار کن
overload اضافه بار
affixing اضافه نمودن
overproduction اضافه تولید
overpotential اضافه ولتاژ
overload اضافه فرفیت
effusions اضافه جریان بزور
effusion اضافه جریان بزور
gerunds اسمی که از اضافه کردن
perquisite عایدی اضافه برحقوق
capital gains اضافه ارزش سرمایه
throw in <idiom> اضافه دادن یا گذاشتن
run up <idiom> به مقدارچیزی اضافه کردن
add in memory اضافه کردن به حافظه
perquisites عایدی اضافه برحقوق
non-add subtotal اضافه نکردن به زیرکل
prepositionally بطور حرف اضافه
postpositive preposition حرف اضافه الحاقی
import surcharge حقوق گمرکی اضافه
gerund اسمی که از اضافه کردن
overload principle اصل اضافه باری
overload circuit switch فیوز اضافه بار
overload circuit breaker فیوز اضافه بار
overdraw اضافه برداشت کردن
extra bed تخت خواب اضافه
over reinforcement اضافه ارماتورگذاری شده
over time pay مزد اضافه کاری
repositional مانند حرف اضافه
over time pay پول اضافه کار
additional bed [accommodation of persons] تخت خواب اضافه
overbreak خاکبرداری اضافه برنیمرخ
play down بازی در وقت اضافه
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
in spite of the face that اینکه
in order to ... تا [اینکه ]
so as to تا [اینکه ]
in order that تا اینکه
up to/till/until <idiom> تا اینکه
howbeit با اینکه
the fact that اینکه
save that جز اینکه
unless جز اینکه
or یا اینکه
let off steam <idiom> ازدست دادن انرژی اضافه
over issue اضافه براعتبار رواج دادن
ring up <idiom> اضافه کردن آمار پولی
augmenter مقداری که به دیگری اضافه میشود
put in <idiom> اضافه چیزی که قبلا گفته شد
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
ads حرف اضافه لاتینی بمعنی
ad حرف اضافه لاتینی بمعنی
spared ذخیره اضافه براحتیاج انی
spare ذخیره اضافه براحتیاج انی
accession شیی ء اضافه یا الحاق شده
producer surplus اضافه ارزش تولید کننده
premium statement صورت اضافه ارزش سهام
overtime pay مزد یا حقوق اضافه کاری
insets افزودن اضافه کردن گذاشتن
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
overshoots از حد خارج شدن اضافه جهیدن
raise ترقی دادن اضافه حقوق
raises ترقی دادن اضافه حقوق
repositional با حروف اضافه اغاز شده
forfeiture of premiums ضرر اضافه ارزش سهام
collection of premiums وصول اضافه ارزش سهام
leap day روز اضافه در سال کبیسه
net worth tax مالیات بر اضافه ارزش دارائی
latent اضافه ازفرفیت بار موجود
inset افزودن اضافه کردن گذاشتن
unjustified که با کامپیوتر اضافه شده است
inseparable preposition حرف اضافه لازم یا جدانشدنی
toincrease any one's salary اضافه حقوق بکسی دادن
subjoin در پایان افزودن اضافه کردن
overshooting از حد خارج شدن اضافه جهیدن
height money اضافه بهای کار در ارتفاع
overshoot از حد خارج شدن اضافه جهیدن
cost plus اضافه بر بهای تمام شده
increment مقدار عدد اضافه شده به ثبات
additional آنچه جمع شده یا اضافه است
addend عدد اضافه شده به حاصل در جمع
We have two books extra. دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
increments مقدار عدد اضافه شده به ثبات
c i f قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
shore up <idiom> اضافه کردن چیزی که ضعیف است
surcharge اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
overweight تحمل وزن اضافه از طرف اسب
overdrafts دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
surcharges اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
overdraft دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
cost and frieght قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com