English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (31 milliseconds)
English Persian
market به بازار عرضه کردن
marketed به بازار عرضه کردن
markets به بازار عرضه کردن
to put on the market به بازار عرضه کردن
to place on the market به بازار عرضه کردن
Other Matches
aggregate market supply عرضه کل بازار
marketability قابلیت عرضه در بازار
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
loanable funds وجوه قابل عرضه به بازار پول
launching جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launch جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
reaganomics اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
double coincidence of wants زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairer بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair بازار مکاره هفته بازار عادلانه
present عرضه کردن
provides عرضه کردن
presents عرضه کردن
provide عرضه کردن
offered عرضه کردن
presented عرضه کردن
offers عرضه کردن
presenting عرضه کردن
offer عرضه کردن
offers پیشکش کردن عرضه
to offer عرضه کردن [ کالا]
offer پیشکش کردن عرضه
offered پیشکش کردن عرضه
market failure شکست بازار نارسائی بازار
to offer a reward [for] عرضه کردن پاداشی [برای]
overselling بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversell بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversold بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
stocked عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
gluts پر کردن بازار
glut پر کردن بازار
markets در بازار دادوستد کردن
market در بازار دادوستد کردن
To depress the market . بازار را کساد کردن
bull the market بازار را گرم کردن
break into the market در بازار رسوخ کردن
marketed در بازار دادوستد کردن
market value در بازار قیمت بازار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
cartels اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
good for nothing بی عرضه
supplied عرضه
efficiency عرضه
offers عرضه
proffers عرضه
slouchy بی عرضه
supplying عرضه
proffered عرضه
proffer عرضه
supply عرضه
dowdy بی عرضه
presentation عرضه
offer عرضه
proffering عرضه
presentations عرضه
total supply عرضه کل
aggregate supply عرضه کل
offered عرضه
inept بی عرضه
supply management مدیریت عرضه
supply curve منحنی عرضه
supply of labor عرضه کار
supply and demand عرضه و تقاضا
supply constraints محدودیتهای عرضه
supply and d. عرضه وتقاضا
supply of money عرضه پول
representable قابل عرضه
trial offer عرضه ازمایشی
gluts عرضه بیش از حد
work effort عرضه کار
inelastic supply عرضه بی کشش
glut عرضه بیش از حد
supply schedule جدول عرضه
supply price قیمت عرضه
sampling offer عرضه ازمایشی
excess supply عرضه اضافی
money stock عرضه پول
presentations ارائه عرضه
presentation ارائه عرضه
fixed supply عرضه ثابت
supply عرضه داشتن
oversupply عرضه بیش از حد
exposition عرضه نمایشگاه
national supply عرضه ملی
leader merchandising پیشرو در عرضه
counter offer عرضه متقابل
elasticity of supply کشش عرضه
offer and demand عرضه و تقاضا
excess supply عرضه بیش از حد
joint supply عرضه مشترک
elastic supply عرضه حساس
change in supply تغییر عرضه
supplying عرضه داشتن
money supply عرضه پول
disposable قابل عرضه
jackstraw ادم بی عرضه
supply function تابع عرضه
presentative عرضه داشتنی
elastic supply عرضه با کشش
supplied عرضه داشتن
expositions عرضه نمایشگاه
quantity of supply مقدار عرضه
personal service utility عرضه سرانه کار
offeror فروشنده عرضه کننده
glut عرضه بیش از تقاضا
supply side economics اقتصاد طرفدار عرضه
goons تروریست بی عرضه و نالایق
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
gluts عرضه بیش از تقاضا
disposure نمایش عرضه داشت
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
scruff ادم بی عرضه وفقیر
goon تروریست بی عرضه و نالایق
price elasticity of supply کشش قیمتی عرضه
quantity supplied مقدار عرضه شده
marginal supply price قیمت عرضه نهائی
perfectly elastic supply عرضه کاملا با کشش
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
real money supply عرضه واقعی پول
marketable قابل عرضه دربازار
perfectly inelastic supply عرضه کاملا بی کشش
institute of purchasing and supply موسسه خرید و عرضه
long run industry supply curve منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supplying تامین موجودی عرضه نمودن
backward bending supply curve منحنی عرضه به عقب خم شونده
supplied تامین موجودی عرضه نمودن
supply push inflation تورم ناشی از فشار عرضه
lot جنس عرضه شده برای فروش
sue and losse part عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
market بازار
markets بازار
marketed بازار
agora بازار
market places بازار
market place بازار
mart بازار
the mareet was weak بازار
shopping center بازار
cloth-hall بازار
bazaars بازار
trone بازار
bazaar بازار
sad sack ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
black market بازار سیاه
black markets بازار سیاه
spot market بازار نقدی
sharing the market تقسیم بازار
market appraisal سنجش بازار
seller's market بازار فروشنده
loan market بازار وام
Common Market بازار مشترک
labor market بازار کار
tenors بازار سلف
tenor بازار سلف
download بازار کارافتاده
county fair بازار روز
county fair بازار مکاره
fair market هفته بازار
commodity market بازار کالا
fair market بازار مکاره
falling market بازار رو به زوال
the market is dull بازار کساداست
foreign exchange market بازار ارز
capital market بازار سرمایه
outlet بازار فروش
credit market بازار اعتباری
outlets بازار فروش
domestic market بازار داخلی
sale بازار فروش
marketing بازار یابی
slumps کسادی بازار
slumping کسادی بازار
slumped کسادی بازار
slump کسادی بازار
exchange market بازار اسعار
dead market بازار کم فروش
dead market بازار کساد
foreign market بازار خارج
historical cost قیمت بازار
aggregate market demand تقاضای کل بازار
home market بازار داخلی
financial market بازار مالی
mart بازار مالی
buyer's market بازار خرید
market economies اقتصاد بازار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com