Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (4 milliseconds)
English	Persian
put the ball on the floor	به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
Other Matches
drops	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
field	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
netball	بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
outfield	محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
off side	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
cricket field	زمین کریکت
creasing	قسمتی از زمین کریکت
creased	قسمتی از زمین کریکت
creases	قسمتی از زمین کریکت
crease	قسمتی از زمین کریکت
infield	نقاط توپگیری در زمین کریکت
infield	محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
leg side	قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
bring down	به زمین انداختن حریف انداختن شکار
leg	ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
sightscreen	دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
legs	ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
impersonify	بجای شخص گرفتن
cheats	تکمیل چرخش روی زمین بجای هوا
cheat	تکمیل چرخش روی زمین بجای هوا
cheated	تکمیل چرخش روی زمین بجای هوا
conscription of weath	گرفتن پول و مال بجای سرباز
wickets	میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket	میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
field	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
down	انداختن توپدار به زمین
off	خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
spot bowler	بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
subrogate	بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
let someone down <idiom>	روی کسی را زمین انداختن
brunch	غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunches	غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
to knock down	زمین زدن بامشت بزمین انداختن ازپادراوردن
tackle	ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackled	ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackles	ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackling	ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
sclaff	ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
hazards	امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded	امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard	امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding	امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
ringing the changes	ترویج پول تقلبی ازطریق اشاعه خرید اشیا و بعدپس دادن انها و گرفتن پول درست بجای پولهای تقلبی پرداخت شده
series	4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
fair catch	بل گرفتن توپ لگدزده یا بلندشده از زمین یا پرتاب شده
box	هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
boxes	هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
lifted	وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
cardinal points effect	اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
lifts	وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lift	وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting	وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
ejectment	باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
alleys	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
willows	چوب کریکت
cricketer	بازیگر کریکت
cricketers	بازیگر کریکت
willow	چوب کریکت
stumps	سوزاندن توپزن کریکت
stumping	سوزاندن توپزن کریکت
stump	سوزاندن توپزن کریکت
bat	چوب کریکت ضربه
stumped	سوزاندن توپزن کریکت
batted	چوب کریکت ضربه
bats	چوب کریکت ضربه
take a wicket	سوزاندن توپزن کریکت
stumps	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
short leg	توپگیر بین دو میله کریکت
outfield	موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
stumping	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
night watchman	توپزن پایان مسابقه کریکت
Test match	مسابقه بین المللی کریکت
night-watchman	توپزن پایان مسابقه کریکت
Test matches	مسابقه بین المللی کریکت
centurian	بازیگر 001 امتیازی کریکت
night-watchmen	توپزن پایان مسابقه کریکت
stumped	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
wicketkeeper	توپگیر مدافع میلههای کریکت
yorked	توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
Test matches	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
wrong un	پرتاب توپ پیچ دار کریکت
Test match	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
all out	پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
crickets	بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
cricket	بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
centuries	001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
square out	ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
opener	هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
half century	05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
century	001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
third man	محل توپگیر دور از توپزن کریکت
throw out	سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
follow on	شروع دور دوم بازی کریکت
maiden over	بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
batting average	میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
follow-on	شروع دور دوم بازی کریکت
follow-ons	شروع دور دوم بازی کریکت
clowns	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancake	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
take guard	وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
stick	هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
ashes	جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
back lift	حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
honest john	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
attacked	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
geognosy	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
horrified	بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying	بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify	بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard	بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrifies	بهراس انداختن به بیم انداختن
jerking	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
steer roping	کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
perelotok	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
first class cricket	مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
pull shot	ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
in return for	بجای
per pro	بجای
Instead of you	بجای تو
in payment of	بجای
in exchange for	بجای
in his stead	بجای او
in the room of	بجای
lieu	بجای
vice	بجای
in lieu of	بجای
vice-	بجای
vices	بجای
vises	بجای
instead of	بجای
quid pro quo	بجای عوض
he succeeded his father	بجای پدرنشست
in place of	بجای درعوض
quid pro quos	بجای عوض
in somebody's place	بجای کسی
elsewhere	بجای دیگر
instead of <conj.>	بجای [بعوض]
to pass for	قلمدادشدن بجای
instead	بجای اینکه
stead	بجای بعوض
instead of celebrating	بجای جشن
for	بجای از طرف
covenant runing with land	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
instead of vice versa	بجای برعکس این
instead of the other way around	بجای برعکس این
instead of the reverse	بجای وارونه این
hardwired connection	می بجای ورودی و سوکت
were i in his skin	اگر بجای او بودم
O.K.	اصط لاحی که بجای
on your marks	فرمان بجای خود
back to your seats	برگردید بجای خود
take your mirks	فرمان بجای خود
no man's land	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground	زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone	موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse	نوعی موشک زمین به زمین
pershing	موشک زمین به زمین پرشینگ
ghost writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
instead of doing	بجای اینکه انجام بدهند
foist	چیزی را بجای دیگری جا زدن
he could p for an englishman	بجای یک نفرانگلیسی قلمداد میشود
instead of working	بجای اینکه او کار بکند
push pass	پاس با فشارچوب بجای ضربه
phraseography	نشان گذاری بجای عبارت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com