English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (6 milliseconds)
English Persian
The fox,being asked who his withness was ,said, my. <proverb> به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
Other Matches
When told to carry a load , the ostrich was a bird. <proverb> به شتر مرغ گفتند بار ببر گفت مرغم گفتند پرواز کن گفت شترم.
whose make is it ساخت کیست کار کیست
who is it کیست این کیست
earth حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
The kings horse has been called a pack horse. <proverb> به اسب شاه گفتند یابو .
whose d. is she? او دختر کیست
i d not know who he is نمیدانم کیست
whose is it? مال کیست
whose turn is it? نوبت کیست
cyst کیست [پزشکی]
cysts کیست ها [پزشکی]
He wouldnt dare refuse. سگ کیست که قبول نکند
who is this girl ? این دختر کیست
Who owns this land ? این زمین مال کیست ؟
who leads the orchestra سر دسته این ارکستر کیست
Whose pencil is this ? این مداد مال کیست ؟
hydatid کیسه ابگونه کیست هیداتیک
blue fox سگ روباه
fox brush دم روباه
foxtail دم روباه
dog fox روباه
reynard روباه
arctic fox سگ روباه
fox روباه
foxing روباه
foxes روباه
foxhole سوراخ روباه
hanky-panky روباه بازی
kennels لانه روباه
kennel لانه روباه
scoria روباه سربار
How did you make out? Did you succeed or fail? شیری یا روباه ؟
guile روباه صفتی
vulpine روباه صفت
yoicks صید روباه
pit حفره روباه
foxy روباه صفت
foxholes سوراخ روباه
vixen روباه ماده
vixens روباه ماده
foxiest روباه صفت
foxier روباه صفت
hanky panky روباه بازی
pits حفره روباه
foxhunt شکار روباه باتازی
vixenish شبیه روباه ماده
fox hole سنگر حفره روباه
cub hunting شکار بچه روباه
silver fox روباه نقره فام
to be like a fox <idiom> مثل روباه حیله گر بودن
to rid to hounds با تازی شکار روباه کردن
foxhunt باتازی شکار روباه کردن
to ride to hounds با تازی شکار روباه کردن
foxhound تازی مخصوص شکار روباه
master of سرپرست گروه شکار روباه
earth stopper مامور بستن سوراخهای روباه
foxhounds تازی مخصوص شکار روباه
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
tallyho صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
brush دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brushes دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
masks کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
mask کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
fox-hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
view halloo فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
foxtail یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
drag hunt شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb> روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
tallyho فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
pteropus شبپره میوه خور که پوزه اش مانند پوزه روباه است
dragged وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
foxing روباه بازی کردن تزویر کردن
fox روباه بازی کردن تزویر کردن
foxes روباه بازی کردن تزویر کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com