English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English Persian
greasily به شکل روغن یا چربی
Search result with all words
grease روغن چربی
grease روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greased روغن چربی
greased روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greasing روغن چربی
greasing روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
Other Matches
lipoma تومر خوش خیم چربی غده چربی
fat soluble قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
degreasing پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
fats چربی چربی دار
fattest چربی چربی دار
fat چربی چربی دار
fatter چربی چربی دار
oil dent شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oil روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling روغن کاری کردن روغن ساختن
oils روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
cutting oil روغن سردکننده روغن برش
creosote روغن قیر روغن قطران
creosotes روغن قیر روغن قطران
creosoted روغن قیر روغن قطران
oil can حلب روغن , روغن دان
creosoting روغن قیر روغن قطران
lubricous چربی
oiliness چربی
greasing چربی
grease چربی
greased چربی
oils چربی
greasily با چربی
myelin چربی پی
oil چربی
greasy چربی
oiling چربی
adiposeness or diposity چربی
lipide چربی
lipid چربی
greasiness چربی
meager بی چربی
fatter چربی
fats چربی
fatless بی چربی
fattest چربی
fatness چربی
fat چربی
creaminess چربی
thin کم چربی
thinned کم چربی
thinners کم چربی
thinnest کم چربی
meagre بی چربی
thins کم چربی
aliphatic چربی دار
sebaceous چربی دار
lipotropic چربی سوز
fat is insoluble in water چربی در اب حل نمیشود
skim milk شیر بی چربی
animal fat چربی حیوانی
suint چربی پشم
lipophilic چربی گرای
adipose tissue بافت چربی
lipuria چربی در پیشاب
blackheads چربی دانه
blackhead چربی دانه
lipophilic چربی دوست
lipomatous چربی مانند
lipoid شبه چربی
adipic وابسته به چربی
adipocere چربی لاش
degreasing اب کردن چربی
lard چربی خوک
grease trap بازیابی چربی
wool grease چربی پشم
casein پنیر بی چربی
wool fat چربی پشم
fatty چربی مانند
vegtable fat چربی گیاهی
fattiness خاصیت چربی
grease trap چربی گیر
flense چربی گرفتن از
whipping cream خامهی پر چربی
comedo چربی دانه
leather head چربی دانه
lipolysis تجزیه وتحلیل چربی
emulsions ذرات چربی دراب
emulsioning ذرات چربی دراب
saturated fats چربی اشباع شده
emulsioned ذرات چربی دراب
saturated fat چربی اشباع شده
emulsion ذرات چربی دراب
lubricity شهوانی بودن چربی
adipose tissue چربی حیوانی پیه
unsaturated fat چربی اشباع نشده
fatback چربی پشت خوک
blobber چربی یاپیه نهنگ
lard گوشت خوک چربی زدن
blubber چربی اوردن هایهای گریستن
blubbering چربی اوردن هایهای گریستن
blubbers چربی اوردن هایهای گریستن
poly unsaturated fat پلی چربی اشباع نشده
butyrometer الت سنجش چربی شیر
blubbered چربی اوردن هایهای گریستن
lardoon تکه چربی که لای گوشت گذارند
pate de foie gras خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
lardon تکه چربی که لای گوشت گذارند
lanoloin چربی پشم که در ارایش مورداستعمال دارد
I clinched a lucrative deal. معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
blubbered چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbering چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubber چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
lactoscope شیرازما اسباب ازمایش پاکی یا چربی شیر
blubbers چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
lipoprotein مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
suet چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
lipid مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipide مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
myelin sheath ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
lipotropic موادی که سبب دخول چربی در واکنشهای بدن میگردند
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
glycogenesis تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
pope's eye غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
ghee روغن
greaser روغن زن
oil groove روغن رو
ghi روغن
dopes روغن
lubricant روغن
dope روغن
bandoline روغن مو
lubricants روغن
brilliantine روغن مو
bandolin روغن مو
clurified or run butter روغن
oil can روغن زن
unction روغن
greased روغن
oiling روغن
grease روغن
oils روغن
unguent روغن
sebaceous humour روغن
butter روغن
buttered روغن
buttering روغن
butters روغن
greasing روغن
pomade روغن سر
oil روغن
ointments روغن
ointment روغن
cooking oil روغن آشپزی
emulsion lubricant روغن عصاره
lubricating oil روغن موتور
engine oil روغن موتور
emulsion lubricant روغن امولسیون
brake fluid روغن ترمز
cod-liver oil روغن ماهی
turpentine oil روغن تریانتین
in grease روغن دار
illinition روغن مالی
hydrolic pump پمپ روغن
hydraulic oil روغن رانش
heavy oil روغن سنگین
unction روغن مالی
grnish رنگ و روغن
dripping pan روغن گیر
wash oil روغن شستشو
grease box روغن دان
neapolitan ointment روغن خاکستری
olive oil روغن زیتون
gear lubricant oil روغن گیربکس
garlic oil روغن سیر
fusel oil روغن فوزل
filterpress روغن گیر
flench روغن گرفتن
motor oil روغن موتور
volatile oil روغن اساسی
essential oil روغن اساسی
mercurial unguent روغن خاکستری
grey unguent روغن خاکستری
gray or mercurial unguent روغن خاکستری
engine sump کارتل روغن
graphite lubricant روغن گرافیت
engine sump تشتک روغن
oil passage عبور روغن
oil gage گیج روغن
oil flow جریان روغن
oiler روغن کار
oil filter صافی روغن
picamar روغن قیر
oil container فرف روغن
oil channel مجرای روغن
oil change تعویض روغن
oil bath حمام روغن
oil plug پیچ روغن
oil squirt اب دزدک روغن
oil sludge رسوب روغن
oil pressure فشارسنج روغن
oil of roses روغن سبز
oil pump پمپ روغن
oil mist تیرگی روغن
oil level سطح روغن
oil guage درجه روغن
oil groove شیار روغن
oil residue ته نشست روغن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com