Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (12 milliseconds)
English	Persian
hit the sack <idiom>	به رختخواب رفتن
turn in <idiom>	به رختخواب رفتن
Search result with all words
Hit the sheets <idiom>	[به رختخواب رفتن]
Other Matches
bedding	رختخواب
abed	در رختخواب
bed	رختخواب
beds	رختخواب
between the sheets	در رختخواب
bedspread	چادر شب رختخواب
bedspreads	چادر شب رختخواب
cot	رختخواب بچگانه
cots	رختخواب بچگانه
bed roll	رختخواب پیچ
A warm and soft bed .	رختخواب گرم ونرم
the quilt slipped off the bed	لحاف ازروی رختخواب
genial bed	رختخواب یافراش عروسی
watch pocket	جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
bunks	تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
bunk	تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
bedclothes	لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
wait up for <idiom>	به رختخواب نرفتن تا اینکه کسی برسد یا اتفاقی بیافتد
pussyfoot	دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go	چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch	راه رفتن دولادولاراه رفتن
trot	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
paraded	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades	سان رفتن رژه رفتن محل سان
hedges	در رفتن
goes	رفتن
filched	کش رفتن
to skirt along the coast	رفتن
departure	رفتن
departures	رفتن
abstract	کش رفتن
to sleep fast	رفتن
snip	کش رفتن
snipped	کش رفتن
snipping	کش رفتن
pullback	پس رفتن
puttered	ور رفتن
hedged	در رفتن
hedge	در رفتن
retract	تو رفتن
to run off	در رفتن
gangs	رفتن
to hang back	پس رفتن
shrinks	اب رفتن
to flow over	سر رفتن
to fly off	در رفتن
filch	کش رفتن
filches	کش رفتن
shrinking	اب رفتن
filching	کش رفتن
to boil over	سر رفتن
to go to mess	رفتن
to make ones getaway	در رفتن
to foot it	رفتن
to go to the bottom	ته رفتن
going	رفتن
to d.deep in to	فر رفتن در
retracted	تو رفتن
to do out of	کش رفتن
putter	ور رفتن
retrograde	پس رفتن
to do a guy	در رفتن
puttering	ور رفتن
to pair off	رفتن
to fall away	رفتن
gang	رفتن
shrink	اب رفتن
glom on to	کش رفتن
snook	کش رفتن
retracting	تو رفتن
retracts	تو رفتن
to fall short	کم رفتن
retires	پس رفتن
abstracting	کش رفتن
abstracts	کش رفتن
niggle	ور رفتن
retire	پس رفتن
to fall away	پس رفتن
putters	ور رفتن
meddled	ور رفتن
jauk	ور رفتن
snitched	کش رفتن
snitches	کش رفتن
snitching	کش رفتن
recede	پس رفتن
receded	پس رفتن
recedes	پس رفتن
receding	پس رفتن
snitch	کش رفتن
pilfers	کش رفتن
pilfering	کش رفتن
break loose	در رفتن
to break loose	در رفتن
to get one's monkey up	از جا در رفتن
to get over	رفتن از
pilfer	کش رفتن
make off	در رفتن
pilfered	کش رفتن
regressing	پس رفتن
sink	ته رفتن
short-change	کش رفتن
twiddling	ور رفتن
to go bang	در رفتن
to go backward	پس رفتن
short-changing	کش رفتن
short-changes	کش رفتن
short-changed	کش رفتن
to go back ward	پس رفتن
twiddles	ور رفتن
go off	در رفتن
twiddled	ور رفتن
fall into a rage	از جا در رفتن
sinks	ته رفتن
meddle	ور رفتن
hang around	ور رفتن
meddles	ور رفتن
go over	به ان سو رفتن
twiddle	ور رفتن
fribble	ور رفتن
To go	رفتن
regresses	پس رفتن
admits	رفتن
to peter out	پس رفتن
niggles	ور رفتن
niggled	ور رفتن
crawled	رفتن
swipe	کش رفتن
crawls	رفتن
admit	رفتن
go	رفتن
swiping	کش رفتن
swiped	کش رفتن
mog	رفتن
bleneh	پس رفتن
betake	رفتن
to whisk away or off	رفتن
regressed	پس رفتن
to get away	رفتن
regress	پس رفتن
nim	کش رفتن
admitting	رفتن
to take to ones heels	در رفتن
crawl	رفتن
outraging	ازجا در رفتن
aspired	بالا رفتن
plunge	شیرجه رفتن
Mt	بالا رفتن
Mts	بالا رفتن
to go to school	باموزشگاه رفتن
aspire	بالا رفتن
plunge	فرو رفتن
hawed	دست چپ رفتن
outrages	ازجا در رفتن
to go off	بخواب رفتن
to go on	پیش رفتن
traipse	راه رفتن
to go on the stump	منبر رفتن
traipsed	راه رفتن
to go on pilrimage	زیارت رفتن
traipsing	راه رفتن
to go on foot	پیاده رفتن
to go off	بیرون رفتن
to go forward	پیش رفتن
consume	تحلیل رفتن
outraged	ازجا در رفتن
outrage	ازجا در رفتن
to go forth	پیش رفتن
to go down	پایین رفتن
consumes	تحلیل رفتن
aspires	بالا رفتن
aspiring	بالا رفتن
consumed	تحلیل رفتن
traipses	راه رفتن
to show the white feather	ازمیدان در رفتن
to take french	بی بدردو رفتن
to take french leave	بی خداحافظی رفتن
to thrash to windward	برضدبادیاجزرومدپیش رفتن
to toll up	روی هم رفتن
to walk fast	تندراه رفتن
doffed	طفره رفتن
to walk off	ناگهان رفتن
wabble	یله رفتن
to take french	بی خداحافظی رفتن
to sweep past	اسان رفتن
soar	بالا رفتن
to sinister in	خورد رفتن
to sink in the scale	پایین رفتن
churned	جلو رفتن
churn	جلو رفتن
to slip off or away	نادیده رفتن
retrogressing	بقهقرا رفتن
soars	بالا رفتن
soared	بالا رفتن
wade into the water	راه رفتن در اب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com