Dictiornary-Farsi | به تعطیلات رفتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
get away from it all <idiom>	به تعطیلات رفتن
to take a vacation	به تعطیلات رفتن
to take leave	به تعطیلات رفتن


Other Matches

holiday	تعطیلات
bank holidays	تعطیلات بانکی
hols	مخفف تعطیلات
bank holidays	تعطیلات رسمی
holiday by the seaside [British]	تعطیلات در کنار دریا
vacationer	گشتگر ایام تعطیلات
legal holiday	تعطیلات رسمی وقانونی
Weekend	تعطیلات آخر هفته
holiday at the seaside [British]	تعطیلات در کنار دریا
vacationist	گشتگر ایام تعطیلات
holiday cottage	ویلای اجاره ای برای تعطیلات
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?	تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
I am here on holiday.	من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
Bang went our annul holidays.	تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
I'm really looking forward to the weekend.	من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
Christmas comes but once a year. <proverb>	جشنها و تعطیلات را باید به عنوان اوقات ویژه در نظرگرفت.
bank holiday	هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند
That's the end of our holiday.	این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
So much for our holiday.	این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
pussyfoot	دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go	چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
pasch	عید فصح تعطیلات عید پاک
mouch	راه رفتن دولادولاراه رفتن
trot	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
parading	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade	سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded	سان رفتن رژه رفتن محل سان
to do out of	کش رفتن
to flow over	سر رفتن
to take to ones heels	در رفتن
to do a guy	در رفتن
to fall away	پس رفتن
hang around	ور رفتن
to fall short	کم رفتن
swiping	کش رفتن
go	رفتن
swiped	کش رفتن
goes	رفتن
swipe	کش رفتن
to fall away	رفتن
to fly off	در رفتن
to foot it	رفتن
to skirt along the coast	رفتن
to sleep fast	رفتن
to whisk away or off	رفتن
short-change	کش رفتن
short-changed	کش رفتن
short-changes	کش رفتن
short-changing	کش رفتن
putters	ور رفتن
puttering	ور رفتن
puttered	ور رفتن
sink	ته رفتن
to run off	در رفتن
to pair off	رفتن
to get away	رفتن
to get one's monkey up	از جا در رفتن
to get over	رفتن از
to go back ward	پس رفتن
to go backward	پس رفتن
to go bang	در رفتن
sinks	ته رفتن
to go to mess	رفتن
to go to the bottom	ته رفتن
to hang back	پس رفتن
to make ones getaway	در رفتن
putter	ور رفتن
retracted	تو رفتن
niggles	ور رفتن
niggle	ور رفتن
retract	تو رفتن
gang	رفتن
gangs	رفتن
filch	کش رفتن
filched	کش رفتن
filches	کش رفتن
filching	کش رفتن
going	رفتن
retire	پس رفتن
retires	پس رفتن
shrink	اب رفتن
shrinking	اب رفتن
twiddling	ور رفتن
twiddles	ور رفتن
retracting	تو رفتن
retracts	تو رفتن
admit	رفتن
admits	رفتن
admitting	رفتن
regress	پس رفتن
regressed	پس رفتن
regresses	پس رفتن
regressing	پس رفتن
meddle	ور رفتن
meddled	ور رفتن
meddles	ور رفتن
twiddle	ور رفتن
twiddled	ور رفتن
shrinks	اب رفتن
receding	پس رفتن
recedes	پس رفتن
fall into a rage	از جا در رفتن
fribble	ور رفتن
glom on to	کش رفتن
go off	در رفتن
go over	به ان سو رفتن
niggled	ور رفتن
jauk	ور رفتن
make off	در رفتن
mog	رفتن
nim	کش رفتن
retrograde	پس رفتن
pullback	پس رفتن
snook	کش رفتن
to boil over	سر رفتن
crawl	رفتن
crawled	رفتن
receded	پس رفتن
snitching	کش رفتن
snitches	کش رفتن
snitched	کش رفتن
snitch	کش رفتن
pilfers	کش رفتن
pilfering	کش رفتن
pilfered	کش رفتن
pilfer	کش رفتن
betake	رفتن
bleneh	پس رفتن
break loose	در رفتن
to break loose	در رفتن
crawls	رفتن
to d.deep in to	فر رفتن در
snipping	کش رفتن
hedge	در رفتن
departures	رفتن
hedged	در رفتن
to peter out	پس رفتن
hedges	در رفتن
snip	کش رفتن
snipped	کش رفتن
departure	رفتن
recede	پس رفتن
abstracts	کش رفتن
abstracting	کش رفتن
abstract	کش رفتن
To go	رفتن
waste	از دست رفتن
to go out	به بیرون رفتن
lets	به اجاره رفتن
promenades	گردش رفتن
promenade	گردش رفتن
blunders	کوکورانه رفتن
slant	کج رفتن کج کردن
slanted	کج رفتن کج کردن
to go to [use] the toilet [British E]	به توالت رفتن
slants	کج رفتن کج کردن
let	به اجاره رفتن
to peter out	کم کم از بین رفتن
to go to [use] the restroom [American E]	به توالت رفتن
blundering	کوکورانه رفتن
blundered	کوکورانه رفتن
toboggan	باسورتمه رفتن
retires	عقب رفتن
retire	عقب رفتن
pike	سریعا رفتن
stalks	راه رفتن
stalking	راه رفتن
stalked	راه رفتن
stalk	راه رفتن
toboggans	باسورتمه رفتن
blunder	کوکورانه رفتن
swaggers	با تکبرراه رفتن
swaggering	با تکبرراه رفتن
swaggered	با تکبرراه رفتن
swagger	با تکبرراه رفتن
jutted	پیش رفتن
juts	پیش رفتن
jut	پیش رفتن
headway	پیش رفتن
letting	به اجاره رفتن
run to waste	هرز رفتن
get out	بیرون رفتن
get off to sleep	خواب رفتن
get by	پیش رفتن
get ahead	پیش رفتن
get about	این سو و آن سو رفتن
get about	این سو و ان سو رفتن
file past	رژه رفتن
emaciate	تحلیل رفتن
get the push	بیرون رفتن
go to waste	هرز رفتن
go out	بیرون رفتن
go off	بیرون رفتن
to go for a walk	گردش رفتن
go for a walk	گردش رفتن