English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
English Persian
recitative به تنهایی نواختن
Other Matches
sound نواختن
sounded نواختن
soundest نواختن
sounds نواختن
strike up نواختن
to sund a note نواختن یک نت
blow وزش نواختن
blows وزش نواختن
cymbal باسنج نواختن
jazz جاز نواختن
to blow atrumpet نواختن شیپور
plays الت موسیقی نواختن
executes نواختن نمایش دادن
executing نواختن نمایش دادن
execute نواختن نمایش دادن
strum نواختن ساز زهی
strummed نواختن ساز زهی
strumming نواختن ساز زهی
strums نواختن ساز زهی
executed نواختن نمایش دادن
played الت موسیقی نواختن
play الت موسیقی نواختن
playing الت موسیقی نواختن
loneliness تنهایی
soleness تنهایی
single haneded تنهایی
by oneself به تنهایی
siolus به تنهایی
pudicity تنهایی
privacy تنهایی
stand alone به تنهایی
singly به تنهایی
solitude تنهایی
lonesomeness تنهایی
to play in or out با نواختن ارغنون یا سازدیگرواردیا خارج کردن
plays نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
play نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
boogie woogie نواختن پیانو باضربات تند وضربهای
lyrical مناسب برای نواختن یاخواندن باچنگ
eremophobia تنهایی هراسی
loners دوستندار تنهایی
loner دوستندار تنهایی
autophobia تنهایی هراسی
monophobia تنهایی هراسی
no one man هیچکس به تنهایی
trios قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
trio قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
hugger mugger تنهایی مطلب محرمانه
stand-alone <adj.> خود کفا [به تنهایی] [مستقل ]
on your own خودم تنهایی [کاری را کردن]
to i. upon any one's privacy مخل تنهایی و اسایش کسی شدن
no one man can do it هیچکس به تنهایی نمیتوانداین کار را بکند
chapters بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapter بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
duets دونفری خواندن دونفری نواختن
duet دونفری خواندن دونفری نواختن
contructive larcency مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
presumption hominis قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com